حامد عنقا نویسنده و تهیهکننده سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، درباره دو مسئله سانسور و کمدانشی حاکم بر روند تولید که در بیانیه کانون فیلمنامهنویسان به عنوان خطراتی جدی برای سینمای ایران مطرح شدهاند، اظهار داشت: سانسور را به عنوان یک خطر برای سینمای ایران چندان جدی نمیدانم. واقعیت امر این است که بعد از 43 سال که یک شاکله جدید برای سینما، تلویزیون و بعد شبکه نمایش خانگی پدید آمده تقریباً همه کسانی که در این عرصه کار میکنند از چارچوب و حد و مرزها اطلاع کافی دارند و آنچه که امروز به عنوان خطری جدی در بیانیه کانون فیلمنامهنویسان مطرح شده مسئله تازهای نیست و این پرسش را مطرح میکند که شرایط امروز در این زمینه چه فرقی با 4 یا 8 سال پیش دارد.
عنقا تصریح کرد: من فکر میکنم دلیل نگرانی کانون فیلمنامهنویسان که منجر به صدور این بیانیه شده، بیشتر به برخی محصولات شبکه نمایش خانگی مربوط است. در آثار شبکه نمایش خانگی شاهد هستیم که تهیهکنندگان فیلمنامهنویسهای جوانی را انتخاب میکنند که شاید نتیجه کارشان خوب نبوده و چنین دغدغهای را برای این انجمن به وجود آورده است.
وی افزود: من معتقد نیستم که فقط ممیزی میتواند به آثار سینمایی و به طور کل سینما لطمه وارد کند. قطعاً ممیزی آسیبزننده است اما هر کس که در سینمای ایران کار میکند از همه شرایط آگاهی دارد و اگر فردی حرفهای باشد قطعاً با آگاهی به این عرصه ورود میکند، پس ممیزی به خودی خود نمیتواند آنقدر بنیانشکن باشد اما قبول دارم که ممیزیهای شخصی و سلیقهای میتواند لطمههایی جدی وارد کند اما اگر همین مسئله را هم از روز اول پیشبینی کرده باشند اتفاق چندانی برای اثر رخ نمیدهد.
این نویسنده در ادامه اظهاراتش گفت: چارچوبهایی که مشخص شده را از همان نسل اول سینماگران مثل داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی میشناختند و نسل امروز هم به آن آگاهی دارد و اتفاق تازهای در سینمای ما رخ نداده است که بخواهیم آن را بدعتی نو بدانیم. با وجود این من این دغدغه را نفی نمیکنم که باید برای خط قرمز قوانینی مشخص و حد و مرز تعیین کرد چرا که غالب اوقات تهیهکننده و کارگردان با برخوردهای سلیقهای مواجه هستند، برخوردهایی که این روزها متأسفانه بسیاری بیشتر از گذشته به چشم میخورد.
نویسنده سریال «آقازاده» تصریح کرد: آنچه که در بیانیه کانون فیلمنامهنویسها مطرح شده بیشتر ناظر بر ممیزیهایی است که مربوط به تهیهکنندگان و سرمایهگذارها میشود، آنها به دلیل اینکه صاحب سرمایه هستند فیلمنامهنویسهایی را انتخاب میکنند که کمتر کار کردهاند و تجربه دارند و به همین دلیل گویا نتیجه کارشان چندان دلچسب و باکیفیت نیست و به زعم بسیاری منجر به شکلگیری ابتذال در سینما شده است اما همین دوستان معترض باید بدانند که خودشان هم زمانی تازهکار بودند و با میدان دادن به آنها و آزمون و خطا توانستهاند به جایگاه امروز برسند. باید فضا برای ورود جوانان باز شود و آنها هم این حق را دارند که خود را مورد آزمایش قرار دهند و این حق سرمایهگذار است که بخواهد چنین ریسکی را بپذیرد.
وی افزود: سالهای گذشته کانون فیلمنامهنویسان با بنیاد سینمایی فارابی همکاریهایی داشت که به عنوان مثال از فیلمنامههای اقتباسی یا آثار برتر حمایت میشد اما از همان همکاریها هم نتیجه چندان مثبتی حاصل نشد. اگر اعتراض ما به بخش خصوصی است باید بدانیم که مسئولیت هر نقص و ایرادی بر عهده خود سرمایهگذارها و صاحبان آثار است و آنها نیازمند پاسخگویی به هیچکس نیستند.
این تهیهکننده در پایان گفت: هر تهیهکننده و سرمایهگذاری ممکن است بعد از کسب تجربههای بسیار با شکست مواجه شود اما نمونههای بسیاری هم وجود دارد که از نویسندههای جوان استفاده شده و موفق بوده که به عنوان مثال میتوان فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» را مثال زد که اولین تجربه علی زرنگار بود و اثر بسیار موفقی شد. امروز اکثر آثار شبکه نمایش خانگی که به زعم بسیاری از افراد آثار ضعیفی هستند ساخته شده توسط افرادی حرفهای هستند و این اتفاق نیز طبیعی است و هر تهیهکننده باتجربهای ممکن است در برخی پروژهها با شکست مواجه شود.