به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا ؛حجتالله ایوبی دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو- ایران شب گذشته ۱۰ خرداد مهمان برنامه زنده صفحه اینستاگرام جشنواره ملی میراث فرهنگی و موزهنگاری بود.
ایوبی در ابتدای این برنامه گفت: استان فارس شناسنامه فرهنگی و بخش جداییناپذیر هویت ملی ما ایرانیان است. خوشحالم که در اینستاگرام بحثهای جدیتر مطرح میشود و ما از این امکان استفاده میکنیم. وقتی با شیراز برنامه دارم نام شیراز من را به یاد خاطره باشکوه و شگفت انگیز «شیراز بهشت ایرانی» در پاریس می اندازد که برنامه ای دو ماهه برای معرفی شیراز و جاذبه های شیراز بود و نمایشگاه های متعدد فرهنگی در این دوماه در پاریس برگزار شد و میزبان جمع کثیری از هنرمندان شیرازی در پایتخت فرانسه بودیم.
به یاد دارم برنامه های ما تا ماه محرم به طول انجامید و در این ماه برنامه ها به تعزیه ای باشکوه از گروه شیراز در میدان شهر پاریس ختم شد؛ اما بخش شگت انگیز این خاطره به این مسئله مربوط می شود که پس از مدتی به طور طبیعی مخالفان ایران و مخالفان سربلندی نام ایران شروع به تبلبغات علیه این برنامه کردند و شهرداری را زیر سوال بردند که چرا پذیرای چنین برنامه ای طولانی بنام جمهوری اسلامی ایران بوده اند. حتی شهردار شهر در معرض استیضاح شدن بود و در یک اقدام شکفت انگیز من پیشنهاد کردم حاضرم در جلسه ای از شهردار و شهرداری در برپایی این برنامه دفاع کنم و این اتفاق رخ داد و در شورای شهر از شهردار دفاع کردم و خوشبختانه بسیار موثر بود.
شگفت انگیزتر آنکه در ادامه این اتفاق برای شهردار شیراز رخ داد و وی مجبور به پاسخگویی شد. من به شیراز رفتم و در شورای شهر از شهردار شیراز دفاع کردم.
ذکر چندباره این خاطره برای مدیران فرهنگی لازم است تا بدانیم کار برای فرهنگ کم هزینه نیست اما تحقق اهداف فرهنگی به این هزینه ها می ارزد.
دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو در ایران مطرح کرد: خیلی طول کشید تا بشر متوجه شود که پاسداری از میراث کهن هیچ منافاتی با نوگرایی و مدرنیته ندارد. بعد از جنگ جهانی دوم و به ویژه بعد از سازندگی و رشد، بشر به پیشرفتهای خود مغرور شد و صنعتی شدن پر سرعت و اختراعات باعث شد بشر احساس کند باید به سود شخصی بپردازد. از همین رو دچار بحران هویت شد بنابراین پس از دهه ۶۰ به تدریج بشر و جوامع مدرن به این نتیجه رسیدند که بدون توجه به گذشته و داشتن هویت، نمیتوانند زندگی کنند و ملیت و ملیگرایی برای همه انسانها نمیتواند هویتساز باشد. انسانها در کنار ملیگرایی نیاز دارند که ریشهای داشته باشند و مشخص باشد که از جایی آمدهاند حتی متفکران برای مقابله با بحرانهای اجتماعی و این فرد گرایی افراطی توجه به گذشته را لازم دانستند.
ایوبی گفت: میراث فرهنگی در آرا و اندیشمندان دهه ۶۰ به بعد به عنوان بخشی از فرایند فرهنگپذیری و هویت پذیری مطرح شد یعنی خیلی از افراد به این نتیجه رسیدند که انسانها باید ماهیت داشته باشند و «ما» شوند برای ما شدن باید تاریخ داشته باشند به همین دلیل به سراغ احیای میراث کهن رفتند در حالی که برخی آن را به عنوان عامل مزاحم توسعه می دیدند. همچنان هم در خیلی از کشورها به ویژه کشور ما این روحیه وجود دارد. حتی برخی از مسئولان ما که به دنبال ساخت و ساز هستند، میراث فرهنگی را به عنوان عامل مزاحم تلقی میکنند. در حالی که در جهان امروز به این نتیجه رسیدهاند که انسانها بدون هویت نمیتوانند زندگی کنند. میراث فرهنگی و زنده کردن موزهها، هویت ساز است به همین دلیل در خیلی از کشورهای پیشرفته نهضت موزهسازی آغاز شد. من درباره آمریکا که یک کشور نو است و چند صدسال بیشتر قدمت ندارد، صحبت نمیکنم اما کشورهای کهن احساس کردند با احیای موزهها و آثار فرهنگی میتوانند هویت ببخشند، بخشی از مشکلات روحی و روانی را حل کنند و انسانها را تبدیل به «ما» کنند. این به یک فرایند تبدیل شد که امروز موزهها برای همبستگی اجتماعی نقشی مهم ایفا می کنند.
وی ادامه داد: در کشورهای دیگر افراد به فرزندانشان یاد میدهند که آثار داخل موزه را چگونه ببینند و بفهمند. اگر ما امروز میخواهیم جوان ایرانی، به هویت ایرانی و اسلامی خود ببالد و در مقابل هویت های دیگر تسلیم نشود، باید گذشته را برای او به گونهای ترسیم کنیم که به گذشته خود افتخار کند بنابراین اولین فایده موزه ها این است که باعث میشود فرد به گذشته و تاریخ خود متصل شود.
وی گفت: جهانی شدن یک طوفان و بهمن بود و وقتی موج آن آغاز شد، آمریکاییها سوار آن شدند. وقتی این موج آغاز شد برخی میگفتند ما به پایان تاریخ رسیدهایم، همه نگران بودند که این خرده فرهنگهای ما از بین برود همان موقع بود که با هوشمندی برخی کشورها مثل فرانسه این موضوع خنثی شد.
دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو- ایران اضافه کرد: فرانسوی ها دو اعتقاد دارند، در بعد درونی سالهای سال معتقد به از بین بردن خرده فرهنگها بودند اما حالا فهمیدهاند که چه اشتباه بزرگی کردهاند اما در عرصه خارجی، نگاه درستی داشتند. آنها ابتدا در مقابل جهانی شدن اقتصاد، تمایز فرهنگی را مطرح کردند و از سوی دیگر طرح تنوع فرهنگی را پیگیری کردند که با همین موضوع در مقابل موج جهانی شدن ایستادند. تنوع فرهنگی یعنی رفتن به گذشتهها، موزه داری، پاسداری از میراث کهن و.... چون با آن میراث کهن می توانیم تنوع فرهنگی را به رخ دیگران بکشیم. این اتفاق افتاد و ثبتهای جهانی آغاز شد که البته ثبتهای جهانی اتفاق بزرگی است خوشبختانه یونسکو یک سازمان خوشنام و کارنامه آن درخشان است. ما احساس کردیم باید از میراث جهانی پاسداری کنیم چون این میراث در خطر تخریب است. در ثبتهای جهانی کارنامه بدی نداریم ما ۲۴ بنای طبیعی را ثبت جهانی کردهایم که برخی از این آثار ثبت چند اثر دیگر هم در دل خود دارند. ثبت جهانی یعنی اینکه این آثار سرمایه همه مردم جهان است و باید آن را پاسداری کرد البته ما آثاری از ایران داریم که شایستگی ثبت جهانی دارند و به مراتب بیش از این حرفها هستند ولی این ثبت، سهمیهای دارد و سالانه بیشتر از یک اثر را نمیشود ثبت جهانی کنیم. در میراث ملموس و ناملموس تمدن ایرانی و اسلامی ما نگین بشریت است. من این را بدون هیچ تعصبی میگویم. ما ۱۵ میراث ناملموس را ثبت جهانی کردهایم که یکی از آنها نوروز است.
ایوبی گفت: روی دیگر سکه هویت ما عاشورا و اربعین است. ایران و عراق هشت سال جنگیدند و سالهای سال اختلافات مرزی هم داشتند اما ما به برکت عاشورا و اربعین توانستیم مراوده داشته باشیم. بسیاری از جهانیان در مقابل آیین نهای مختلف ما ادای احترام میکنند. یک طرف پاسداری از موزهها این است که همین بخش باعث فرهنگ پذیری و جامعه پذیری انسانها می شود و فرد را از فردگرایی افراطی نجات میدهند. ما سرمایهای هم به نام سرمایه نمادین داریم که این دسته از سرمایهها با باورهای مردم تولید میشوند. مراسم عاشورا و... ارزش نمادین دارند. میراث فرهنگی یک سرمایه بزرگ است.
وی توضیح داد: میراث فرهنگی در تمام کشورهایی که بلدند از داشتههای خود استفاده کنند، امروز مانع توسعه نیست بلکه باعث جذب توریست و گردشگر است. همه امروز می دانند که گردشگری یکی از پردرآمدترین و بهترین صنایع جهان است. ما هفت شهر در دنیا داریم که بخشی از آنها ثبت جهانی شدهاند یکی از آنها یزد است. تعداد گردشگران در تمامی این شهرها، بعد از ثبت جهانی چندین برابر شده است. لازمه تبدیل شدن به سرمایه نمادین، ایجاد باور است. این باور در درجه اول باید در درون هر کشوری اتفاق بیفتد. پس در درجه اول ارزش هر چیزی را باید فرزندانمان بدانند. نتیجه این موضوع این خواهد شد که مردم خودشان حافظ میراث فرهنگی میشوند. من بین میراث فرهنگی و گردشگری یک ارتباط دو سویه بسیار مهم میبینم. گذشته ما باعث ایجاد هویت در ما و رونق کسب و کار میشود و ما را از بحران هویت نجات میدهد.