
«صادق زیباکلام»، فعال سیاسی اصلاحطلب و استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، درباره این گفته محمدرضا باهنر که حریف قدرتمند انتخاباتی نداریم و به نوعی اصولگرایان خود را برنده انتخابات مجلس 98 میدانند، به خبرنگار سیاسی برنا گفت: انتخابات اسفند پیش رو تا حدود زیادی یادآور انتخابات مجلس هفتم خواهد شد که چیزی حدود، کمتر از 51 درصد در انتخابات شرکت کردند. در تهران حدود بیست و چند درصد شرکت کردند اما در حوزههای انتخابیه کوچکتر که رقابتها به صورت قومی، قبیلهای، محلی و طایفگی پیدا میکند، مشارکت بالا است. اما من معتقدم انتخابات اسفندماه انتخابات بسیار سردی خواهد بود. اصلاح طلبان یا بهتر است بگویم بسیاری از اصلاح طلبان شرکت فعال، پرجنب و جوشی مثل انتخابات 94 نخواهند داشت. رسما ممکن است بگویند ما شرکت میکنیم اما آن شور و اشتیاقی که بدنه اجتماعی اصلاح طلبان وجود داشت، در انتخابات 94 نخواهد بود. پیروز انتخابات اصولگرایان خواهند بود و متأسفانه طیف تندرو اصولگرایان بیشترین نقش را در این انتخابات خواهد داشت؛ برای اینکه سعی میکنند از نارضایتی و دلخوری که در بدنه اجتماعی اصلاح طلبان و اصولگرایان به وجود آمده و از حالت رویگردانی هم که نسبت به اصلاح طلبان به وجود آمده، بهره برداری کنند و خودشان را در قالب جریان سوم جا بزنند.
زیباکلام افزود: کسانی مثل حجتالاسلام پناهیان، قالیباف، یامینپور و سعید جلیلی و سایر کسانی که نزدیک به چهره پایداری هستند تلاش میکنند بگویند ما اصولگرا نیستیم و اصلاحطلب هم به طریق اولی نیستیم بنابراین سعی میکنند از این نارضایتی و سرخوردگی موجود در سطح جامعه نسبت به دو جریان اصلی به وجود آمده، سوء استفاده کنند و خود را به عنوان یک جریان سوم جا بزنند و با استفاده از صدا و سیما و تریبونهای نماز جمعه، ممکن است مقداری بتوانند موفق شوند.
وی ادامه داد: اما همان طور که عرض کردم بدنه اصلی اصلاحطلبان در انتخابات شرکت نخواهند کرد و تا حدودی با باهنر هم عقیده هستم، چون بالطبع باهنر از جبهه پایداری و تندروها فاصله دارد و خودشان را از آنها نمیدانند آنها هم باهنر را از خودشان نمیدانند، همچنان که احمد توکلی را از خودشان نمیدانند، همچنان علی لاریجانی و ناطق نوری را از خودشان نمیدانند. یعنی تندروهای اصولگرا در حقیقت جریانات معتدل و میانهروی اصولگرا را از خودشان نمیدانند. بنابراین انتخابات، بسیار سرد و کم تحرک خواهد بود و و بیشترین نقش را جبهه پایداری و کسانی دارند، که سعی میکنند به عنوان یک جریان سوم خودشان را مطرح کنند و بیشترین نقش را اینها خواهند داشت.
وی در پاسخ به این سوال که آیا اصلاح طلبان، احساس خطری مانند گذشته دارند که اصولگرایان تندرو روی کار نیایند؟ بیان کرد: اصولگرایان مثل تیمی هستند که در خانه خود 3 گل خوردند و اکنون باید در بازی برگشت و در خانه حریف بازی کنند و از الان میدانند، روی تنها چیزی که میتوانند حساب کنند این است که چند گل خواهند خورد و روی یک باخت آبرومندانه میتوانند، حساب کنند. هیچ امیدی و هیچ روزنه امیدی برای اصلاح طلبان نیست و متأسفانه هیچ خط مشیای را در پیش نگرفتند. اساسا اصلاح طلبانی که میگویند باید در انتخابات شرکت کنیم، یک سوی حرف آنها درست است، ما به جز صندوق رأی گزینه دیگری نداریم. صادق زیباکلام همواره گفته ما به جز صندوق رأی چیز دیگری نداریم این حرف در اساس درست است و بهزاد نبوی، خاتمی و کرباسچی و کارگزاران سازندگی هم بارها این سخن را مطرح کرده اند. درست است که به جز صندوق رأی گزینه دیگری نداریم ولی اصلاح طلبان هیچ گامی نتوانستند گامی بردارند و هیچ حرکتی نکردند و هیچ تلاشی نکردند که برای مردم تبیین کنند که این ناکامی هایی که در تحقق مطالبات مردم به بار آمد، به چه دلیل بوده و توضیحات ارائه دهند.
وی ادامه داد: این شعار درستی است که به جز صندوق رأی گزینه دیگری نداریم ولی چگونه میخواهیم به رأی دهندگان 24 میلیونی بگوییم، مجددا میخواهیم در انتخابات شرکت کنیم. این تلاشی است که هیچ گاه اصلاح طلبان به خرج ندادند. اصلاح طلبان با یک حالت تکبر میگویند ما به شما میگوییم بیایید رأی بدهید و شما هم باید رأی بدهید؛ در حالی که اصلا این طور نیست. شما در 29 اردیبهشت ماه گفتید و مردم هم آمدند. شما گفتید در اسفند 94 و مردم هم آمدند اما مردم بازیچه ما نیستند. مردم این طور نیستند و متأسفانه هیچ یک از چهرهها و شخصیتهای اصلاح طلب در مقام توجیه کردن و توضیح دادن و عذرخواهی برنیامدند. به هر حال موظف هستیم به مردم توضیح بدهیم به مردم بگوییم که چه اتفاقاتی رخ داد که روحانی این گونه عمل می کند یا مجلس به گونه دیگر عمل می کند. اینکه ما فقط بنشینیم و دستور صادر کنیم که مردم فقط بیایند در انتخابات شرکت کنند اصلا و ابدا چنین چیزی نیست و اصلاح طلبان خواهند دید، بدنه اجتماعی را از دست دادهاند. همچنین در مورد اصولگرایان معتدل و میانهرو در انتخابات اسفند ماه نیز این گونه است.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در مورد ایده اخیر محمدرضا تاجیک گفت: یک مطلب را تاجیک درست میگوید. او هم این مسئله را مطرح می کند که اصلاح طلبان، بدنه اجتماعی را از دست داده اند. حال بنده میگویم اصلاح طلبان باید تلاش و توجیه کنند و برای مردم توضیح دهند. خاتمی، بهزادی نبوی، روزنامه سازندگی به مردم بگویند که چرا باید دوباره در انتخابات شرکت کنند؛ این کاری است که اصلا انجام نداند. تاجیک صورت مسئله را قبول میکند اما راه حل او با من متفاوت است. من میگویم باید تلاش کنند و به مردم بگویند، مشکل کجا بوده است. تاجیک میگوید فعلا مدتی سکوت کنیم و کنار بنشینیم و در حوزه سیاست فعال نباشیم و حالا یک سال دیگر دو سال دیگر یا در انتخابات بعدی، این روال ادامه یابد. اما ممکن است این فرمول موثر باشد اما یقینا این فرمول در کوتاه مدت به نفع تندروهای اصولگرا خواهد بود یعنی در حقیقت از خلأ نبود اصلاح طلبان، تندروها بیشترین بهرهبرداری را خواهند کرد.
زیباکلام در این باره که کنارهگیری اصلاح طلبان از قدرت، بازگشت مجدد آنها به قدرت را با مشکل مواجه خواهد کرد، نیز گفت: اصلاح طلبان هیچ شانسی برای بازگشت به قدرت ندارند. اصلاح طلبان چه با راه حل سکوت تاجیک و چه با راه حل زیباکلام برای گفتگو با مردم، در هر حال حاضر هیچ شانسی برای اینکه به قدرت نزدیک شوند، ندارند؛ برای اینکه شورای نگهبان خیلی ساده از نزدیک شدن قدرت به آنها جلوگیری میکند. شورای نگهبان بدون تعارف همه چهرههای اصلاح طلب و نزدیک به اصلاح طلب را در انتخابات پیش رو رَد صلاحیت خواهد کرد.
وی درباره اعلام موجودیت جبهه سوم نزدیک به احمدی نژاد نیز تصریح کرد: همه این جبهه سومیها و مستقلها در واقع همه از جبهه پایداری و اصولگرایان تندرو هستند. اینها میخواهند خود را به عنوان یک جریان سوم معرفی کنند. از بغض و کینه مردم نسبت به اصلاح طلبان و اصولگرایان آگاهی دارند بنابراین میخواهند بگویند، ما نه اصولگرا هستیم و نه اصلاح طلب؛ ما مردم هستیم. ما جبهه سوم هستیم. خادم مردم و حامی جوانگرایی هستیم. واقعیت این است که این گروه به نوعی همه دکان هستند برای اینکه خود را به عنوان جریان سوم مطرح کنند ولی هیچ جریان سومی در ایران وجود ندارد. مهم نیست که بگویند ما با احمدینژاد هستیم یا نیستیم بلکه همه جزو اصولگرایان تندرو هستند. مثلا قالیباف به گونهای صحبت میکند که انگار دیروز از سوئیس آمده است؛ نه رئیس پلیس و رئیس نیروی انتظامی بوده، نه سالها شهردار بوده و نه نقش دیگری در قدرت داشته است. به گونه ای سخن می گوید که هیچ نقشی در قدرت نداشته است. پناهیان به گونهای صحبت میکند که انگار تا دیروز نجف بوده و هیچگاه در ایران حضور نداشته است. همچنین یامین پور و جلیلی و غیره.