تحلیلی بر «پیر پسر» ساخته اکتای براهنی؛

«پیر پسر» قربانی قمار یک فیلم‌ساز

|
۱۴۰۳/۱۲/۰۶
|
۰۹:۰۱:۳۵
| کد خبر: ۲۱۹۴۴۹۵
«پیر پسر» قربانی قمار یک فیلم‌ساز
برنا-گروه فرهنگ و هنر: یک منتقد سینما معتقد است عدم اکران عمومی فیلم «پیر پسر»، مرعوب و مقهور ارجاعات فرا متنی شده که در داستان چندخطی آن به ذهن متبادر می‌شود. از این‌ رو مدیران فرهنگی به‌ واسطه القائات و برداشت‌هایی که از آن کرده‌اند نسبت به آن بی‌مهری روا می‌دارند؛ رویکردی که ممکن است آن را روانه پستو‌ها و قاچاق فیلم کند.

مهدی قنبر نویسنده و منتقد سینما درباره جدیدترین ساخته «اکتای براهنی» طی یادداشتی نوشت: «پیر پسر» دومین فیلم بلند «اکتای براهنی» است. فیلمی که در سال ۱۴۰۰ ساخته شد، اما اکنون سه سال است که مجوز اکران دریافت نکرده و بالاخره در جشنواره چهل وسوم فجر برای اهالی رسانه و منتقدان به نمایش گذاشته شد.

«پیر پسر» در بخش خارج از مسابقه جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و شاید هرگز هم به اکران عموم نرسد. این فیلم درباره پدری هوس‌باز است که خانه قدیمی پدر همسر اولش را تصاحب کرده و باوجود دارایی که صرف زن‌بارگی‌هایش می‌کند، اما آن را از فرزندانش دریغ می‌دارد تا آنها در فقر و رنج بمانند و محتاج او باشند.

فیلم ۱۹۰ دقیقه‌ای که دو بخش مختلف و متفاوت از یکدیگر دارد. بخش نخست درباره روابط نامتعارف پدر با فرزندانش و نیز معرفی فرزندان و شیوه زندگی این ۳ شخصیت «غلام باستانی – پدر» و دو فرزندش «علی و رضا» می‌پردازد؛ همچنین داستان عاشقانه علی با تنها شخصیت زن قصه یعنی «رعنا» درآمیخته با نگاه هوس آلود پدر نیز خط سیر اصلی بخش نخست فیلم است. این روند تا آنجا به طول می‌انجامد که سرنوشت روابط آنها برای مخاطب و البته خود فیلم‌ساز به علامت سؤال بزرگی تبدیل می‌شود. وقتی مخاطب در انتظار جمع بندی فیلم است ناگهان اثر وارد بخش دوم می‌شود و بیننده با فیلمی محیرالعقول در ژانر وحشت رو‌به‌رو  می‌شود که اصلاً انتظارش را ندارد.

فیلم «پیر پسر» تا پیش‌ازاین چرخش عجیب از اثری اجتماعی به فیلمی در ژانر وحشت، کوشید تا المان‌هایی مانند تابلویی از «رستم و سهراب» را به تصویر بکشد تا مخاطب خود را برای چنین تغییری آماده کند. فیلم تأکید ویژه‌ای بر هویت خانه دارد به‌عنوان‌مثال جزئیات فراوانی از اجزای خانه را قبل و بعد از سکانس پایانی و در تیتراژ فیلم نمایش می‌دهد. چرخش دوربین در انتهای فیلم بر همه ابزار، ادوات، لوازم خانه، آشپزخانه و آلات قتل نشانه جزئی‌نگری کارگردان است. وقتی این میزان تأکید بر نماد‌ها در فیلم وجود دارد نمی‌توان نماد «خانه» و کارکرد‌های سمبلیک آن را در اثر نادیده گرفت و بر کسانی که درباره این فیلم اشکالات فرا متنی وارد می‌کنند ایراد گرفت. وجود این نماد‌ها ممکن است علت اصلی عدم اکران فیلم در مدت ۳ سال گذشته باشد تا مواردی مانند پدرکشی یا پسر کشی و روابط نامتعارف شخصیت‌های فیلم.

به نظر می‌رسد عدم اکران عمومی این فیلم مرعوب و مقهور ارجاعات فرا متنی شده که در داستان چندخطی آن به ذهن متبادر می‌شود. ازاین‌رو مدیران فرهنگی به‌واسطه القائاتی و برداشت‌هایی که از آن کرده‌اند نسبت به آن بی‌مهری روا می‌دارند. رویکردی که ممکن است آن را روانه پستو‌ها و قاچاق فیلم کند.

اما اگر از این ارجاعات فرا متنی که هرکسی از ظن خود علیه و یا له فیلم بکار می‌برد بگذریم. در باب «پدرکشی» یا «پسرکشی» که وجه پررنگ فیلم است و باوجود کوتاه بودن چند سکانس انتهایی آن‌قدر تأثیرگذار است که بر بقیه بخش‌ها و سکانس‌های دیگر فیلم نیز سایه افکنده است باید گفت اگرچه پدر نقش و جایگاهی سازنده در خانواده دارد، اما کم نیستند پدرانی که خودخواهانه بنیاد یک خانواده را بر هم می‌ریزند. همان‌طور که در سینمای ایران فیلم «پیر پسر» ساخته می‌شود آثاری مانند «زیبا صدایم کن» رسول صدرعاملی، نیز ساخته می‌شود تا وجه دیگری از پدر دلسوز را نیز نشان دهد.

این دو هر یک در جامعه حائز اهمیت هستند و باید به آنها پرداخت درست و منطقی شود. دلسوزی پدرانه نباید به سهولت و دست، دل‌بازی و غیرواقعی «زیبا صدایم کن» با اغراق برای ایجاد امید واهی باشد. همچنین نباید مانند پدر «پیر پسر» تا این حد اغراق در بی‌مسئولیتی و لاابالی‌گری  شود که ناامیدی را به جامعه ایرانی تزریق کند. درست است که در اخبار حوادث کشورمان، کم نیستند پدرانی که فرزندانشان را قربانی کرده‌اند؛ اما قرار نیست که به‌صورت علنی و در قالب فیلمی سینمایی قبح پدرکشی و فرزند کشی شکسته شود. قرار نیست سینما آینه تمام نمایی از جامعه شود و نمایشگر خشونت در جامعه باشد.

سینما و هنر باید سخن و حرفش را در هزار لایه هنر و در لابه‌لای المان‌ها و تصاویر کنترل‌شده بیان کند وگرنه بیان عریان و تلخ، کاری است که در لابه‌لای صفحات روزنامه‌ها بیان و مستند می‌شود پس فرق سینما به عنوان هنر هفتم و خبر در چیست؟ هنرمند باید سخنش را غیرمستقیم بگوید تا هم دافعه نداشته باشد و هم به بهترین شکل گفته شود؛ و، چون سینما، صنعت است باید بتواند سرمایه تهیه‌کننده را بازگرداند. فیلم‌ساز همان‌قدر که در برابر جامعه‌اش رسالت دارد نسبت به سرمایه‌گذارش نیز متعهد است. از سوی دیگر اگر فردا فیلم «پیر پسر» مجوز اکران بگیرد چند تن از کسانی که در وصف فیلم به‌صورت متعصبانه سخن می‌گویند حاضر خواهند شد با فرزندانشان به تماشای فیلم بنشینند؟

در باب «پسر کشی» فیلم مرتب به تابلوی «رستم و سهراب» اشاره می‌کند؛ و می‌خواهد تا ذهنیت مخاطب را برای پایان فیلم به آن‌سو هدایت کند؛ اما در ادبیات ایران و جهان مقوله پسر یا پدرکشی هرگز با دلیل و به‌عمد صورت نمی‌گیرد. «فردوسی» این کشتن را ناخواسته روایت می‌کند؛ یعنی رستم، چون نمی‌دانست سهراب فرزندش است در میدان جنگ او را می‌کشد؛ و یا در دو نمایشنامه «سوفوکل» در ادیپ «اُدیپوس شهریار ناخواسته و ناشناخته پدر را می‌کشد» و در الکترا (الکترا مادرش کلوتایمنسترا را به جرم قتل پدرش آگاممنون می‌کشد)» در این مورد هم باید گفت درست است در صفحات روزنامه‌ها ماجرای «پدر بابک خرم‌دین» وجود دارد، اما اگر قرار باشد روزی درباره آن‌هم اثری ساخته شود نباید فیلم به همان صراحت و عریانی واقعه تاریخی‌اش روایت شود.

عنصر درام، المان‌ها، نماد‌ها، زیبا شناسی و روایت‌های خطی و غیر خطی برای همین امر ساخته‌شده‌اند تا یک اثر هنری را از روایت خشک یک واقعه اجتماعی متمایز کند. اگر قرار است فیلم «پیر پسر» درباره خشونت و یا قتل باشد و عنوان ژانر خشونت و رده‌بندی +۱۶ را یدک نکشد باید از تکنیک‌ها و اشارات هنری استفاده کند. نمی‌شود فیلمی ساخته شود که نیمی از آن درباره روابط عادی یک خانواده و شوخ‌ و شنگی‌هایشان باشد ولی در انتهای فیلم این خانواده که مخاطب با آن ارتباط برقرار کرده ناگهان مانند حیوانات وحشی دل‌وروده یکدیگر را مقابل بیننده بدرند؛ و بعد مخاطب بگوید عجب فیلم خوبی بود. یا در وصف پایان متفاوت و منحصر‌به‌فرد و غیرقابل‌پیش‌بینی آن داد سخن بگوید. اتفاقاً این به معنای هوشمندی و توانایی نویسنده نیست بلکه برهم زدن انتهای فیلم آن‌هم با کشتن قهرمان و ضدقهرمان و پایان‌بندی فیلم با روندی غیرمنطقی و ناگهانی است. 

روندی که در طول فیلم مخاطب اطلاعاتی مرتبط با آن را دریافت نکرده و قادر به تصور و درک آن نیست. این امر از سر هوشمندی فیلم‌ساز نیست بلکه نشان از درماندگی سازندگان و نویسندگان آن است. زیرابه نظر می‌رسد آنها از جمع‌بندی و پایان‌بندی منطقی برای فیلمشان عاجز مانده‌اند تا دست به انتحار و قماری عجیب بزنند که مخاطب را با مرگ شخصیت شوکه کرده باشند. این روند نیز به‌مانند پایان‌های باز بی‌دلیلی که زمانی در سینما ایران متداول شده بود غلط است. متاسفانه این روند هم آن‌قدر در فیلم‌های مختلف تکرار خواهد شد که از ارزش واقعی اش تهی شود. این امر نشانه ضعف در نگارش فیلم‌نامه است.

بخش دوم فیلم «پیر پسر» که با ریتمی تندتر، پرالتهاب‌تر، خشونت‌بارتر پیش می‌رود را باید در ژانر وحشت دید. روندی که بسیاری از کارگردانان صاحب‌نام سینما ایران هم به سمت آن رفته‌اند، اما موفقیتی در آن نیافتند. این جنس از فیلم‌سازی مخاطب را به یاد فیلم «پارک‌وی» فریدون جیرانی می‌اندازد که کار را با روابط عاشقانه آغاز کرد و با کشتاری خونی به پایان برد. این فیلم هم همین‌گونه داستانش را با روابط خانوادگی پدر و پسری آغاز می‌کند  و با ورود یک شخصیت زن اختلافات میانشان دامن زده می‌شود و درنهایت کارش را با کشتاری فجیع و در یک ناامیدی و سیاهی مطلق به اتمام می‌رساند.

فیلم‌ساز تکلیفش با فیلمش مشخص نیست و نمی‌داند که مخاطب را برای چه فیلمی می‌خواهد به سینما بکشاند. نمی‌شود فیلمی عاشقانه بسازید مانند «پارک‌وی» یا فیلمی اجتماعی و خانوادگی بسازید مانند «پیر پسر» بعد ناگهان در پایان قهرمان و ضدقهرمانتان را در خون بغلتانید. اگر قرار باشد تنها به بخش ژانر وحشت فیلم «پیر پسر» بپردازیم. باید گفت تنها فیلم موفق در ژانر وحشت در ایران فیلم «شب بیست و نهم» است.

خون و خون‌ریزی برای مخاطب ایرانی ترس و وحشت ایجاد نمی‌کند بلکه آنها از فضا‌های مشکوک، ناشناخته و مخوف و موجودات که در آموخته‌های دینی و فرهنگی و سنتی‌اش دیده، خوانده و شنیده بیشتر می‌ترسند. معمولاً این جنس از فیلم‌سازی (پیر پسر و پارک‌وی) در ژانر وحشت اقبال عمومی پیدا نمی‌کنند. وجه تلخ این فیلم در بخش دوم کار، نمایش تلخ فرزند کشی و پدرکشی است. فیلم‌ساز در بخش‌های دیگر با تضاد بین نسلی در لحظاتی خنده را به لب مخاطب نیز می‌نشاند. در آن لحظات که گویا معرفی فرزندان و پدر به شخصیت رعنا است و پدر در جایگاه مدعی، سخن می‌گوید، کمتر کسی می‌اندیشید که زیرپوست این شخصیت طناز، شیطان، ابلیسی و آدم کش قهاری خوابیده است. بی‌شک در خلق این شخصیت دوبعدی نباید از بازی درخشان «حسن پور شیرازی» چشم پوشید و از آن غافل بود.

از این‌رو باید گفت «حسن پورشیرازی» چنان بازی درخشانی در این فیلم خلق می‌کند که مخاطب را در لحظاتی به‌اشتباه می‌اندازد. باوجود خباثت و رذالتی که مخاطب در بخش اول از غلام می‌بیند با آن می‌خندد در انتهای قصه از او متنفر می‌شود، با مرگش خوشحال می‌شود و برای فرزندی که پدرکشی می‌کند کف می‌زند. این اوج و فرود و غلتیدن در نقش پدری شوخ‌وشنگ که مانند فرزندانش هوس رانی می‌کند تا رسیدن به قاتل بالفطره و منفی کلاسیک، تنها از پس بازیگر کهنه‌کاری مانند «پورشیرازی» برمی‌آید. شاید اگر این فیلم در بخش مسابقه جشنواره اکران می‌شد شانس اول دریافت نقش اول مرد را داشت.

بی‌شک مقوله انتقام کور، چیزی جدید در سینمای ایران نیست. در دوره‌ای قبل از انقلاب، فیلم فارس‌ها «ناموس و چاقو» را سوژه‌ای متداول در سینما بدنه کرده بودند. به‌طوری‌که این دو، فصل مشترک همه آثار تولیدی آن زمان بودند. زمانی هم که موضوع آن‌قدر نخ‌نما شد که دیگر اقبالی نیافت، اصرار برخی سازندگان نام آشنا بر آن باعث شد تا در همین ذهنیت فسیل زده بمانند.

بعد‌ها مقوله «سکس و خشونت» جایگزین نگاه قبلی شد و هنرمندان و روشنفکران سینمایی این دو را دست‌آویز آثارشان قراردادند. گویی در سینمای اجتماعی چیزی پرکاربردتر از این وجود نداشت؟ به‌این‌ترتیب در فیلم‌های این دوره خیانت‌ها و روابط تعریف‌نشده و انتقام و قتل‌های ناموسی مطرح شد. اگر کسی هم معترض این دست از فیلم‌سازی می‌شد، سینما گران موردنظر خود را آینه تمام‌نما جامعه معرفی می‌کردند و پا را از صفحات روزنامه فراتر نمی‌گذاشتند. گویا رسالتشان بازنشر و نمایش و تصویری کردن آن چیزی است که در دادگاه‌ها و صفحات روزنامه می‌دیدند. گاه در جایگاه قضاوت هم بر می‌آمدند و گاه در سیاه نمایی مطلق از جامعه  روایت‌هایی ساختگی خود را پر رنگ و لعاب‌تر از واقعیت نشان می‌دادند و کاتولیک‌تر از پاپ می‌شدند.

گویا دیگر خلاقیت فیلم‌ساز، دغدغه‌ها و خلق موقعیت امیدبخش برای جامعه از رسالتشان رخت بربسته بود و درنهایت نمایش سیاهی، غلوآمیزتر از تلخی مشکلات جامعه را فضیلت می‌دانستند. فیلم «پیر پسر» نیز چیزی بیشتر و غلوآمیزتر از نمایش سیاهی، تباهی و انحطاط اخلاق در جامعه است. فضیلتی که گویا فیلم‌ساز به آن تبختر می‌کند.

انتهای پیام/

نظر شما
جوان سال
جوان سال
پیشنهاد سردبیر
جوان سال
جوان سال
جوان سال
پرونده ویژه
جوان سال
بانک سپه
رایتل
اکت
بلیط هواپیما
بازرگانی برنا
دندونت
آژانس عکس برنا
تشریفات شایسته
بانک سپه
رایتل
اکت
بلیط هواپیما
بازرگانی برنا
دندونت
آژانس عکس برنا
تشریفات شایسته
بانک سپه
رایتل
اکت
بلیط هواپیما
بازرگانی برنا
دندونت
آژانس عکس برنا
تشریفات شایسته