
پولاد کیمیایی بازیگر و کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: متأسفانه عملکرد مدیریت فرهنگی کشور در بخشهای مختلف اعم از سینما مثل دیگر بخشهای مدیریتی که شاهد هستیم در سال گذشته خوب نبود. به طور کل ما در کشورمان مدیریت بحران درست و منطقی شاهد نیستیم و از آنجا که مدیریتها مقطعی است و هر لحظه امکان عوض شدن مدیران وجود دارد همه سعی دارند کار خود را توجیه کنند و فکری برای مدیریت بحران ندارند.
کیمیایی تصریح کرد: در یک سالی که پشت سر گذاشتیم همه فیلمها شکست خوردند و هیچ مدیریت واحد و یک نگاه مقتدر وجود نداشت که سینماگران را در این بحران حمایت کند و اصلاً مشخص نبود که ما در چه وضعیتی هستیم، در واقع هیچ تصمیم پایداری گرفته نشد و حتی سینماها چند بار بازگشایی شدند و بعد از یک مدت دوباره شاهد تعطیلی بودیم. در این وضعیت فیلمها بلاتکلیف بودند و حتی دیدیم که بسیاری از آثار به صورت قاچاق وارد بازار شد. متأسفانه فقدان نظم در این وضعیت بسیار آزاردهنده بود و سینما سالی کاملاً بلاتکلیف را پشت سر گذاشت.
او افزود: قطعاً باز بودن سالنهای سینما در اوج شیوع ویروس کرونا و تشویق مردم به اینکه به سینما بروند یک اشتباه بزرگ است. سینما و مسائل فرهنگی امروز در اولویت سوم و چهارم مردم هم نیستند و به همین دلیل توجهی هم به آن نمیشود. پدر من که مردی 80 ساله است و سالها در این حوزه فعالیت کرده و فیلم ساخته همچنان باید کار کند و هیچ بیمه و در واقع امنیت شغلی برای او وجود ندارد که بخواهد بازنشسته شود و در این وضعیت که خطر ابتلا به بیماری کرونا هم وجود دارد باید فیلم بسازد. این شرایط سخت را در واقع همه هنرمندان دارند و در این بحران این معضلات بیش از پیش بزرگ شدهاند.
این بازیگر در ادامه خاطرنشان کرد: در این وضعیت با وجود مشکلات فراوانی که گریبان فرهنگ و هنر کشور را گرفته سینماگران وضعیت بهتری دارند چرا که میتوانند آثارشان را از طریق اینترنت در دسترس عموم قرار داده و کسب درآمدی داشته باشند اما اهالی تئاتر و موسیقی به مراتب شرایط بدتری را تجربه میکنند و هیچ امکانی برای ارائه آثارشان و در واقع درآمدزایی ندارند. موسیقی و تئاتر در سالی که گذشت کاملاً تعطیل بودند و در سال آینده باید تمهیدی برای این دو هنر ارزشمند و همچنین سینما اندیشیده شود.
او درباره عدم نتیجهبخش بودن طرح اکران آنلاین در سینمای ایران گفت: واقعیت این است که کشورهای دیگر درآمد قشر فرهنگیشان بسیار بیشتر از هنرمندان و اهالی فرهنگ و هنر کشور ما است. اگر بحران کرونا را کنار بگذاریم و شرایط عادی را هم در نظر بگیریم ما پیش از شیوع این ویروس هم شرایط خوبی نداشتیم و درآمد هنرمندان در کشور حداقل درآمد ممکن بود و هنرمندان را نمیشود جزو قشر مرفه جامعه دانست. در کشورهای صاحب سینما که اکران آنلاین توانسته درآمد خوبی برای سینماگران داشته باشد به تعریف زیرساختهای درست برمیگردد. در کشور ما اکران آنلاین درآمد را از آنچه که بود کمتر کرده و دلیل این اتفاق به مسائل مختلفی مربوط میشود. در کشورهای دیگر فرهنگ استفاده از این امکان سالهاست که به صورت جدی تعریف شده و فرهنگ استفاده از آن نیز وجود دارد، در کشور ما بسیاری از شهرستانها به دلیل عدم وجود اینترنت یا سرعت پایین آن امکان استفاده از پلتفرمهای اینترنتی را ندارند و مهمتر از همه اینها این است که ما هنوز فرهنگ استفاده از این قابلیت اکران را نداریم. مسائل بسیاری در شکست اکران آنلاین موثر است که برای بررسی هر کدام از آنها میتوان بحث و گفتوگو داشت.
بازیگر فیلم سینمایی «قاتل اهلی» در ادامه تصریح کرد: متأسفانه سالهای سال است که برای زیرساختهای هنر در کشورمان هزینه نمیشود و هر چقدر که درآمد در این زمینه شاهد هستیم مشخص نیست که در چه بخشهایی هزینه میشود. به عنوان مثل میتوان شهرک شهید غزالی را مثال زد، در این شهرک میدان بهارستان ساخته شده و این بازسازی به شکلی است که بیشتر از چند سکانس کوتاه نمیتوان در آن فیلمبرداری داشت. این محل در شهرک غزالی که به عنوان مثال مطرح کردم سالهاست به همین شکل است و شاهد هیچ بازسازی و تعمیر و بهتر شدن نیستیم در حالیکه گروههای فیلمبرداری در این شهرک بودجه بالایی برای فیلمبرداری در آن هزینه میکنند و اگر این بودجهها برای توسعه شهرک استفاده میشد امروز شرایط بسیار بهتری را شاهد بودیم. چنین وضعیتی را میتوان به همه بخشها تعمیم داد و اگر نگاهی دقیق داشته باشیم به راحتی متوجه میشویم که چرا زیرساختهای کشور امروز چنین وضعیتی دارند.
کیمیایی تصریح کرد: اگر ما زیرساختهای قدرتمندی داشتیم امروز در بحران کرونا شاهد این وضعیت نبودیم. دیواری که پوشالی ساخته شده باشد با زلزله دو ریشتری میریزد و اگر میبینیم در کشورهایی چون کره و ژاپن فاجعه کرونا عمق نگرفته به قدرت زیرساختهای آن مربوط میشود و در اخباری که شاهد هستیم، متوجه میشویم که حتی بحران کرونا کمکم در این کشورها رو به کاهش است. متأسفانه ما در هیچ مسئلهای مدیریت نداریم و این تنها مربوط به فرهنگ و هنر نمیشود.
بازیگر فیلم سینمایی «گشت ارشاد» در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: حتی اگر امروز کرونا به پایان برسد ما تا یک یا دو سال با مشکلات به وجود آمده از آن روبرو خواهیم بود و اگر کرونا ادامه داشته باشد مشکلات آن عمق بیشتری پیدا میکنند. اگر مردم مدتی طولانی سینما نروند آرام آرام سینما رفتن و فیلم دیدن فراموش میشود و این یکی از جدیترین خطرهایی است که سینمای ما را در دوران کرونا تهدید میکند.
این کارگردان با انتقاد از برگزاری سیونهمین جشنواره فیلم فجر در سال گذشته، گفت: جشنواره فیلم فجر در سالی که گذشت بازتاب بسیار بدی داشت. ما یک جشنواره بلاتکلیف را شاهد بودیم که برگزاری آن کار بسیار خطرناکی بود. در حالیکه جشنوارههای معتبری چون برلین و جشن گلدن گلاب بر خلاف سالهای گذشته آنلاین برگزار شدند میشد جشنواره فجر امسال را هم به صورت آنلاین برگزار کرد. باید برای جان انسان ارزش قائل شد و وقتی که مسئولان کشور تذکرات جدی درباره جلوگیری از تجمعات را جدی نمیگیرند و جشنواره برگزار میکنند از مردم نمیتوان انتظاری داشت. توجیهاتی مثل پروتکلهای بهداشتی و استفاده از ماسک هم نمیتواند چندان منطقی باشد چرا که در یک محیط بسته با وجود ماسک امکان انتقال ویروس وجود دارد و قطعاً ویروسی که از کشور چین به همه جای دنیا راه پیدا کرده در یک جمع کوچک و فضای بسته به راحتی بین همه اعضای آن محیط میتواند منتقل شود.
او افزود: بسیاری از دوستان و همکاران من که حتی نامزد سیمرغ شدند یا این جایزه را دریافت کردند پس از برگزاری جشنواره یا به ویروس کرونا مبتلا شدند یا مشکوک به ابتلا بودند به همین دلیل مجبور شدند مدتی سر کار نروند یا حتی در پروژههای دیگر افراد دیگر را مبتلا کنند و ابعاد این فاجعه گسترده شد. واقعاً عجیب است که در این شرایط جشنواره برگزار میشود و ما از دیگر کشورها مثل آلمان که جشنواره برلین را برگزار کرد یا مثل جشن گلدن گلاب الگو نمیگیریم که برگزاری فستیوالها را آنلاین کنیم. مراسم گلدن گلاب را که چند روز پیش میدیدم برایم بسیار جالب بود که کاندیداها در خانه به صورت آنلاین در کنار خانوادههایشان نشستهاند و برنامه را میبینند و این شرایط بسیار دلچسب و دوستداشتنی بود.
کیمیایی در پایان تأکید کرد: با برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم فجر کاملاً مخالف هستم. حتی در شرایط عادی هم این جشنواره سالیان سال است که بلاتکلیف است و به نظر من جداسازی بخش بینالمللی از بخش ملی یک فاجعه بود. اگر زمانی جشنواره فیلم فجر رونقی داشت به دلیل وجود بخش بینالمللی بود که ما میزبان مهمانان خارجی بودیم و یک تعاملی در جشنواره شکل گرفته بود و میتوانستیم هنرمان را صادر کنیم. جشنواره فیلم فجر باید شرایطی را فراهم کند که ما بتوانیم هنرمان را صادر کنیم و اینکه در یک محفل داخلی فیلمهایمان اکران شوند و به خودمان جایزه بدهیم نمیتواند چندان جذاب و حائز اهمیت باشد. جداسازی بخش بینالمللی از بخش ملی باعث شد که هزینههای بیشتری نیز صرف برگزاری هر دو میشود. در سال 1400 برگزاری بخش بینالمللی به مراتب بیمنطقتر از همیشه است و هیچ لزومی به این اتفاق احساس نمیشود. وقتی رفت و آمدها امکانپذیر نیست و به ناچار جشنواره از همیشه کوچکتر میشود هیچ لزومی به برگزاری آن احساس نمیشود و بهتر است مسئولان بودجهای که صرف آن میشود را به یک صندوق بریزند و از هنرمندانی که زندگیشان به دلیل شیوع کرونا آسیب دیده حمایت کنند.