به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری برنا، در بسیاری از کشورها استفاده از ماسک اجباری شده است و در ایران نیز این مساله از 15 تیرماه قرار است در تجمعها اجباری شود.
نگاه به ابعاد اقتصادی این مساله نشان میدهد که اجباری شدن ماسک نه تنها از شیوع بیماری کرونا جلوگیری میکند، بلکه میتواند درآمدهایی کلان نیز ایجاد کند.
برای مثال کشور ایران را اگر با متوسط جمعیت 83 میلیون نفری در نظر بگیریم و 69 درصد از این جمعیت را که از سن 15 تا 64 سال هستند را جمعیت فعال کشور بدانیم، عددی در حدود 57 میلیون نفر به دست میآید. اگر از این جمعیت حدود 10 درصد روزانه از ماسک استفاده کنند، کشور به بیش از 5.7 میلیون ماسک در روز نیاز دارد.
این عدد 5.7 میلیون اگر از از ماسکهای سهلایه معمولی باشد، به ازای هر ماسک 1500 تومانی، ماهیانه عددی بالای 250 میلیارد تومان گردش مالی ایجاد خواهد کرد که این مساله میتواند، چرخه اقتصادی کشور را تحت تاثیر قرار دهد.
این در حالی است که تولید ماسک در کشور در این حدود نیست و با اجباری شدن ماسک بار دیگر این امکان وجود دارد که به واردات نیازمند شویم.
در این میان پژوهشگاه پولی بانکی در مطلبی به نقل از سیانبیسی نوشته است که طبق یافتههای گلدمن ساکس، قانون ماسک اجباری توسط دولت نه تنها نرخ روزانه موارد ابتلا به کووید-۱۹ را کاهش میدهد، بلکه به جای تمدید قرنطینه، میتواند جلوی ضربه ۵ درصدی به رشد اقتصادی آمریکا را بگیرد.
یان هاتزیوس، اقتصاددان ارشد بانک گلدمن ساکس، میگوید که تیم وی در مورد رابطه مابین ماسک صورت و بهداشت کووید-۱۹ و پیامد اقتصادی تحقیق کرده و به نتایج و آمار چشمگیری دست یافته است.
او در یادداشتی نوشت: «به این نتیجه رسیدیم که ماسک پیامدهای به مراتب بهتری را در مورد ویروس کرونا دارد. مبنای برآورد ما این است که ماسک اجباری از سوی دولت فدرال میتواند درصد افرادی را که از ماسک استفاده میکنند تا ۱۵ درصد افزایش داده و نرخ روزانه ابتلا را با یک واحد درصد کاهش به ۰.۶ درصد برساند.
این محاسبات بر این موضوع دلالت میکند که ماسک اجباری میتواند به طور بالقوه جایگزین قرنطینه شود؛ قرنطینهای که در صورت اعمال حدود ۵ درصد از تولید ناخالص داخلی میکاهد.»
گلدمن در ادامه تحلیل خود آثار دستور ماسک اجباری صارد شده از سوی ۲۰ ایالت به علاوه منطقه کلمبیا را در فاصله هشتم آوریل تا ۲۴ ژوئن بررسی و آن را با داده های منتشر شده در تارنمای YouGov مقایسه کرد و به این نتیجه رسید که فرمان حکومیتی برای پوشیدن ماسک درصد افرادی را که به طور همیشگی یا در بیشتر موارد از ماسک استفاده میکنند، در مدت ۳۰ روز پس از دستور دولت به اندازه ۲۵ درصد افزایش میدهد.
این بانک سرمایه گذاری در ادامه این نتایج را با فاکتورهای مرتبط با تولید ناخالص داخلی مطابقت داد و این سوال را مطرح کرد که برای آنکه آلودگیها به اندازه یک واحد درصد کاهش پیدا کند، قرنطینه اعمال شده توسط دولت فدرال تا چه اندازه باید سفت و سخت باشد؟ برای این منظور، هاتزیوس و تیمش شدت قرنطینههای اولیه را در آمریکا با چکونگی واکنش اقتصاد این کشور مقایسه کرد.
براساس برآورد گلدمن، محدودیت های قرنطینه، شامل محدودیتهای رسمی دولتی و مقررات فاصله گذاری اجتماعی، در اوایل سال جاری و در بازه زمانی ژانویه تا آوریل ۱۷ درصد از تولید ناخالص داخلی آمریکا را کاهش داد و این رقم برای سایر کشورها با محدودیت های سختتر به مراتب بیشتر بوده است.
گلدمن ساکس با استفاده از این نتایج و هدفگذاری کاهش نرخ روازنه ابتلا روی یک واحد درصد، به این نتیجه رسید که دستور ماسک اجباری به طور بالقوه میتواند جایگزینی برای قرنطینه بوده و از کاهش حدود ۵ درصدی تولید ناخالص داخلی جلوگیری کند.
این مساله نشان میدهد که اجباری بودن ماسک، نه تنها میتواند جلوی شیوع ویروس کرونا را بگیرد، بلکه عاملی خواهد بود برای افزایش درآمد کشورها. 5