به گزارش گروه روی خط رسانههای برنا، با تشدید روند تجاوز به خاک سوریه و اصرار رژیم صهیونیستی و آمریکا بر ارائه شواهد و مدارک بیشتر بر دست داشتن خود در این تجازوات، همه گزینه ها روی میز قرار گرفته اند و اکنون با وجود همه این شواهد، همه کسانی که شک داشتند که آمریکا و رژیم صهیونیستی در ایجاد گروه تروریستی داعش و حمایت از آنها دست داشته اند به یقین می رسند.
رژیم صهیونیستی و همدستانشان همزمان با موشک باران البوکمال و دیر الزور، موج دروغ پراکنی های خود را هم از طریق رسانه های وابسته به کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و آمریکا دنبال کرده و ادعا می کنند که این عملیات ها با تلفات و خسارت های سنگین در طرف مقابل همراه بوده است.
آنها می کوشند با ترویج این شایعات و دروغ ها اراده مقاومت را در هم بشکنند. در واقع دورغ، از همان ابتدا یک عنصر اصلی در روند تشکیل "داعش" و دیگر گروه های تروریستی و تحمیل این جنگ تمام عیار بر سوریه بوده است. اما این بار رژیم صهیونیستی تصمیم گرفته است به جای اینکه کار را به ارتش نیابتی خود یعنی گروه تروریست داعش بسپارد، خود به طور مستقیم وارد عملیات شود. این رژیم به خوبی می داند که یارای رویارویی با محور مقاومت و خسارت های ناشی از این رویارویی را ندارد؛ آمریکا هم به هیچ یک از اهداف خود از این جنگ دست نیافت و نتوانست سوریه را تجزیه کند یا مقاومت فلسطین و لبنان را در هم بشکند. لذا به ناچار به استراتژی دیگری روی آورد و آن، ایجاد وقفه در مسیر پیروزی مقاومت است.
این رژیم به همراه آمریکا، می کوشند با کسب دستاوردهای نظامی خیالی، خود را از لبه پرتگاه سقوط دور کند. اکنون پس از شکست همه ترفندها و تلاش های متجاوزان، و با توجه به افزایش قدرت موشکی لبنان و سوریه و فلسطین به لطف شهید قاسم سلیمانی، محور مقاومت دارای عمق استراتژیکی شده است که از تهران تا بیروت تا فلسطین به مساحت هزاران کیلومتر امتداد یافته است و رژیم صهیونیستی را در موقعیت ضعف جغرافیایی در جنگ بزرگ آینده، قرار داده است.
حمله این رژیم به البوکمال و دیر الزور سوریه آتش جنگ را به حدی برافراخته است که شعله های آن به زودی این رژیم را به درون خود خواهد کشید.
با توجه به تمام جنگ هایی که این رژیم در آخرین روزهای ریاست جمهوری ترامپ در گوشه و کنار راه می اندازد، می توان گفت که مرحله انتقال قدرت از ترامپ به بایدن، خطرناک ترین و پر استرس ترین زمان ممکن است.
اما این رژیم باید بداند که محور مقاومت غافلگیرانه های عجیبی تدارک دیده است که هرگز به مخیله سازمان جاسوسی آن نخواهد رسید. سردمداران سیاسی و نظامی این رژیم و آمریکا هم نگران همین موضوع هستند و همین مسئله عامل اصلی تأخیر و تعلل آنها در شروع جنگ بزرگ است؛ جنگی که دروازه های جهنم را به روی منطقه باز می کند اما خطر اصلی آن، برای موجودیت رژیم صهیونیستی خواهد بود.
بر کسی پوشیده نیست که مهمترین هدف این حمله، کمک به تشدید روند تجاوزات گروه تروریستی داعش است. به عبارت دیگر رژیم صهیونیستی و آمریکا با این حرکت، کمک های تاکتیکی مستقیمی به تروریست ها به عنوان بازوی نظامی خود در زمین می رسانند. هدف از این حمله ها، کاهش توان ارتش سوریه و هم پیمانانش در مبارزه با تروریست هاست. زیرا به این ترتیب اهداف آمریکا و این رژیم هم تأمین می شود و ارتباطات زمینی اعضای محور مقاومت در سوریه قطع می شود و در سطوح استراتژیک، روند تحلیل توان ارتش سوریه ادامه می یابد و تهدید روزافزونی که از دید این رژیم، ارتفاعات جولان را در خطر می دهد، دور می شود. در غیر این صورت، نیروهای این رژیم بین آتش جنوب لبنان و جبهه جولان گیر می افتند.
بازی با زمان و بهره برداری از اوضاع بین المللی و منطقه ای هیچ یک به نفع رژیم صهیونیستی نیستند و کمکی به احیای گروه تروریستی داعش که در بادیه زمین گیر شده اند، نمی کند. این رژیم نباید به صبر رهبران محور مقاومت دلخوش باشد. زیرا نبرد سنگینی در پیش است.
منع:العالم