
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا؛ بدون شک یکی از رشتههای موفق ورزشی که در چند سال گذشته مدالها و افتخارات بیشماری برای کشورمان به دست آورده رشته ووشو است و قطعا فدراسیون ووشو یکی از فعالترین فدراسیونهای ما بوده است. درست است که بیشترین مدالها در ووشو توسط سانداکاران به دست آمده ولی ورزشکارانی که در رشته تالو نیز در این سالها فعالیت کردهاند با وجود رقابت با کشورهای صاحب سبک این رشته ولی همیشه توانایی خود را نشان دادهاند. فرشاد عربی پرافتخارترین ورزشکار رشته تالو به مناسبت فرارسیدن سال نو میهمان خبرگزاری برنا بود و درخصوص وضعیت خودش و همچنین شرایط تالوی ایران صحبت کرد. متن گفتگوی این ورزشکار با خبرنگار برنا را در زیر میخوانید.
چرا رشته تالو را انتخاب کردید و این رشته برای شما چه جذابیتی دارد؟
وقتی این رشته را شروع کردم برای من هیچ جذابیتی نداشت و من به فوتبال علاقه داشتم و در مدرسه همیشه به دنبال توپ بودم و فوتبال بازی میکردم. برادر بزرگتر من مهدی در رشته هنرهای رزمی فعالیت میکرد، مهدی به من گفت قرار است یک رشته جدید به اسم ووشو در شهرستان ما وارد شود که رنگ لباسهایش قرمز است و من که در آن زمان علاقه زیادی به رنگ قرمز داشتم وارد این رشته شدم، 3 ماه بعد از فعالیت در این رشته قهرمان استان شدم و این روند ادامه پیدا کرد.
تا به حال از انتخاب رشته ورزشی خود پشیمان شدهاید و اینکه فکر کنید ایکاش یک رشته دیگر را به صورت حرفهای ادامه میدادید؟
بزرگترین حسرت ووشوکاران المپیکی نبودن رشته ووشو است. همیشه در سالهای فعالیتم در این رشته به این فکر میکردم چرا رشته ووشو المپیکی نیست اما هیچ وقت به این فکر نکردم یک رشته دیگر را انتخاب کنم و مطمئن هستم اگر بخواهم یک رشته را از اول شروع کنم باز هم رشته تالو را شروع میکنم. احساس میکنم در این رشته استعداد خوبی دارم و در حال حاضر از کاری که میکنم لذت میبرم و این مهمترین موضوع برای فعالیت کردن است.
حسرت ورزشی تو در زندگی چیست؟
بازیهای آسیایی 2010 گوانگجو، مجموع امتیاز اجرای دو فرم یک مدال داشت. فرم اول را زدم و بعد از چین نفر دوم شدم، فرم دوم به خاطر یک لرزش خیلی کوچک که اولین بار بعد از کلی تمرین داخل مسابقه اتفاق افتاد، مدال بازیهای آسیایی را از دست دادم. این موضوع همیشه در ذهن من باقیمانده و هر وقت به آن فکر میکنم حسرت میخورم.
زندگی ورزشی و شخصی شما در سال 97 چطور گذشت؟
در زندگی ورزشی خود وارد عرصه جدید مربیگری شدم، وقتی این عرصه را انتخاب کردم متوجه شدم مربیگری مسئولیت بسیار سنگینیتری دارد و فشار بسیار زیادی روی مربی است. مربیگری دنیای بسیار متفاوتی است و فکر نمیکردم که این دنیا آنقدر گسترده باشد. خداراشکر در اولین حضورم به عنوان مربی، تیم ملی ووشو در مسابقات جهانی ردههای سنی پایه برزیل، 8 مدال کسب کرد و تیم ایران برای اولین بار در مجموع تالو وساندا قهرمان جهان شد. این اولین باری بود که یک تیم به غیر از تیم چین قهرمان جهان میشود و حضور در این تیم برای من افتخار بسیار بزرگی بود. در زندگی شخصی همیشه یک انرژی مثبت پشت من بوده است و در سال 97 خیلی بیشتر بود، چون وارد عرصه مربیگری شدم و مشغله من خیلی بیشتر از زمانی بود که فقط ورزش میکردم و این انرژی مثبت به من کمک کرد تا محکمتر به راه خود ادامه بدهم.
ازدواج ورزشی شما چقدر کمک کرده که بتوانید به هدفهایتان برسید؟
ازدواج با یک شخص ورزشکار برای من بسیار موثر بوده است. جدا از شخصیت واقعی همسرم ورزشکار بودن ایشان بسیار به من کمک کرده است. ممکن است در طول سال چند ماه در اردو باشیم و نتوانیم همیشه در کنار هم باشیم، همراهی کردن و تشویقهای همسرم همیشه این امید را به من میدهد که بهتر و قویتر پا به عرصه بگذارم. سال گذشته قصد داشتم از دنیای قهرمانی خداحافظی کنم و یکی از دلایلی که خداحافظی نکردم همسرم بود. همسرم همیشه معتقد است باید ادامه بدهم و سن و سالی برای خداحافظی ندارم و انگیزهای برای ادامه راه شد. در سال 98 علاوه بر فعالیت در عرصه مربیگری، به عنوان ورزشکار همچنان حضور خواهم داشت.
خبر خداحافظی شما از دنیای قهرمانی شنیده شده است، آیا واقعا از دنیای قهرمانی خداحافظی کردهاید؟
شایعاتی درخصوص خداحافظی من از دنیای قهرمانی منتشر شد، اما من در هیچ رسانهای اعلام نکردم خداحافظی کردهام و در حقیقت فقط حدس میزدند میخواهم خداحافظی کنم. من در صحبتهایم فقط گفته بودم بعد از مسابقات جهانی روسیه تصمیم خواهم گرفت از عرصه قهرمانی خداحافظی کنم یا نه، اما در یک رسانه خداحافظی من منتشر شد، در صورتی که من هیچوقت بهصورت رسمی از دنیای قهرمانی خداحافظی نکردم. من این فرصت را به خودم دادم که یک سال هم از لحاظ فیزیکی و هم از لحاظ روحی استراحت کنم و بعد تصمیم بگیرم. باتوجه به صحبتهایی که با فدراسیون شد و طبق چیزی که از من خواسته شد، در حال حاضر به عنوان مربی بازیکن فعالیت دارم.
چرا رشته تالو با وجود استعدادهای بسیار خوب به اندازه رشته ساندا موفقیت کسب نکرده و رشد نداشته است؟
رشته تالو در یک دهه اخیر پیشرفت خوبی داشته و مدالها متعددی در مسابقات جهانی، آسیایی و بازیهای آسیایی در این رشته بهدست آمده است. حدود 12 سال پیش نمیتوانستیم در رشته تالو مدال بگیریم و رده بیستم یا بیشتر قرار میگرفتیم، این جهش خوبی است که توانستیم در میادین مختلف بین المللی مدالآور باشیم. تالو همیشه زیر سایه مقایسه با ساندا قرار گرفته است، رشته ساندا در چند سال اخیر بسیار قوی ظاهر شده و به همین دلیل ما مقایسه شدهایم. تالو و ساندا زیر مجموعه یک فدراسیون هستند اما مقایسه این دو رشته مثل مقایسه رشته ژیمناستیک با کشتی است. در سالهای اخیر در رده سنیهای مختلف سرمایه گذاری شد که به نظرم خیلی موثر بوده است. در حال حاضر در ردههای سنی پایه کسب مدال داریم، وقتی این نفرات وارد رده سنی بزرگسال بشوند میتوانند مدالآور باشند. معتقدم در آینده رشته تالو هم میتواند مدالآور باشد اما نباید فراموش کرد شرایط مسابقه در تالو با رشته مسابقه در ساندا بسیار متفاوت است. یادگیری فنون تالو حدود 2 سال طول میکشد اما فنون ساندا در 6 ماه یادگرفته میشوند، به همین نسبت هم برای پیشرفت تالو باید صبر داشته باشیم چون این رشته گستردگی زیادی دارد. مسابقات تالو راه برگشتی ندارند و وقتی ورزشکار وارد تالوفیلد میشود، کوچکترین خطا هیچ فرصتی برای جبران ندارد، اما مسابقات ساندا دو راند مسابقهای است. اگر امتیاز یا راندی از دست برود فرصت برای جبران و گرفتن امتیاز وجود دارد. به همین دلیل حساسیت روانی در رشته تالو زیاد است و علاوه بر تکنیک، ورزشکارها باید از لحاظ روانشناسی هم تقویت شوند.
برنامه سال 98 شما به عنوان سرمربی و ورزشکار چیست؟
28 اردیبهشت سال 98، اردوهای ردههای سنی پایه جهت حضور در مسابقات آسیایی برونئی آغاز خواهد شد، 3 ماه برای جوانان اردو خواهیم داشت. اواسط مرداد ماه، به مدت 3 ماه، اردوی بزرگسالان جهت حضور در رقابتهای جهانی شانگهای چین برگزار میشود. در هر دو رده سنی پایه و بزرگسالان به عنوان سر مربی حضور دارم و به عنوان ورزشکار هم به فعالیت خود ادامه میدهم و نفر وسط دوئلین هستم. حساسیت کار در دوئلین با تالو متفاوت است و چون گروهی است نیاز به هماهنگی بیشتری دارد اما فشار کمتری نسبت به تالودارد، به همین دلیل قبول کردم مربی و بازیکن باشم.
خاطرهای از اردو یا مسابقه در ایام نوروز دارید که از جمع خانواده دور بوده باشید؟
سال 2008 نوروز را در استادیوم آزادی اردو بودیم. آن موقع یک سرمربی چینی داشتیم که روز سیزدهبدر هرچقدر توضیح دادیم روز طبیعت است و باید بیرون بریم و در طبیعت باشیم قبول نکرد و ما را برد سالن تمرین. سالن تمرین هم بسته بود اما باز قبول نمیکرد، در آخر گفت حالا که روز طبیعت است در طبیعت تمرین میکنیم. آن سال تمام نوروز در اردو بودیم و فشارهای زیادی را تحمل کردیم، اما خداراشکر نتیجه سختیها را دیدیم. سال 2008 اولین سالی بود که ووشو به صورت نمایشی در المپیک حضور داشت. معمولا در دنیای قهرمانی، نوروز همه پیش خانوادههای خود هستند اما آن سال برای ما دور از خانواده گذشت.
بهترین هدیه نوروزی خود را از چه کسی گرفتی؟
من سالهای سال دور از خانواده و در واقع شهرستان رامشیر استان خوزستان بودم و تمام سال در تهران هم تحصیل میکردم و هم در اردوهای ملی بودم. تنها چیزی که همیشه وقتی اسم نوروز را میشنوم، به یاد خانواده هستم و در ایام نوروز همیشه در کنار خانوادهام بودم. هر سال کنار خانواده بودن در ایام نوروز برای من بهترین هدیه است.
اولین هدیه نوروزی را در سال 98 به چه کسی خواهی داد؟
با توجه به این که 4 فروردین نوروز 98 جشن ازدواج من و همسرم است، قطعا اولین هدیه نوروزی را به همسرم خواهم داد.
کلام آخر.
امیدوارم خبرگزاریها، محلی برای کمک به رشتههایی مثل ووشو باشند که المپیکی نیست. قبل از بازیهای آسیایی، ووشو زیر سایه حمایت همه جانبه قرار میگیرد اما وقتی بازیهای آسیایی تمام میشوند، ما همچنان انتظار حمایت داریم.