به گزارش خبرگزاری برنا، نقدها درباره سفر رئیسجمهوری به خوزستان همچنان ادامه دارد، سفری که در میانه مطالبات مردم و شرایط ناهمگون این استان در مقایسه با ظرفیتهایش انجام شد و تلاش دولت چهاردهم برای تغییر شرایط را نشان داد. استان خوزستان ۸۰ درصد تولید نفت و گاز کشور، یک سوم آبهای سرزمینی و ۴۰ درصد صنایع و رتبه دوم تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده و قطب تولیدات انرژی و کشاورزی است که به رغم داراییهای بسیار در همه دولتها مورد توجه قرار گرفته اما این توجه بیشتر جنبههای شعاری و سیاسی یافته است.همین موضوع در دهههای اخیر استان خوزستان را در جایگاه یک موضوع حساس در کارکردهای دولتی نشانده که همزمان با سفر روسای جمهور تبدیل به نقدهای تند و تیز هم میشود.
انتخاب خوزستان به عنوان اولین مقصد سفر رئیسی در سال 1400، توجه او به این استان قبل از ورود به عرصه انتخابات سال 1400 نشان میدهد دولتها با تواناییها و نگرشهای مختلف درصدد برآمدهاند تا در این استان بهبود اندکی ایجاد کنند. شاید یکی از دلایل اصلی این توجه، نارضایتیهای مردم این استان باشد که در کنار مباحث اقتصادی و توسعه، موضوعات سیاسی و امنیتی را در نگاه مسئولان پررنگ نگه داشته است. در همین راستا حضور مسعود پزشکیان به استان خوزستان اما با حواشی سیاسی زیادی روبه رو شد، حضوری که برخی آن را پوپولیستی و برخی آن را مردمدارانه و از سر خلوص و صداقت برای خدمت به مردم دانستهاند و عدهای هم در مقام مقایسه برآمدند که کدام رئیسجمهوری در نیت و عمل بیشترین خدمت را به این استان داشته است.
برخورد سیاسی با یک موضوع ملی
در روزهای گذشته اغلب رسانهها بدون توجه به اهمیت اقتصادی و سیاسی سفر رئیس دولت چهاردهم به خوزستان با عینک سیاست و رقابت جناحی نیتخوانی از عملکرد او در این سفر را مورد توجه ویژه قرار دادهاند و چپ و راست رسانهای پشت سنگرهای سیاسی مشغول رد و بدل کردن مقایسهای رفتار دولت قبل و فعلی در خوزستان هستند. اما در یک نگاه آنچه که استان خوزستان نیاز دارد دقیقا آن چیزی نیست که در دعوای رسانهای طرفداران و منتقدان دولت درگرفته، بلکه رنجهایی است که این استان بعد چند دهه مقاومت و صبر راه نجاتی از آنها ندارد.
موضوع بیل زدن مسعود پزشکیان و پوشیدن لباس کارگری برای ساخت مدرسه در خوزستان در روزنامهای دستمایه شده برای مقایسه عملکرد رئیسی و پزشکیان. در روزنامه دیگری این رفتار او را مردمدارانه و غیرپوپولیستی خواندهاند. حتی فعالان سیاسی در فضای مجازی نیز دست به کار شدهاند و برخی برای دفاع از عملکرد رئیس دولت این رفتار او را با توجه به صداقتی که در خلق و خوی او پیداست از هرگونه عوامفریبی مبرا دانستهاند و نوشتهاند بیل زدن جنایت نیست که بخواهید دولت را به واسطه آن بکوبید. یا نوشتهاند مسعود پزشکیان هر کم و کاستی که داشته باشد این عیب از او مبراست که پوپولیست باشد. آن دیگری قلم برداشته و نوشته که میخواهید رئیسی را بزنید. اما سوال این است که مطالباتی که همزمان با سفر پزشکیان مطرح شده با دریافتهای سیاسی فعلی همخوانی دارد؟
تمرکزگرایی و ظرفیتهای مغفول استان خوزستان
یکی از بزرگترین مشکلاتی که استان خوزستان با داشتن ظرفیتهای بالای اقتصادی با آن مواجه است مدیریت تمرکزگرای دولتها بوده که در بسیاری از موارد با رنگ و لعاب نگاههای امنیتی و سیاسی درآمیخته و جایگاه مدیریت بومی و آشنا به مصائب را پشت گوش انداخته است. آنچه که باید در سفر رئیسجمهور به خوزستان بیش از هر موضوع دیگری دیده میشد و نشد، ادبیات متفاوت مسعود پزشکیان در چند ماه اخیربرای افزایش اختیارات استانداران و اظهاراتش در سفر به خوزستان بود.
مسعود پزشکیان در نشستی با فعالان اقتصادی استان، با بیان اینکه ما برای رفع مشکلات تلاش کردهایم از نیروهای توانمند و بومی فارغ از قومیت،مذهب و جنس استفاده کنیم، به چند نکته مهم که در گذشته نیز مورد توجه کارشناسان اقتصادی بود اشاره کرد که میتواند سرآغاز تغییرات محتوایی در ظرف مدیریت این استان باشد. رئیسجمهور از تفویض اختیارات لازم به استانداران برای خروج از تمرکزگرایی گفت که با قول مساعد برای حل و فصل مسائل در خود استان همراه شده است. او ذیل همین تفکر افزایش ابتکارعمل فعالان اقتصادی و بخش خصوصی را که تا پیش از این در گرو تصمیم در پایتخت بوده را مورد اشاره و تاکید قرار داد که حتی بعد از آن توسط استانداران پیشین مورد استقبال قرار گرفت. به طور مثال استاندار خوزستان در دولت سیزدهم نیز در این باره گفته است: « افزایش اختیاراتبه استانداران واقعا طرح خوبی بوده و کشور به آن نیاز دارد. ما بایدبین قدرت مرکزی و قدرت حاکمیتی_استانها تعادلی را برقرار کنیم.
این طرح می تواند به ایجاد تعادل کمک کند تا هم از ظرفیت های ملی استفاده کنیم و هم از ظرفیت های استانی. بنابراین، اجرای این طرح بسیار ضروری است.» اگر جستوجویی در گذشته و توصیههای اقتصاددانان بومی داشته باشیم نیز همین مسائل مطرح شده و آنها سعی کردند دولت را به سوی تمرکززدایی و استفاده از نیروهای بومی و متخصص در مسیر توسعه استان هدایت کنند.
محرومیت در عین داشتن ظرفیتهای اقتصادی
در نامهای که مرتضی افقه، اقتصاددان و استاد دانشگاه چمران اهواز در سال 1400 همزمان با اولین سفر استانی رئیسی به خوزستان نوشته است همین موارد مورد اشاره قرار گرفته . او با انتقاد از بودجه پاشی صرف در استان که اهداف تعیین شده را هیچگاه تامین نکرده است، خواستار توجه دولتها به گزینش مدیرانی بوده که نگاه توسعهای به این استان داشته باشند. مرتضی افقه در این نامه توصیهآمیز به دولت رئیسی که انطباق موضوعی با امروز نیز دارد آورده بود: «یکپارچگی در مدیریت و واحدهای اقتصادی بزرگ و ملی مستقر در استان ضروری است. مرور تحولات خوزستان از پایان جنگ تاکنون نشان میدهد که دولتهای مرکزی، واحدهای ملی و بزرگ موجود در استان را به صورت جزایری جداگانه کنترل و مدیریت میکنند. جدا کردن واحدهای ملی از مدیریت استان باعث کماهمیت شدن انتخاب مدیران استانی شده است. حاصل آنکه استان خوزستان به رغم داشتن قابلیتها، در تناقضی عجیب، به لحاظ شاخصهای اجتماعی و اقتصادی در سطح استانهای محروم کشور قرار گرفته است. با این توصیفات، در صورتی که عزمی جدی توأم با تدبیر برای رفع عقبماندگی خوزستان وجود داشته باشد، پیش از آنکه به فکر افزایش بودجههای استان باشید، باید به فکر انتخاب مدیرانی توسعه خواه (با تعریف فوق)، با تجربه، پرانگیزه، متخصص و با اعتماد به نفس باشید.»
مشکل خوزستان سیاسی نیست
این همان موضوعی است که پزشکیان نیز با اشاره به مطالبات و گلایههای مطرح شده در دیدار عمومی با مردم مطرح کرد و گفت:« بخش قابل توجهی از این مشکلات ناشی از ساختارهای ناکارآمد است که ما نه به وجود آورنده آنها، بلکه وارث آنها هستیم.»
منظور پزشکیان از ساختارهای ناکارآمد با توجه به اندیشه کابینه او برای سپردن کارها به استانداران و نیروهای بومی در استانها تناقضی با بیل زدن و خشت روی خشت گذاشتن او در این سفر نداشت. این حرکت صرفنظر از تحلیلها و تفاسیری که درباره آن شده، بیانگر نمادسازی برای کار و تلاش در استان خوزستان بود که میخواهد بگوید ساختن استان با همت مردم و بخش خصوصی و دلسوزانی امکانپذیر است که وقت خود را صرف نیت خوانی سیاسی نمی کنند، بلکه فرصت را برای تغییر و ساختن دوباره غنیمت می شمرند. استان خوزستان نماد تحرک است، آنگونه که رئیس دولت چهاردهم نمایش داد. این استان با توجه به داشتن مرزهای آبی – خاکی ، رودخانهای و بخشهای کوهستانی و جلگهای و همجواری با کشورهای ثروتمند منطقه که شبکه ارتباطی با خوزستان دارند، میتواند در توسعه ایران پیشگام باشد، در حالیکه در اعداد و ارقام به طور مستمر جزو استانهای محروم بوده و فقر و حاشیه نشینی را تجربه کرده است.
تلاش دولت چهاردهم برای تغییر روند فعلی در شرایط اقتصادی و سیاسی خوزستان که با نگاه ساختن استان توسط افراد متخصص بومی و افزایش اختیارات استاندارن و توجه به بخش خصوصی همراه شده نباید وارد نقد سیاسی شود، بلکه نقد اقتصادی و اجتماعی وضع موجود و سیاست های تازه دولت در این استان باید مورد واشکافی قرار گیرد. بیل زدن رئیس جمهور حاشیه ای نمادین برای تلاش و بالا زدن آستین ها بوده که همه ماجرا نیست، باید پیل مشکلات و فقرمردم استان خوزستان را دریابیم.
انتهای پیام/