آدم‌هایی که فراموش شدند؛

آرزوی یک سقف، سرگردان میان نیروی انتظامی و شهرداری

|
۱۳۹۴/۰۷/۱۸
|
۲۳:۳۳:۲۸
| کد خبر: ۳۲۸۱۹۰
آرزوی یک سقف، سرگردان میان نیروی انتظامی و شهرداری
نزدیک میدان ونک مردی با لباس‌هایی خاکی رنگ، موهایی ژولیده و پایی برهنه با یک کیسه کنار دستش، روی زمین نشسته بود. چانه‌اش را بر روی زانوانش قرار داده و رفت و آمد آدم‌ها را تماشا می‌کرد. نزدیکش رفتم؛ سرش را بلند کرد و با لبخند نگاهم کرد. کنارش نشستم با خوشحالی گفت: سال‌هاست با کسی هم‌صحبت نشده‌ام. به همین خاطر نمی‌دانم چه بگویم.

گروه جوان و جامعه خبرگزاری برنا: گفتم از خودت بگو، نامت چیست، چند سال سن داری، چه شد که اینجا نشسته ای؟ در پاسخ تمام این سوال ها گفت: 41سال سن دارم. نامم علیرضا است. برای خودم کار داشتم، خانه و خانواده داشتم. همه را در یک حادثه از دست دادم. چشم هایش پر از اشک شد و سکوت کرد.

علیرضا بعد از پاک کردن اشک هایش ادامه داد: دو سال پیش در یک آتش ­سوزی برادر بزرگ و مادرم را از دست دادم؛ پدرم را نیز در کودکی از دست داده بودم. بعد از مرگ آن‌ها دیگر سرپناهی هم برایم باقی نماند. با اینکه روحیه‌ای برای کار کردن نداشتم اما برای تامین خرج زندگی‌ام، به اجبار زیر پل سیدخندان دست فروشی می کردم. یک روز یکی از دوستانم گفت: پس‌اندازت را به من بده تا باهم کاری را شروع کنیم. من هم چون آشنا و خویشاوندی نداشتم پذیرفتم و تمام پس اندازم را که مبلغ 8 میلیون تومان بود به او سپردم اما از آن روز دیگر او را ندیدم.

از او پرسیدم کارتن خوابی سخت است، در جواب گفت: شما چه فکری می‌کنید؟ وقتی دو سال است که شب ها در ایستگاه های اتوبوس می‌خوابم و هیچ امنیتی ندارم، چگونه بگویم ساده است. دوسال است که نتوانستم غذای سالم بخورم و بیشتر شب‌ها گرسنه خوابیده‌ام. زمستان‌ها برای اینکه از برف و باران در امان باشم با پلاستیک‌های بزرگ روی پل‌های عابرپیاده برای خودم جای کوچکی می‌سازم تا بتوانم کمی جلوی سوز سرما را بگیرم.

علیرضا در پاسخ به این سوال که خرج زندگی‌ات را چگونه تامین می‌کنی، گفت: زمانی که کنار خیابان نشسته ام، مردمی که دل رحم هستند، برایم پول می آورند و بعضی روزها هم روزی‌ام را میان زباله‌ها پیدا می‌کنم. یعنی ضایعات خشک را می فروشم و خرج غذایم را تامین می‌کنم.

این مرد کارتن خواب از برخورد نیروی انتظامی و شهرداری گله داشت: نیروی انتظامی بعضی روزها تمام کارتن خواب‌ها را جمع می‌کند و به کمپ منتقل می کند. به مدت 3 ماه آنجا می­‌مانیم اما با پایان این دوره دوباره به خیابان‌ها بازمی‌گردیم. در این مدتی که در کمپ هستیم از نظر بهداشت و غذا هیچ مشکلی نداریم و رفتارشان بسیار خوب است. در واقع می توانم بگویم این سه ماه از بهترین روزهای زندگی من در این دوسال بوده است. اما در خصوص شهرداری تا به حال کسی با ما کاری نداشته است و وقتی هم ماموران شهرداری می آیند با یک لحن تند می گویند، اینجا نشینید و می‌روند.

او از آرزوهایش گفت: دیگر نمی‌خواهم سقفی بالای سرم باشد، چون می‌دانم محال است اما یکی از آرزوهایم این است که باران بیاید اما زمین خیس نشود. وقتی باران می آید کمی احساس تمیزی می‌کنم اما وقتی خیابان‌ها خیس شود، جایی برای ماندن ندارم.

علیرضا در پایان صحبت هایش در حالی که اشک‌هایش را پاک می‌کرد و بغضش را می‌خورد، گفت: باورتان نمی‌شود اما تا به حال به سیگار هم لب نزده‌ام، تنها مشکل من بی‌پولی است. دیگر انگیزه‌ای برای زندگی ندارم، همه را از دست داده‌ام؛ اول پدرم، بعد برادر و مادرم و در آخرهم سرپناهم را از دست دادم. میلی به زندگی ندارم. فقط صبح‌ها تا غروب می‌نشینم اینجا و رفت و آمد آدم‌ها را تماشا می‌کنم. با خوشحالی آن‌ها می‌خندم و از ناراحتی و مشغله خیلی‌هایشان ذهنم درگیر می‌شود و حتی مدت‌ها به آن ها می‌اندیشم. دیگر چیزی برای خود نمی‌خواهم فقط می‌خواهم هرچه زودتر همه چیز تمام شود...

صحبت های من با علیرضا تمام شد اما داستان زندگی کارتن خواب‌ها همچنان ادامه دارد. خیابان‌های شهر هر روزه علیرضاهای زیادی را به خود می‌بیند و کسی کاری از دستش ساخته نیست.

پاسکاری نیروی انتظامی و شهرداری تهران

چندی پیش سخنگوی ناجا در نشست خبری خود در خصوص جمع آوری معتادان و خیابان خواب‌ها با تاکید بر اینکه اگر شهرداری بخواهد با او همکاری خواهیم کرد، گفت: نیروی انتظامی در 10 روز می‌تواند چهره شهر را از وجود این‌ها پاک کند، اما در این اقدام تنها نیروی انتظامی مسئولیت ندارد و دستگاه‌ها و سازمان‌های دیگر نیز در این امر باید همکاری کنند و پای کار بیایند.

 منتظرالمهدی با اشاره به اینکه دستگیری و جمع‌آوری خیابان خواب‌ها برای پلیس امری ساده است، اذعان داشت: اگر نیروی انتظامی در اقدامی تمامی آن‌ها را جمع آوری کند، بعد از آن کارتن خواب‌ها را به کجا ببرد و با آن‌ها چه کند؟ با اینکه بازداشتگاه‌ها را گسترش داده‌ایم، اما هنوز نیروی انتظامی نمی‌تواند تمام آن ها را یک جا قرار دهد و این امر در صورتی امکان پذیر است که بسترهای مناسبی برای آن فراهم شود.

هرچند که سخنگوی ناجا مسئولان شهری را متولی جمع آوری کارتن خواب ها می‌داند اما به نظر می‌رسد کسی در شهرداری در این زمینه پاسخگو نیست. خبرنگارخبرگزاری برنا در خصوص جمع آوری معتادان و کارتن خواب‌ها با مسئولان شهرداری تهران تماس گرفت.تماس‌هایی که به نتیجه نرسید.

مسئول دفتر معاونت خدمات شهری شهر تهران طی این تماس‌ها گفت: این امر وظیفه ما نیست و به معاونت اجتماعی شهرداری مربوط می­‌شود.

اما معاونت اجتماعی شهرداری هم پاسخ تکراری داشت: جمع آوری خیابان خواب‌ها مسئولیتش با سازمان رفاه شهرداری است و به معاونت اجتماعی شهرداری مربوط نمی­‌شود.

این‌بار مظفری، مدیر روابط عمومی سازمان رفاه شهرداری تهران، گفت: سازمان رفاه شهرداری برای جمع آوری کارتن خواب­‌ها روزانه 100نفر را جمع آوری می ‌کند و به کمپ‌ها و پناهگاه‌ها منتقل می­‌کند.

مظفری درادامه افزود: روزانه 200 تا 300 نفر نیز خودشان به شهرداری و پناهگاه ها مراجعه می‌کنند و برای آن­ها علاوه بر محل خواب یک وعده شام گرم و حمام آماده می‌­کنیم. صبح ها نیز پس از خوردن صبحانه با سرویس های شهرداری به محل هایی که می‌خواهند انتقال داده می‌­شوند.

مدیر روابط عمومی سازمان رفاه شهرداری اذعان داشت: کارتن خوابی جرم نیست که آن­ها را بازداشت کنیم، فقط برای خیابان خواب­‌ها دارو تهیه می­‌کنیم و از آن­ها محافظت می­‌کنیم تا بر اثر سرما و بیماری جان خود را ازدست ندهند.

وی در خصوص همکاری پلیس ناجا گفت: ما با نیروی انتظامی همکاری داریم اما دیدگاه ما با یکدیگر متفاوت است. آن­ها نگاه امنیتی دارند و ما نیز نگاه حمایتی داریم. در امر جمع‌آوری کارتن خواب­‌ها تقاضای همکاری بیشتر از سوی نیروی انتظامی، کمیته امداد و بهزیستی را داریم.

به این ترتیب وضعیت هزاران کارتن خواب پایتخت هنوز مشخص نیست. خیلی‌ها مانند علیرضا آرزو دارند که باران ببارد اما زمین خیس نشود تا در این روزهای پاییزی جایی برای خوابیدن و ماندن داشته باشند.

نظر شما