امید محسنی: ترامپ با طرح ایده حیرتانگیز خود سعی میکند اسرائیل را یکبار برای همیشه از مقاومت گروههای فلسطینی از جمله حماس مصون نگه دارد. البته فعلا، این یک طرح خام، برروی کاغذ است. با این حال برای اسرائیلیها فرصت شیرینی خواهد بود، چرا که ایجاد تجارتخانه آمریکایی در غزه یک آمریکای کوچک در کنار اسرائیل میسازد که جلب اقتصاد دنیا برای آرامش در این منطقه را به آنها هدیه میدهد. روکش این محفل اقتصادی زمانی کاربرد اصلی خود را نشان میدهد که منافع اقتصادی برخی کشورهای عربی در آینده با وسوسه حضور در این منطقه آزاد بدون قوانین مقاومت، ایدههای بلندپروازانه آنها را برای سهیم شدن در سرمایهداری جهانی به واقعیت نزدیکتر کند. شاید بر همین اساس ترامپ و جرد کوشنر به عنوان طراح اصلی این طرح که پیوند عمیقی با نتانیاهو دارد به دنبال ایجاد منفعت اقتصادی منطقهای در مرکز کدورت هستند. ترامپ در بخشی از گفتوگوی مشترک با نتانیاهو به خبرنگاران گفته کشورهای عربی متمول باید هزینه اجرای ایده را بدهند، زمین رایگان اعطا کنند تا مردم غزه را به آنجا منتقل شوند و در نهایت پاکسازی این منطقه به طور کامل انجام گیرد. او از سرمایهگذاری اجباری و شراکت ناگزیر سخن گفت، اما صدای کف و سوت چاپلوسانه اطرافیانش هم مانع شنیده شدن موج عظیم مخالفتهای جهانی نشد.
*موج مخالفت جهانی با کوچ اجباری مردم
اگر فعلا از مخالفتهای آینده وبسیار مخاطرهآمیز گروههای فلسطینی در قبال تصاحب سرزمینشان بگذریم، انتقاد اروپاییها و کشورهای عربی با انتقال مردم غزه موجی از واکنش ایجاد کرده که مسیر پیشبرد این سیاست را غیرممکن نشان میدهد. موج اولیه مخالفتها را مصر و اردن به راه انداختند. پذیرفتن شرایط جدید برای این دو کشور که در جنگ حماس و اسرائیل بعد از هفتم اکتبر حداقل تلاششان این بود از مسیر حمایتهای لفظی افکارعمومی خود را قانع نگه دارند، عقبنشینی بسیار مشهود از فلسفه وجودی در سیاست داخلی و جهانی دو کشور عربی همجوار با فلسطین محسوب میشود. اردن که میزبان شمار زیادی از پناهجویان فلسطینی است از موج جدید ورود مهاجران و مصر در پرهیز از ورود اعضای اخوان و حماس قرار گرفتهاند. این دو دلیل عمده به تنهایی مانع بزرگی از طرف دو کشور عربی تاثیرگذار بر این طرح خواهد بود.
برای عربستان هم مسئله بیش از تغییر رفتار سیاسی زیر سایه ملاحظات اقتصادی و امنیتی است، چرا که پذیرش چنین طرح سیاهی به منزله عبور از یک سیاست قدیمی در قبال عادی سازی روابط با اسرائیل محسوب میشود که به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی را به عنوان یک شرط غیرقابل تغییر به محاق میبرد. البته در این رابطه گمانهزنیهایی هم وجود دارد که اساسا طرح موضوع عربستان به عنوان یک کشور ثروتمند در کنار قطر و امارات برای تامین هزینههای اسکان ساکنان غزه و ایجاد مرکز تجاری در این منطقه برای ایجاد فشار بر کشورهای عربی و عربستان است تا آنها عادیسازی روابط را هرچه زودتر بدون، اما و اگر بپذیرند، موضوعی که بایدن به رغم ادامه طرح ابراهیم نتوانست آن را بعد از هفتم اکتبر به سرانجام برساند، اما اگر اینطور هم باشد این فشار ممکن است نتایج معکوسی به دنبال داشته باشد.
*عادیسازی بدون کشور فلسطینی!
ترامپ میگوید نقش عربستان در ایجاد صلح بسیار مهم است و نتانیاهو در واکنشی انتقادی به مسئولان سعودی پیشنهاد میدهد اگر آنها نگران هستند، زمین زیادی در اختیاردارند برای اسکان مردم غزه. وقتی از نتانیاهو پرسیده شد آیا تشکیل کشور فلسطین برای عادیسازی روابط با عربستان سعودی ضروری است، او این ایده را «تهدیدی امنیتی» برای اسرائیل دانست و قاطعانه آن را رد کرد. او به کانال ۱۴ اسرائیل گفت: «بهویژه نه یک کشور فلسطینی. بعد از ۷ اکتبر؟ میدانید آن چیست؟ یک کشور فلسطینی وجود داشت، نامش غزه بود. غزه که توسط حماس اداره میشد، یک کشور فلسطینی بود و ببینید چه چیزی نصیب ما شد.» او با استفاده از فعل گذشته برای نام غزه اینطور ادعا کرد «عادیسازی روابط با عربستان به زودی اتفاق میافتد؛ صلح بین اسرائیل و عربستان سعودی نهتنها «امکانپذیر» است، بلکه بهوقوع خواهد پیوست.» این همان نکتهای است که این روزها مقامهای آمریکایی نیز آن را بیان میکنند: «دستیابی به صلح از طریق قدرت.»
با این حال ممکن است این روش همانطور که ترامپ و دادمادش کوشنر در نظر دارند پیشرفت نکند. برخی تحلیلگران عربی در روزهای گذشته گفتهاند چنین شوکی به خلیج فارس شاید نتیجه معکوس بدهد و آمریکا را در وضعیتی دشوارتر برای حمایت از اسرائیل قرار دهد. «کریستین کوتس اولریشسن»، محقق خاورمیانه در مؤسسه بیکر دانشگاه رایس، گفته، ترامپ غیر از سرنگونی مذاکرات با کشورهای حاشیه خلیج فارس در مورد تامین مالی بازسازی غزه، احتمالا آنها را در مواضع خود سختتر میکند. او به میدل ایست آی گفت: «اگر ایده این بود که خلیجفارس را شوکه کند، فکر میکنم نتیجه معکوس داشت. ترامپ ممکن است فکر کند که فضا را برای امتیاز دادن ایجاد کرده است، اما دستیابی به توافق با رهبران منطقه را دشوارتر کرد.»
*نقض قوانین حقوقی و بینالمللی
موانع بزرگ دیگری هم بر سر راه ترامپ قرار دارد. به رغم اینکه او سعی دارد با خروج از پیمانهای جهانی و مجامع حقوق بشری خود را مستقل و قدرتمند نشان دهد، اما مخالفت شرکای سنتی او در دراز مدت ممکن است ایالات متحده را با بحران مشروعیت در به سرانجام رساندن طرحهایش مواجه کند.
یورونیوز در این باره نوشت، مداخله در غزه، ترامپ را در تضاد کامل با قوانین بینالمللی و نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم قرار میدهد؛ نظمی که واشنگتن همواره مدافع آن بوده است. تامر موریس، کارشناس حقوق بینالملل از دانشگاه سیدنی، میگوید: «آمریکا فقط در صورتی میتواند غزه را تصرف کند که صاحب حاکمیت قانونی این منطقه رضایت دهد. اسرائیل نمیتواند غزه را به آمریکا واگذار کند.» او تأکید کرد «حتی تشکیلات خودگردان فلسطین نیز نمیتواند چنین اختیاری داشته باشد، زیرا مردم حق تعیین سرنوشت خود را دارند.»
*کمپین گسترده بر علیه ترامپ و هراس از نفرت فزاینده در اروپا
شاید به همین دلیل کشورهای اروپایی بیشتری در روزهای گذشته به کمپین «نه» به تصاحب غزه پیوستهاند. آلمان، فرانسه، اسپانیا و ایتالیا بدون درنگ خود را از این مهلکه نجات دادند و با بیانیههای جداگانهای نسبت به عواقب این تجاوز آشکار و افزایش نفرت در میان فلسطینیان هشدار دادند. این هشدار نشان میدهد که اروپاییها در یک فهم جمعی به این نتیجه رسیدهاند طرح ترامپ میتواند در آینده نزدیک هم در میان افکارعمومی دنیا از جمله ضداسرائیلیهای فعال در کشورهای اروپایی موجب بروز اعتراضات گسترده شود، هم آنها را در نمای شیشهای دموکراسی به ویترینی مضحک از حقوق بشر تبدیل کند.
*تلطیف تجاوز به خاک فلسطینیان
پس از اظهارات جنجالی ترامپ و واکنشهای گسترده بینالمللی، مارکو روبیو وزیر خارجه آمریکا که قصد تلطیف ایدههای او را داشت، مدعی شد، طرح ترامپ «به عنوان اقدام خصمانه مطرح نشده بلکه به نظرم یک گام بسیار سخاوتمندانه است، پیشنهادی برای بازسازی و مدیریت روند بازسازی.».
اما باور چنین نیتی از سوی شرکای سیاسی آمریکا هم چندان راحت نیست. اینکه ایده ترامپ در آینده او را با چالشهای عمیقی مواجه میکند یا اراده قدرت او را اکثریت جهانی را به عقبنشینی وامیدارد، سوالی است که پاسخ به آن نیاز به فرصت بیشتری دارد، اما آنچه که در چند روز اخیر در فضای بینالمللی غلبه داشت، شوک همراه با مخالفتهای صریحی بود که در آینده نزدیک تبدیل به شکافهای عمیقی خواهد شد. موانع موجود بر سر راه ترامپ و نتانیاهو شاید بیش از آن چیزی باشد که آنها تصور کردهاند. این ایده که تضعیف حماس و حزبالله و فشار بر ایران از طریق تحریم و مسائل هستهای میتواند موقعیت برتر را در تغییر جغرافیای سیاسی به آنها بدهد فقط در سطح سیاست بینالملل قابل بحث و گفتوگوست در حالیکه نمیتوان جمعیت بزرگ مسلمان دنیا و کمپینهای ضداسرائیلی متشکل بعد از هفتم اکتبر را نادیده گرفت. کوچاندن اجباری حدود دو میلیون ساکن نوار غزه به کشورهای دیگر بعد از ویرانهای که در باریکه بر جا مانده، کدورتی تاریخی برای ایالات متحده خواهد بود. ساخت تفرجگاه روی رد خون هزاران زن و مرد و کودک فلسطینی برانداختن نقابی است که آمریکا بر چهره زده و ادعای دموکراتترین کشور دنیا را یدک میکشد.