
علی اسدی خمامی، کارشناس مسائل بینالملل، در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری برنا در خصوص وضعیت اقتصادی کره شمالی اظهار کرد: تغییر در نظام سیاسی و اقتصادی این کشور بستگی به این دارد کسی که جانشینی او را بر عهده میگیرد از اعضای خاندان کیم باشد یا ارتش این کشور اما احتمال گشایش فضا، برای وقوع اصلاحات اقتصادی مشابه چین که در دورهای اجازه رشد کنترل شده به سرمایهگذاریهای خارجی داد، وجود دارد.
اسدی درباره نظام اقتصادی و منابع درآمدی این کشور خاطر نشان کرد: صادرات مواد خام مثل چوب و ذغال سنگ، سلاح (در دورههایی)، ماشین آلات سنگین و نیروی کار به برخی کشورها مثل چین از جمله منابع درآمدی خارجی کره شمالی است که چین یا مشتری اصلی آن است یا به عنوان واسطه این کالاها را خریداری میکند.
او افزود: همچنین برخی منابع به قاچاق متامفتامین و یا روسپیگری این کشور نیز اشاره کردهانذ و در کشورهایی مثل اندونزی و فیلیپین رستورانهای زنجیرهای تاسیس کرده و یا حتی مدارسی در ژاپن برقرار کرده است.
اسدی خاطرنشان کرد: بر خلاف آنچه عدهای تصور میکنند، کرهشمالی صنعت توریسم دارد و با برگزاری تورهایی از همه کشورهای جهان مسافر و گردشگر به این کشور میرود.
به گفته این کارشناس مسائل بینالملل درآمد کره شمالی از همه این موارد ناچیز و میلیون دلاری است، به همین دلیل با وجود اینکه شیوع کرونا منجر به کاهش تجارت و توریسم این کشور شده اما به اندازه کشورهای اروپایی از این موضوع آسیب ندیده است چرا که کره شمالی، شرایط سخت تری را در دهه ۹۰ تجربه کرد.
اسدی در خصوص تفاوت وضعیت دو کره توضیح داد: کره شمالی تا دهه ۷۰ میلادی پیشرفت قابل توجهی داشت و آن زمان موقعیت دو کره کاملا عکس الان بود. کره شمالی کشوری صنعتی بود به شکلی که حتی از جمله کشورهایی بود که ایران برای راه اندازی متروی تهران با آنها، مذاکره کرد.
او افزود: با وجود درآمدهای ناچیز این کشور از تجارت خارجی، کره شمالی حکومت پایدار و نسبتا مقتدری دارد برخی که آن را ناشی از ایدوئولوژی حاکم میدانند اما من معتقدم، ایدئولوژی هیچگاه قویتر از نیازهای طبیعی انسان نیست و اگر وضعیت اقتصادی این کشور ضعف شدیدی داشت با وجود ایدئولوژی قوی، نمیتوانست دوام بیاورد.
این کارشناس بینالملل بیان کرد: سال ۱۹۹۵ شاخص توسعه انسانی این کشور ۷۶/. بوده و رتبه ۷۵ را از این نظر در جهان داشته که جزو کشورهای با شاخصه توسعه انسانی بالا محسوب میشود. همچنین آخرین آمار مربوط به سال ۲۰۰۷ است که آن زمان هم از شاخص توسعه انسانی نسبتا بالایی برخوردار بوده است.
فرآیند تقسیم کره به شمالی و جنوبی
اسدی درباره چگونگی تقسیم کره به شمالی و جنوبی گفت: پس از اشغال کره توسط ژاپن در جنگ جهانی دوم، جنبشهایی از درون این کشور با هدف بازپس گیری کره ایجاد شد که مهمترین آنها جنبش کمونیستی به سرکردگی "کیم ایل سونگ" بود و توانست ارتش کره را علیه ژاپن متحد کند.
او ادامه داد: آن زمان گرایش به ایدئولوژی های در حال ظهور در شرق آسیا مثل کمونیسم وجود داشت و همین جریان در چین هم بود که علیه کره جنگید. این جنبش همزمان از کمونیستهای چین و ارتش اتحادیه جماهیر شوروی هم کمک گرفت و توانست در نهایت بخشی از کره را از ژاپن، پس بگیرد که کره شمالی کنونی است. بعد از آن در حمله آمریکا بخش دیگری از کره توسط آمریکا اشغال شد که به کره جنوبی موسوم است، بنابراین کره شمالی معتقد است آنها کره اصلی هستند و کره جنوبی خاک اشغالی است.
اسدی خاطرنشان کرد: در آن زمان کره جنوبی کشوری دیکتاتوری و فقیر بود. زمان استالین و مائو رابطه چین و شوروی شکراب شد و بعد از مرگ استالین وضعیت بدتر شد و بعد از تقویت رابطه چین با غرب، از آنجا که کره شمالی هم به کمونیسم چین وابسته بود و هم به شوروی، سعی میکرد استقلال خود را بین این دو کشور حفظ کند و درگیر جنگ آنها نشود. البته موقعیت ژئوپولتیک کره شمالی هم در این امر موثر بود چرا که این کشور از غرب با چین، از شمال با شوروی (روسیه کنونی) و از جنوب با کره جنوبی و ژاپن همسایه است و سایر اطراف این کشور را آب فرا گرفته و مرزهای زیادی با کشورهای مختلف ندارد، پس باید استقلال خود را حفظ میکرد، به همین دلیل به سوسیالیسم پشت کرد و به ناسیونالیسم روی آورد. در حقیقت در حال حاضر ایدئولوژی حاکم بر این کشور "جوچه" است که قرائتی کرهای از سوسیالیسم است.
خصوصی سازی در کره شمالی!
این کارشناس مسائل بینالملل اظهار کرد: این اتفاقات با گسترش خصوصی سازی در شوروی و چین همزمان بود و باعث شد کره نیز در دهه ۸۰ میلادی خصوصی سازی را آغاز کند.
اسدی افزود: یک دانشمند روسی به نام "آندری لنکوف" که پژوهشگر امور کره است میگوید در دهه اول سال ۲۰۰۰، حدود ۷۸ درصد اقتصاد کره شمالی خصوصی است که البته توسط خاندان کیم و نظامیهای این کشور صورت گرفتهاست و بنا بر گفته او حتی این خصوصی سازی به آموزش و سلامت کره شمالی هم رسیدهاست.
او با اشاره به فروپاشی شوروی در دهه ۹۰ گفت: آن زمان کره شمالی تحت محاصره و تحریم شدید قرار داشت که منجر به بروز قحطی و تلفات ۲۵۰ هزار نفری در این کشور شد. همین اتفاق باعث شد این کشور تن به مذاکراتی داده و سلاحهای هستهای خود را نابود کند، هرچند که طرف غربی مذاکرات یعنی آمریکا به برخی تعهدات خود مثل سرمایهگذاری در کره شمالی عمل نکرد اما این مذاکرات منجر به گشایشهایی در روابط کره شمالی شد و توانست روابطی با کشورهای اروپایی برقرار کند.
اسدی عامل اصلی تفاوت میان دو کره را حمایتهای بسیار از کره جنوبی و اعمال محدودیتهای شدید برای کره شمالی دانست و خاطر نشان کرد: در رقابت میان دو کره اتفاقی که برای جنوبی افتاد این بود که کره جنوبی بعد از آن در کمربند مارشال قرار گرفت و سرمایهگذاریهای زیاد خارجی در این کشور رخ داد که منجر به انتقال قابل توجه تکنولوژی غربی به صنایع این کشور شد.
او در پایان افزود: برخلاف آنچه در دنیا بر روی آن مانور میدهند، مسائلی از این دست باعث رشد و ارتقا کره جنوبی و انزوای کره شمالی شد اما شیوه حاکمیت و ایدئولوژی را مقصر اصلی اعلام میکنند.