السا فیروزآذر، بازیگر و کارگردان سینما و تئاتر، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: خشونت علیه زنان موضوعی جدی در جامعه ما است و پائین نگاهداشتن و تحقیر زنان و به نوعی عدم توجه به حقوق آنها در جامعه خشونتی علیه زنان به وجود آورده و تا جایی که من به یاد دارم همواره این خشونت در جامعه ما وجود داشته است.
فیروزآذر خاطرنشان کرد: نگرش تحقیرآمیز به زنان که منجر به بروز خشونت در جامعه علیه آنها میشود در فرهنگ و سنت ما ریشه دارد و بسیاری از شهروندان حتی به عوامل خشونت علیه زنان اعتقاد دارند و میتوان آن را مسئلهای ریشهای دانست که از همان دوران کودکی آن را میآموزیم. معدود خانوادههایی را میتوان یافت که نگاههای سنتی علیه زنان را کنار میگذارند، برای زن احترام قائل هستند و جایگاه آن را میشناسند.
این بازیگر با اشاره به نگاه سینماگران ایرانی به مسئله خشونت علیه زنان گفت: در سینمای ما فیلمسازان معدودی هستند که به این موضوع پرداختهاند که البته همین فیلمسازان کسانی هستند که چندان اجازه کار ندارند و حتی در بسیاری مواقع اشخاص مختلف دست به تخریب این فیلمسازان زدهاند. در بین معدود فیلمهای ایرانی با این موضوع دو فیلم «دو زن» و «زن دوم» را میتوانم مثال بزنم، این دو فیلم تفاوت بسیاری با هم دارند. فیلم «دو زن» اثری است درباره دو زن که به یکی از آنها که استعدادی متوسط داشته، بال و پر داده شده و زنی دیگر که پرهایش شکسته و فیلم «زن دوم» روایتگر قصه مردی است که با دو زن ازدواج کرده و من به شخصه چنین نگاهی را نمیپسندم و علاقهای به این نوع نگاه ندارم. یکی دیگر از فیلمهایی که بارها به عنوان اثری شاخص در این مورد نام برده میشود فیلم «شوکران» است و به اعتقاد من همین فیلم هم با نگاهی کاملاً مردسالارانه قصهاش به پایان میرسد.
او افزود: خشونت علیه زنان را نباید محدود به رفتار خشونتآمیز با زنان مثل کتک زدن، فحاشی و... بدانیم. خیانت مرد به همسرش، نگاههای کاملاً جنسی به زنان و مسائلی از این دست را هم باید مصداق خشونت دانست که متأسفانه در فرهنگ ما نقشی پر رنگ دارند و میبینیم که همچنان مردان به همین شکل تربیت میشوند. همه ما بارها شنیدهایم که رفتارهای نادرست مردان با همسرانشان را با چنین جملههایی مثل «او مرد است و باید این رفتار را از او انتظار داشت» توجیه کردهاند. با این توجیهات نمیتوان به گرم بودن کانون خانوادهها امیدوار بود و متأسفانه سینمای ما هم به این موضوع مهم نگاهی سازنده ندارد و تعداد فیلمهایی که بخواهند نگاه درستی به این مسئله داشته باشند به نظر من بسیار اندک و انگشتشمار هستند که فیلمسازانی چون تهمینه میلانی را میتوان از این دست فیلمسازان دانست که به کوچکترین مسائل مهم در این بحث پرداخته و موشکافی کردهاند.
این بازیگر تصریح کرد: فیلمهای بسیاری را در سینمای ایران میتوان نام برد که در ظاهر ضد زن نیستند اما واقعاً در مضمون و محتوا ضد زن عمل میکنند. به عنوان مثال فیلم «بادیگارد» که اثری خوش ساخت است به لحاظ فکری در همین بحث ضد زن عمل میکند. در سکانسی شاهد هستیم مرد (پدر) نشسته و مادر یا دختر پاهای او را که در جایگاه یک انسان بزرگ قرار گرفته و فرشتهها در خدمتش هستند ماساژ میدهند و به او سرویس میدهند و در واقع در این صحنه زنان هیچ هستند. چنین سکانسی خود اشاعه خشونت علیه زنان است و بهطور کل سعی دارد زنان را عقب افتاده بار بیاورد و این نگاهها باعث میشود تعداد زنانی که ازدواجهای ناموفق دارند بسیار زیاد شود یا حتی زنان ازدواج نکردن تا سنین بالا را تجربه میکنند و به نوعی وضعیت نابسامان فکری برایشان به وجود میآید که خود را باور ندارند و به هیچعنوان مستقل نیستند و متأسفانه حتی زنانی که در جایگاه مدیر قرار میگیرند و به ظاهر مستقل هستند اگر توجه کنید در جامعه ما همان نگاه زن را در خود دارند.
بازیگر فیلم سینمایی «تسویه حساب» در ادامه اظهاراتش گفت: اگر قرار است نگاهی جامعهشناختی در آثار سینمایی ما وجود داشته باشد باید این نگاه با مناسبات اجتماعی ما مناسب باشد و نگاه جامعهشناختی در جامعه ما با دیگر کشورها متفاوت است. به نظر من نگاه درست جامعهشناختی در آثار سینمایی ما وجود ندارد و آنچه که من به شخصه شاهد هستم متوجه میشوم که در 90 درصد آثار سینمایی ما مسئلهای چون تحقیق و پژوهش به هیچعنوان جدی گرفته نمیشود و در نهایت یک ذوق و قریحه و شناختی سطحی وجود دارد و با همین ذوق و شناخت دست به ساخت اثر میزنند. تحقیقات جامعهشناسی، روانشناسی و آسیبشناسی در سینمای ما متأسفانه بسیار کم است ولی با توجه به شناختی که نسبت به خانم تهمینه میلانی دارم میدانم که ایشان در این زمینه تحقیق و پژوهش دارند و به دقت مسئلهای که در فیلمشان قرار است مطرح شود را با تحقیق و بررسی مطرح میکنند که به همین دلیل شاهد هستیم حاصل کار مورد استقبال عموم مردم و به خصوص زنان قرار میگیرد. اگر از آثار تهمینه میلانی استقبال میشود به این دلیل است که او نگاهی دقیق و کارشناسی به موضوع زنان دارد و همین باعث میشود که او به شخصه مثل یک بازیگر معروف باشد اما متأسفانه در بسیاری از فیلمهای ما زن یک مترسک است و نقش چندانی در قصه ندارد.
این بازیگر در ادامه درباره نقش محدودیتها در عدم پرداختن به موضوعات مختلف درباره زنان گفت: یک سینماگر برای پرداختن به معضلات اجتماعی باید از روانشناسان، جامعهشناسان و متخصصان متعدد در زمینههای مختلف پرسوجو کند و تحقیقات کاملی انجام دهد تا اثرش پیام و تأثیرگذاری خوبی داشته باشد. هنرمندان باید راهکاری به جامعه ارائه دهند و حتی قانون را نقد کنند و به قانونگذار از زوایای مختلف معضلات را به عنوان هنرمند گوشزد کنند و حتی به تغییر قوانین کمک کنند. با این حال متأسفانه با وجود همه معضلاتی که احساس میشود هنرمندان چندان توجهی به این مسائل ندارند و بیش از هر چیز با توجه به وضعیت اقتصادی بدی که در آن قرار داریم، همین موضوع مشکلات اقتصادی مدنظر هنرمندان قرار گرفته است. حتی اگر یک کارگردان و نویسنده مولف، با سواد و دغدغهمند در سینمای ایران وجود داشته باشد قطعاً اثرش میتواند در جامعه تأثیری مثبت و سازنده داشته باشد.
او افزود: تلویزیون ما از جامعه و آنچه که مردم در زندگی خود تجربه میکنند فاصله گرفته و نمیتوانیم در آثار این رسانه شاهد واقعیات باشیم. بسیاری مواقع وقتی یک اثر تلویزیونی را شاهد هستم خندهام میگیرد که چطور کارگردان و فیلمنامهنویس چنین نگاهی به جامعه دارند. پوشش بازیگران در آثار تلویزیون بسیار بی دقت، غیر اصولی و ضد فرهنگ است. برخی مواقع شاهد ترویج نوعی پوشش هستیم که اصلاً مناسب نیست یا حتی مسائلی مثل الفاظ نادرست که بارها در تلویزیون تکرار شده و به نوعی در خدمت فرهنگسازی در جهتی مخرب قرار گرفته است. ما هنوز در همین مسائل ابتدایی فرهنگی عقبمانده هستیم؛ مسائلی چون خشونت علیه زنان که دیگر جای خود دارد. متأسفانه در بسیاری از آثار تلویزیونی ما اتفاقاتی چون خیانت به زن از سوی همسر یک حق مسلم برای او در نظر گرفته میشود.
بازیگر فیلم سینمایی «سوپر استار» در پایان تأکید کرد: علاوه بر همه مسائل اجتماعی، محدودیتها و عدم تحقیق و پژوهش بحث مشکلات مالی و اقتصادی نیز مطرح است که میتواند منجر به کمکاری در این زمینه شود. سازمانهای دولتی میتوانند از سینماگران حمایت کنند چرا که یک سینماگر به تنهایی نمیتواند در همه زمینهها هزینه کند و در بسیاری مواقع برای صرفهجویی مجبور است بخش تحقیق و پژوهش را کنار بگذارد. اگر قرار است سینمایی داشته باشیم که فرهنگسازی کند و به مردم مسائل مختلف فرهنگی را آموزش دهد لازم است از سینما و سینماگران حمایت شود. امروز در سینما و تلویزیون نشانی از فرهنگسازی دیده نمیشود و مسائلی چون آداب شهرنشینی، آپارتماننشینی، دوستیابی، ازدواج، رفتار درست با خانواده و... را در آثارمان نمیبینیم و اگر هم چنین نشانههایی دیده شود، رفتار و آدابی ترویج میشود که دیگر کارایی ندارد و به نوعی منسوخ شده است.
انتهای پیام//