به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، مرجان کلهر اسکیباز تیم ملی آلپاین ایران، در المپیک زمستانی ۲۰۱۰ ونکوور به عنوان اولین اسکیباز زن ایرانی حضور پیدا کرد. وی از 4 سالگی تمریانات خود در این رشته آغاز نموده و اولین مقام جهانی خود را در سن 11 سالگی کسب کرد. کلهر عاشقانه برف را دوست دارد و هدف او حضور دوباره در المپیک زمستانی است.
*چطور وارد رشته اسکی شدی؟
موقعیت زندگیام مهمترین دلیلی بود که به سمت اسکی رفتم، من جایی به دنیا آمدم و متولد شدم که نزدیک به پیست اسکی بود. همه جای دنیا همینطور است، آنهایی که اطراف پیست اسکی زندگی میکنند، به سمت اسکی میروند و یک سری از آنها قهرمان میشوند و یک سری به صورت آماتور اسکی را ادامه میدهند.
*سطح رشته اسکی در ایران را چطور میبینید؟
اگر بخواهیم سطح اسکی ایران را با کشورهای دیگر، مخصوصا کشورهای اروپایی و آمریکا مقایسه کنیم، اصلا قابل مقایسه نیست. چون ما یک سری زیرساختهای مورد نیاز را نداریم که بخواهیم در این رشته پیشرفت کنیم و از همه مهمتر تکرار و تمرین است. اکثر اسکیبازهای دنیا، بهترینهای جهان و حتی آنهایی که جزو 100 نفر برتر هستند، تقریبا از 12 ماه سال، شاید فقط 1 ماه اسکی نکنند و آن 1 ماه استراحتشان است. عوامل دیگر مثل تکنولوژی در اسکی خیلی دخیل است، همه این مسائل باعث میشود سطح ما از سطح اسکی دنیا خیلی پایینتر باشد. اما اگر بخواهیم نسبت به کشورهای آسیایی مقایسه کنیم تقریبا سطح خوبی داریم، اما متأسفانه هرچقدر جلو میرویم، عدم برنامهریزی و مدیریت درست نه فقط در بحث فدراسیون، بلکه در بحث زیرساختهای اسکی باعث میشود کشورهای دیگر هر سال پیشرفت کنند و ما تقریبا در همان سطح باقی بمانیم که آن هم نیازمند این است که برنامهریزی درستی برای اسکی انجام شود. اسکی ورزش گرانی است و از آنجا که قیمت ارز هم روز به روز بالا میرود، مقداری شرایط را دشوار میکند.
*دوست دارید که در عرصه مربیگری هم فعالیت کنید؟
فصل اسکی بسیار کوتاه و محدود است و ما فقط 3/4 ماه در سال را برف داریم، آن 3/4 ماه هم خیلی تخصصی به تمریناتمان میپردازیم و مسابقه داریم. روزهایی که وقت آزاد داشته باشم یک سری شاگردهای خاصی دارم که با آنها کار میکنم، اما نمیتوانم به طور کامل وقت خودم را بگذارم چون در حال حاضر در حوزه اسکی قهرمانی فعالیت دارم. اما در حال حاضر تابستانها مربی بدنسازی هستم یعنی در باشگاه به مربیگری بدنسازی مشغول هستم. وقتی دوره قهرمانیام تمام شود وقت بیشتری خواهم داشت برای این موضوع و دوست دارم در عرصه مربیگری بدنسازی و اسکی آنطور که باید فعالیت داشته باشم.
*سال 1398 برای شما چطور گذشت؟
من کلا آدم مثبتی هستم و بیشتر اتفاقات مثبت را میبینم، سال 98 سال خوبی بود و تابستان بدنسازی خیلی عالی داشتم. متأسفانه به خاطر این که ما شرایط برفی مناسبی نداریم و از نظر اقتصادی توانایی تمرین در کشورهای دیگر دنیا را نداریم، تابستان را به بدنسازی میپردازیم و زمستان را تمرینات تخصصی اسکی انجام میدهیم. آن هم بسته به لطف خدا دارد که هرچه زودتر برف و باران بیاید زودتر تمریناتمان را شروع میکنیم، از آن طرف هم اگر دیرتر برفها از بین برود ما دیرتر تمرینات تخصصی خودرا تمام میکنیم. اولین مسابقهای که در سال 98 شرکت کردم، به میزبانی کشور ترکیه بود، من در این رقابت زمین خوردم و کتفم شکست. متأسفانه 1 ماه و 10 روز نتوانستم اسکی کنم و بعد از آن هم کم کم شروع کردم به اسکی کردن. متأسفانه چند مسابقه بزرگ را از دست دادم اما بعد از آن توانستم در دو رویداد دیگر حضور پیدا کنم که یکی از آنها را سوم و دیگری را اول شدم. این نشاندهنده تمرینات خوبم بود که همراه برادرم داشتم، علیرغم مدت کوتاه تمرین، نتیجهبخش بود. از آن طرف هم در حال حاضر به دلیل وجود ویروس کرونا فعلا مسابقهای نداریم و تمرینات لغو شده است.
*چه برنامهای برای سال 1399 دارید؟
در سال 99 اهداف زیادی دارم، هدف ورزشیام این است که باز بتوانم نفر اول ایران باشم و رنکینگ جهانیام را ارتقا دهم. اهداف دیگری در زندگی شخصی دارم که میخواهم در آنها چندین پله ترقی داشته باشم و امیدوارم بتوانم به این اهداف برسم.
*اگر ورزشکار نمیشدید در چه عرصهای فعالیت میکردید؟
اولویت اول من همیشه ورزش بوده است، ولی اگر ورزشکار نمیشدم خیلی به پزشکی علاقهمند بودم و دوست داشتم جراح خوبی باشم.
*چقدر از رشته اسکی درآمد دارید؟
متأسفانه درآمد این رشته برای ما که به صورت حرفهای کار میکنیم اصلا خوب نیست، اسکی واقعا ورزش گرانی است و چه بسا ما خیلی وقتها از جیبمان هم خرج کنیم. اگر بخواهیم فقط در حوزه مربیگری کار کنیم، میشود پول خوبی حتی در این فصل کوتاه درآورد. اما وقتی فقط در سطح قهرمانی کار میکنیم متأسفانه وقتی نداریم برای اینکه بخواهیم مربی باشیم و درآمدی کسب کنیم، فکر میکنم بزاعت فدراسیون هم در همین حد باشد و ما که حقوقی داریم و نه هزینه ایام و ذهابی میکنیم، فقط عاشق این رشته هستیم و به همین دلیل کار میکنیم.
*زیرساختها و پتانسلهای مناسبی برای این رشته در سطح کشور داریم؟
زیرساختهای ما مربوط به 30/40 سال پیش است و در واقع خیلی خوب نیست. مثلا استادیوم آزادی، اگر بتوانیم چمنش را حفظ کنند، دیگر همان استادیوم خوب را در ایران داریم که برای چندین سال پیش است، در اسکی هم شرایط همین طور است. تکنولوژی اسکی هر سال در دستگاههای بالابر، دستگاههای برف ساز و برفکوبها پیشرفت میکند. متأسفانه ما هیچ کدام از این تکنولوژیها را در کشورمان نداریم و به قول معروف اینها را تا امروز با چنگ و دندان نگه داشتند. کشور ما پتانسیل خوبی برای ارتقا پیستها دارد، ما واقعا برف و کوههای خیلی خوبی داریم که بخواهیم این رشته را گسترش دهیم. فصل سرمای ما زود شروع میشود، اگر دستگاههای برفساز داشته باشیم، میتوانم اسکی را خیلی زودتر شروع کنیم. ولی متأسفانه تکنولوژی و سرمایهگذاری مناسبی در این راستا نداریم تا از این پتانسیل استفاده کنند.
*دغدغه اصلی شما در زندگی چیست؟
دغدغه اصلی من در زندگی به عنوان یک ورزشکار، باتوجه به اوضاع کشورمان مانند مردم جامعه است. مهمترین آن آینده خودم و فکر این که بعد از پایان دوره قهرمانیام چه میشود. ما قهرمانانی داریم که حتی مدال المپیک هم دارند و در کشور شناخته شده هستند، بعد از اینکه خدایی نکرده آسیبی میبینند یا ورزش را کنار میگذارند، یادی از آنها نمیشود و هیچ آیندهای ندارند. ورزشکاران باید مثل همه جای دنیا از هر لحاظ تأمین باشد و این تنها دغدغه من برای آینده است. دغدغه دیگر من مسائل مالی است، اگر یک ورزشکار بخواهد به صورت فوق حرفهای کار کند، بهتر است تمام تمرکزش روی ورزش باشد، نه این که خودش سرکار برود و دغدغه مالی داشته باشد.
*از نظر شما بهترین ورزشکار ایران چه کسی است؟
سوال سختی است و نمیتوانم این سوال را جواب بدهم چون متأسفانه فصل اسکی نیمهکاره تمام شده است، اما اگر بخواهیم از براساس کارنامه تصمیم بگیریم، یک مقدار سلیقهای میشود. به نظرم همه کسانی که ورزش میکنند و ورزش را به صورت قهرمانی ادامه میدهند، بهترین هستند. مخصوصا در این اوضاعی که الان وجود دارد خیلی سخت است که یک نفر بخواهد تمرکزش را برای کار و هدفش بگذارد، به نظر من همه آنهایی که این کار را میکنند قهرمان هستند.
*الگو شما در زندگی کیست؟
من نمیتوانم یک فرد خاصی را مثال بزنم هر کسی برای هدفش تلاش میکند قابل ستایش است، به من انگیزه و روحیه میدهد و میتواند برای من الگو باشد.
*هدف نهایی شما در اسکی چیست؟
نهایت آرزوی هر ورزشکار حضور در المپیک است، من خیلی دوست دارم علیرغم این که اولین بانو در کشور بودم که به المپیک زمستانی رفته و برای ورزشکاران دختر در این رشته الگو شدم، یک بار دیگر به المپیک بروم.
*دوست دارید این اولین و تاریخسازی را باز هم تکرار کنید؟
قطعا دوست دارم اولین بار و اولینها تکرار شود، چون آنهایی که اولین هستند همیشه در ذهنها و یادها ماندگارند. علیرغم اولین المپیکی که رفتم و اولین مدال بینالمللی بانوان را نیز کسب کردم، همه این اولینها در اسکی برای من بود و واقعا هنوز هم برای من خوشحالکننده است.
*کدام شهر ایران را برای زندگی بیشتر دوست دارید؟
من کلا خیلی شهر را دوست ندارم و به همین دیزین و شمشک که بیشتر بافت روستایی دارد، علاقه دارم. البته شمشک تبدیل به شهر شده اما دیزین را دوست دارم به خاطر این که نزدیک کوه است. من بیشتر این طور نقاط را برای زندگی دوست دارم و همیشه اینطوری زندگی کردم. درست است به خاطر دانشگاه و درس و ... به تهران میرفتم و مدتی هم آنجا زندگی کردم، اما من زندگی اصلی را در همین شمشک دوست دارم و نمیخواهم در شهر زندگی کنم.
*برف برای شما چه معنا و مفهومی دارد؟
برف برای من زندگی است. جدا از این که اسکی و سرعت را دوست دارم، من دیوانهوار عاشق برف هستم. یعنی زمانهایی که برف میبارد مثل کسانی که تا به حال برف ندیدند، بچهای که تازه متولد شده و اولین بار است برف را میبیند، زیر برف قدم میزنم. برف با بوی قهوه فوقالعاده برای من انگیزه دهنده است و کلا برف را خیلی دوست دارم.
*در فصلهای گرم به چه کارهایی مشغول هستید؟
در فصلهای گرم بیشتر بدنسازی انجام میدهم و مربی باشگاه هستم، هم کار میکنم هم بدنسازی. همچنین رشتههایی مانند دوچرخهسواری، کوهنوردی و ورزشهایی که با طبیعت در ارتباط باشد، میتواند نبود برف را تا حدودی برای من جبران کند و تسکین دهنده باشد.
*در ناامیدیها چگونه به خود انگیزه میدهید؟
اگر بخواهم بگویم تا به حال ناامید نشدهام، دروغ است. بالاخره هر کسی در زندگی به یک نقطهای میرسد که ممکن است دیگر امیدی نداشته باشد، ولی وقتی که به گذشته و راهی که آمدم، به موفقیتهایی که داشتم و به هدفی که دارم فکر میکنم دوباره انگیزه میگیرم و راهم را ادامه میدهم.
*اگر مدال طلای المپیک داشته باشید، آن را به چه کسی تقدیم میکنید؟
طلای المپیک در رشته اسکی برای کشور ما یک رویا است و ما اگر بخواهیم از همین امروز تمام زیرساختهایمان را تقویت کنیم و به ورزشکاران روز دنیا نزدیک کنیم، شاید طی 150 سال آینده در المپیک مدال بگیریم. ولی من فکر میکنم اگر مدال المپیک داشتم و ورزشکاری بودم که میتوانستم طلای المپیک بگیرم، آن را به کسی تقدیم نمیکردم و میگذاشتم در خانهی پدریام تا همسرم، مادرم، پدرم که دیگر در قید حیات نیست، خانوادهام، برادرم و خواهرم وقتی به آن نگاه میکنند، لذت ببرند و خستگیشان در برود. چون وقتی کسی در کاری موفق میشود، علیرغم این که خودش تلاش کرده، خانوادهاش هم خیلی تلاش کرده و برایش زحمت کشیدند.
*چه آرزویی در سال 99 برای مردم ایران دارید؟
دوست ندارم آرزوی من در سال 99 در رابطه با یک زندگی خوب باشد، اما متأسفانه واقعیت این است هرچه زمان میگذرد، زندگی و شرایط سختتر و بدتر میشود، چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ مالی. در حال حاضر با وجود این ویروسی که در دنیا همهگیر شده است، از تمام وجود و قلبم دعا میکنم این ویروس از بین برود و زندگی روی خوشش را به مردم ایران نشان بدهد تا از این به بعد بتوانند روزهای خوبی داشته باشند و لااقل اخبار بد کشورمان به حداقل برسد.