به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، نشست معرفی و بررسی کتاب «بازیهایی برای بازیگران و نابازیگران» یکشنبه (بیستوچهارم بهمن ماه 1400) با حضور قطبالدین صادقی(منتقد، استاد دانشگاه و کارگردان) و رضا دادویی(منتقد، استاد دانشگاه و کارگردان) برگزار شد.
در ابتدای این نشست قطبالدین صادقی با اشاره به اینکه آگستو بوئال نویسنده برزیلی است که در دهههای 60 و 70 وارد عرصه تئاتر شد، عنوان کرد: آن زمان مصادف با بدترین دوران اجتماعی و سیاسی برزیل بود که 450 میلیارد دلار بدهی به بانکهای جهانی داشت و جامعه ناهمگون برزیل که شامل سرخپوستان و پرتقالیها بود مملو از فشار و ظلم و فحشا بود. حدود پنج میلیون کودک خیابانی در مرکز برزیل زندگی میکرند که در معرض اعتیاد و فحشا قرار داشتند و جامعه درگیر باندهای قاچاق کودک بود که کودکان شیرخواره را قطعه قطعه میکردند و اعضای بدنشان را در آمریکا به فروش میرساندند. بوئال در آن زمان تلاش کرد با کمک تئاتر به اعتراض و بیدارسازی جامعه در برابر مشکلات سیاسی و اجتماعی بپردازد و تئاتری نو را مطرح کرد.
وی همچنین عنوان کرد: پنج نوع تئاتر در دنیا مطرح است؛ یکی تفننی و سرگرمی که داستانهای بیمحتوایی را برای لذت بردن طبقه مرفه به صحنه میبرد، دیگر انتقادی که انگشت بر مسائل بزرگ و ناراستیها میگذارد و به نقد مسائل موجود میپردازد. شیوه دیگر تئاتر روحی (آیینی) است که مخاطب را به آرامش روحی و روانی برای تحمل دردها و کژیها دعوت میکند، شیوه بعدی تئاتر زیباییشناسانه است و پنجمین نوع تئاتر نیز، کاربردی است که ابزاری برای انتقال مفاهیم بزرگ اجتماعی جهت تصحیح مشکلات و مسائل موجود محسوب میشود. این تئاتر به شکلهای مختلف از جمله تئاتر کودک با هدف و رویکرد پرورش نیروی تخیل کودکان، تئاتر معلولان با هدفگذاری رساندن معلولان به بیان هنری و تبدیل نگاه جمعی به آنها از ترحم به ستایش و تئاتر خیابانی برای گوشزد کردن مشکلات موجود با اجراهایی در گوشه و کنار خیابانها، دانشگاهها و محافل جمعی خود را نشان میدهد.
وی در ادامه مطرح کرد: تئاتر بوئال، کاربردی است و از جامعهای برخاسته که بدترین و محرومترین کشور جهان سوم در دهههای 60 و 70 بود. این کارگردان با تعهد اجتماعی خود توانست از ابزار هنر نمایش برای بیان مشکلات سیاسی و اقتصادی جامعه به انسانهای تحت ستم کم سوادی که دچار فقر اقتصادی و خرافات هستند، استفاده کند تا به بهترین درک از جهان برسند و تغییری را موجب شوند. تئاتر کاربردی تنها آموزش نمیدهد بلکه به دنبال فعالیت و پویایی است.
این کارگردان با اشاره به اینکه تئاتر کاربردی به مخاطب خود کمک میکند که خود خلاق شود و با کشف و بهرهگیری قابلیتهای روحی خویش در برابر ستمگران بایستد و این تئاتر مخاطب را از رقابت به درک و همدردی میرساند، تصریح کرد: بوئال معتقد است که تئاتر از ابتدا غیر دموکراتیک بوده و ریشه در یونانی داشته که از هر 10 نفر تنها یک نفر حق رای داشت؛ پس تئاتر یونان نیز به شکلی بازتاب دموکراسی است که تعداد زیادی بازیگر، مخاطب تعداد اندکی میشوند که باید به گونهای دیگر شود و 3000 نفر بازی کنند تا 10 نفر ببینند. به عبارت دیگر باید تئاتر مردمی باشد و اهالی کوچه و بازار این مجال را بیابند که به صحنه بیایند و از درک و مساله خود صحبت کنند. تئاتر کاربردی دارای چندین تکنیک پیچیده است که در کتاب «بازیهایی برای بازیگران و نابازیگران» گونههای تئاتر تصاویر، تئاتر نامرئی و تئاتر مجادله را برای آن درنظر گرفته است.
وی افزود: در تئاتر تصاویر که ابتدا نام تئاتر مجسمه برای آن درنظر گرفته شد، لازم نیست تلاش کنیم مفهوم هر تصویر را بفهمیم و معنای دقیق آن را درک کنیم؛ به جای آن باید تصویر را حس کنیم و اجازه دهیم خاطرات و تخیل ما پر و بال بگیرد و معنی هر تصویر، خود آن تصویر و تصویر نیز یک زبان است. در تئاتر نامرئی بازیگران باید مثل بازیگران واقعی عمل کنند یعنی باید آن صحنه را زندگی کنند. این تئاتر توسط چند بازیگر حرفهای در مکانهای عمومی اجرا میشود و مخاطبان تصور میکنند با پارهای از واقعیت روبهرو هستند. خود من در چندین مورد از این گونه تئاتر بازی کردم؛ یکی مربوط به نمایشی از فقر بود که در مترو اجرا شد. دیگری در یک رستوران توسط بازیگرانی که به ظاهر زن و شوهری فقیر بودند و پول غذا نداشتند، بازی شد.
این منتقد همچنین عنوان کرد: تئاتر مجادله نیز نوعی جنگ یا بازی است و مثل تمام بازیها یا جنگها قواعدی دارد. این قوانین را میتوان کمی تغییر داد؛ اما همیشه وجود دارد تا اطمینان حاصل شود که تمام بازیکنان در فعالیت واحدی مشارکت دارند و همچنین شکلگیری بحثهای جدی و ثمربخش نیز تسهیل شود. در اجرای این تئاتر باید مثل تئاتر معمولی برخورد کرد و از تماشابازیگران میپرسند که آیا با راهحلهایی که بازیگر پیش برده موافقند یا نه سپس دوباره نمایش اجرا میشود و تماشاگران باید سعی کنند با نشان دادن راهحلهای جدید این پایان را تغییر دهند. به بیان دیگر بازیگران مظهر نگاهی خاص به جهان هستند و در نتیجه تلاش خواهند کرد که جهان را به همان صورتی که هست حفظ و تضمین کنند و تماشاگران را دچار تنش میکنند که اگر کسی دنیا را تغییر ندهد جهان به همان صورت باقی میماند اگر کسی نمایش را تغییر ندهد به همان پایان قبلی میرسد. سپس از مخاطبان میخواهند جای بازیگر را بگیرند تا راه حل بهتری را ارائه دهند و سایر بازیگران نیز خود را به عوامل سرکوب تبدیل میکنند که اگر تسلیم شود باید از بازی خارج شود و بعد از تماشابازیگران میخواهند که جای هرکس که میخواهند قرار گیرند و وظیفه جوکر نیز این است که قوانین بازی را توضیح دهد و با پایان گرفتن جلسه مداخله پیشنهاد میشود الگوی عمل برای آینده ساخته شود.
وی تصریح کرد: هدف تئاتر کاربردی به حرکت درآوردن اکثریت خاموش است و بر عمل و نه کلام تاکید میشود و میخواهد مخاطبان به شک و پرسش برسند و از انفعال به حضوری توانا و معنادار برسند و همه چیز را نپذیرند.
او همچنین ادامه داد: بوئال هم کنار دهقانان بوده و هم در 37 زندان تئاتر اجرا کرده و حتی با بازیگران آثار شکسپیر کار کرده است. وی نگرشی انسانی دارد و میگوید همه ما به نوعی مقصر و گناهکار هستیم. تئاتر کاربردی اعتقادی به تئاتر معمولی ندارد و متعلق به توده مردم است. وی معتقد است که برای درمان مشکلات جامعه باید بینندگان منفعل خود بازیگر شوند و به صورت مردمی و خودجوش لذت هنر را به مخاطب میدهد. مخاطب خود مجال مییابد که عقاید و آرزوهایش را به نمایش درآورد و به طغیان علیه انفعال و ستمدیدگی برسد تا مانند یک الگو تمرین کند و خود را جایگزین شخصیت اصلی کند.
قطبالدین صادقی در پایان سخنان خود به روش شورایی در تئاتر کاربردی اشاره کرد و گفت: آگورا نام باغی در آتن است که افلاطون و ارسطو و سقراط در آن درس میخواندند این محل بعدها به بازار تبدیل شد و اکنون به آن بازار آگورا میگویند یعنی جایی که مردم در آن حضور دارند. در این روش تئاتری، شخصیت اول بیرون کشیده میشود و سایر شخصیتها درباره وی بحث میکنند و دموکراتیک و مشارکتی است. تئاتر کاربردی به مخاطب کمک میکند که هنرمند درونی خود را پیدا کند و به خلق برسد. تئاتر کاربردی تئاتر ستمدیده است که بیان را میان توده مردم میبرد و هدفش آگاهی بخشی و دادن قدرت بیان است.
در بخش دیگر این نشست، رضا دادویی عنوان کرد: تحولات سیاسی و اجتماعی قرن بیستم بر تئاتر نیز تاثیر گذاشت و به رابطه جدیدی میان بازیگر و مخاطب رسیدیم. بوئال پروسههای مختلفی را پشت سرگذاشته و به تکاملی در نظریههای خود رسیده است. تئاتری که وی مطرح میکند دارای چارچوبی مشخص نیست و متناسب با نیاز مخاطب انجام میشود.
وی با تاکید بر اینکه تئاتر کاربردی قابل اجرا در جوامع مختلف است، ادامه داد: پاشنه آشیل این تئاتر را باید درنظر گرفت. باید مراقب باشیم که این تئاتر به دست ظالمان نیفتد و نباید موسیقی بتهوونی شود که در گاوداری برای افزایش شیر گاوان به کار ببرند و وسیلهای شود تا کارمندان ساعت کاری بیشتری داشته باشند و سود صاحب کار بیشتر شود. به عبارت دیگر باید مراقب باشیم که در جوامع بورژوایی این تئاتر مورد سوءاستفاده سرمایهداران قرار نگیرد.
او همچنین مطرح کرد: بوئال از مفاهیم و شیوههای تئاترهای برزیل و آمریکای جنوبی استفاده کرد و در کار خود از فولکلورهای مردمی یعنی آواز، رقص و آداب و رسوم جامعه استفاده کرد تا مفاهیم برای مردم ستمدیده مخاطب وی باورپذیر شود. وی همچنین تئاتر را با هنرهای دیگر درآمیخت که تئاتر را شبیه مردم میکند.
این منتقد در ادامه بیان کرد: آنچه در تئاتر کاربردی اهمیت دارد دانش بازیگران است که باید در لحظه پاسخگوی نیاز مخاطبان بوده و منعطف باشد. تئاتر کاربردی نشان میدهد که تئاتر ضروریترین زبان بشر برای تحقق اهداف ستمدیدگان است.
رضا دادویی در پایان گفت: آگستو بوئال به تفکیک میان حقیقت و واقعیت رسید و تجربه استفاده وی از تئاتر شورایی در زندان بسیار ارزشمند بود. در این تئاتر وی این مجال را داد که همه افراد خود را ستمدیده بدانند و به دنبال راه حل باشند. زندانبان مشکلات زندانی و زندانی نیز مسایل و دغدغههای زندانبان را میفهمد.
انتهای پیام //