![تکذیب ادعای تغییر مدیرکل بانک مرکزی تکذیب ادعای تغییر مدیرکل بانک مرکزی](/files/fa/news/1403/11/23/12843268_223.jpg)
امیرعباس پیام فیلمنامهنویس سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: نویسنده در شرایط ایدهآل به بازیگر خاصی فکر نمیکند و بر خلاف تصور برخی تهیهکنندهها و کارگردانها که در مواقعی اصرار دارند نویسنده در زمان نگارش فیلمنامه به بازیگر خاصی فکر کند، به نظر من این کار به هیچوجه نمیتواند درست و منطقی باشد.
پیام خاطرنشان کرد: فکر کردن به بازیگری خاص در زمان شخصیتپردازی و نگارش فیلمنامه دست فیلمنامهنویس را میبندد و او را محدود میکند. به نظر من تکراری بودن شخصیتها در اجرا به وجود آمده و اگر میبینیم بازیگرانی با شخصیتهای مشابه در فیلمها و سریالهای مختلف حضور دارند دلیلش مربوط به ضعف فیلمنامهنویسها نیست. تهیهکنندهها معمولاً سعی دارند از بازیگرانی استفاده کنند که اقبال مخاطبان را به همراه دارد و از طرفی کارگردان سعی دارد بازیگری که به آن علاقهمند است را انتخاب کند یا از بازیگری استفاده کند که قبلاً تجربه موفقی با او داشته و دیگر نمیخواهد ریسک کند.
او افزود: این در حالی است که انتخاب بازیگر باید با در نظر گرفتن شخصیت و داستان فیلم صورت گیرد، متأسفانه انتخابها به گونهای است که ممکن است کاراکتر خلق شده با جنس بازی بازیگر فرق داشته باشد و به جای اینکه بازیگر بازی خود را به کاراکتر نزدیک کند، کاراکتر را به جنس بازی بازیگر نزدیک میکنند و طبیعتاً این باعث میشود نقشها و شخصیتها تکراری باشند.
این فیلمنامهنویس در ادامه گفت: در مدت ضبط بسیاری از فیلمها و سریالها بازنویسیهایی به نویسندگان تحمیل میشود که در خدمت فیلمنامه یا تکمیل شدن شخصیت نیست بلکه بازنویسیها برای مناسبسازی شخصیت و فضای اثر با تواناییها و جنس بازی بازیگر است. به عنوان مثال در یک اثر که نویسندهاش من بودم شخصیتی وجود داشت که اهل شعر و ادبیات بود و مدام در دیالوگهایش از شعر استفاده میکرد اما از آنجا که بازیگر توانایی شعر خواندن نداشت مجبور شدم در بازنویسی این بعد شخصیتی این کاراکتر را تغییر دهم.
نویسنده مجموعه تلویزیونی «آنام» در ادامه تأکید کرد: به نظر من بازیگر درست در قامت شخصیتی که نویسنده خلق کرده بسیار بهتر از بازیگر مطرحی است که در نقشی بازی میکند که هیچ ارتباطی با او ندارد یا اصلاً نمیتواند این نقش را در اجرا جلوی دوربین بازی کند. از طرفی تجربه ثابت کرده که بازیگران دیگر معیارهای اصلی برای فروش یک فیلم سینمایی یا دیده شدن سریالی در تلویزیون یا شبکه نمایش خانگی نیستند؛ پروژههای بسیاری دیدهایم که از وجود بازیگران مطرح بهره بردهاند اما در زمان پخش کاملاً شکست خوردهاند اما با وجود اینکه این فرضیه بارها رد شده و شکست خورده همچنان بسیاری از تهیهکنندگان و کارگردانان به آن باور دارند.
او در ادامه اظهاراتش گفت: حضور بازیگران مطرح در کنار یک متن خوب و کارگردانی که کارش را بلد است، میتواند کمککننده باشد اما استفاده از بازیگر به عنوان تنها عنصر دیده شدن فیلم دیگر تعبیر غلطی است که نمیتواند نتیجهبخش باشد. در سریالها هم شاید در چند قسمت اول بتوان با بازیگران مطرح مخاطب را جذب کرد اما دیدیم سریالهای بسیار ضعیفی که با بازیگران مطرح پس از پخش چند قسمت شکست خوردند.
این نویسنده در پایان خاطرنشان کرد: هیچ فرقی بین بازیگری در سریال شبکه نمایش خانگی، تلویزیون و فیلم سینمایی وجود ندارد؛ تنها تفاوتی که میتوان در بازیگری قائل بود به بازیگری در تئاتر و جلوی دوربین برمیگردد. امروز برخی بازیگران ما بازیگرانی هستند که فقط در تلویزیون دیده میشوند یا برخی فقط در سینما هستند اما این دستهبندی هیچ ربطی به قواعد حرفهای سینما و تلویزیون ندارد و ناشی از سلیقه بازیگران است. برخی بازیگران که در سینما موفق هستند تصورشان بر این است که تلویزیون رسانهای ضعیفتر است و خود را بالاتر از این میدانند که در اثری تلویزیونی حضور داشته باشند اما این فرضیه هم غلط است و در کشورهای پیشرو در سینما میبینیم که بازیگران بسیار مطرح و خوبی هستند که در سریالهای تلویزیونی بازی میکنند. در تلویزیون هم برخی مواقع بعضی بازیگران ممنوعالکار هستند و اجازه بازی در آثار تلویزیونی را ندارند. به طور کل این دستهبندیها شکلگرفته از شرایط و وضعیتی خارج از آثار سینمایی و تلویزیونی است.