به گزارش خبرنگار اقتصادی برنا، دیپلماسی انرژی از مهمترین مباحث و اولویت های حیاتی سیاست گذاری در تمام کشورها است. انرژی اعم از نفت، گاز، برق و ... همواره نیاز اولیه محسوب میشود لذا سیاست گذاری صحیح در تامین و یا صدور انواع اقسام انرژی میتواند یک کشور را به سمت رشد و یا عقب ماندگی سوق دهد.
با این حال گاز طبیعی به عنوان سومین منبع انرژی در دنیا مورد استفاده قرار میگیرد و طبق پیش بینی مراکز مهم انرژی دنیا، این ماده با ارزش تا سال 2040 پس از انرژی های تجدید پذیر، بیشترین رشد تقاضا را در بین سایر منابع اولیه انرژی خواهد داشت. لذا بسیاری از کارشناسان قرض حاضر را «قرن گاز» مینامند.
نمودار 1. پیشبینی مصرف منابع مختلف انرژی اولیه جهان تا سال 2035
ایران با دارا بودن بیشترین منابع گازی در صدر کشورهای جهان قرار دارد و از طرفی سهم عمده مصرف انرژی کشور نیز (حدود 70 درصد) متعلق به گاز طبیعی است.
نمودار 3. سهم مصرف گاز طبیعی از سبد مصرف انرژی اولیه کشور در سال 1393
بنابراین ایران با در اخیار داشتن 18 درصد از ذخایر گازی جهان و موقعیت ژیوپولیتک خود سهم به سزایی در بازار گاز میتواند ایفا کند اما آنچه که در عمل مشاهده صورت میپذیرد، سهم ایران در بازار جهانی کم بوده به طوری که تنها کمتر از 2% از صادرات گاز را به خود اختصاص داده است.
بنابراین با توجه به اهمیت این مسأله سعی در بازگو کردن اهمیت توجه به صادرات گاز و همچنین ضرورت صادرات گاز به کشورهای همسایه خواهیم داشت لذا در گام اول روش های صادرات گاز، اهمیت و مزایای آن را بررسی کرده سپس به صورت موردی پیرامون کشورهای همسایه مباحثی را تحت عنوان پرونده «دیپلماسی گاز» ارائه خواهیم نمود.
روش های مختلف صادرات گاز
صادرات گاز از روش های مختلفی نظیر خط لوله، LNG (ال.ان.جی)، GTW،CNG ، GTL و NGH صورت میپذیرد. اما آنچه باید در نظر گرفت این است که حجم های بالای صادرات گاز، به دو روش خط لوله و ال.ان.جی به توجیه اقتصادی دارد و دیگر روش های انتقال در حجم های بسیار پایین اقتصادی است. بنابراین با توجه به اینکه عمده روش های صادراتی به صورت خط لوله و ال.ان.جی است، تمرکز این گزارش را بر این دو روش و توضیح هر یک از آنها میگذاریم.
وضعیت فعلی بازار گاز
در نمودار و جدول بالا، بازارهای مجزای منطقهای گاز جهان نمایش داده شده بنابراین براساس تقاضای فعلی و آینده گاز در نقاط مختلف جهان، بازارهای محتمل را به سه بازار عمده میتوان تقسیم بندی کرد:
بازار گاز منطقه:
در بازار گاز منطقه کشورهایی که متقاضی گاز هستند عمدتا کشورهای حوزه خلیج فارس نظیر امارات، عمان، بحرین، کویت، عراق و دیگر کشورها نظیر هند، پاکستان و ترکیه است. کشورهایی ارمنستان، گرجستان و افغانستان به دلیل حجم پایین مصرف، بازار بسیار کوچکی را در منطقه به خود اختصاص دادهاند. از طرفی کشورهای قطر، ترکمنستان، ازبکستان و آذرباییجان عمدتا صادرکننده گاز محسوب میشوند.
بازار گاز اروپا:
علیرغم اینکه رشد مصرف اروپا بسیار کند و حتی منفی است پیش بینی ها نشان میدهد به دلیل کاهش تولید داخلی این قاره، تقاضای آن رو به افزایش است.
بازار گاز شرق آسیا:
کشورهای چین، ژاپن، کره جنوبی و تایوان محوری ترین متقاضیان گاز در این کشور محسوب میشوند و در این میان رشد مصرف در چین به شدت صعودی است.
مطابق آمار BP در سال 2015 مجموع مصرف گاز طبیعی در جهان 3468 میلیارد مترمکعب بوده است که حدود 70% آن در محل تولید مصرف شده است و مابقی (حدود 30%) صادر شده است. مجموع تجارت گاز طبیعی جهان در این سال 1042 میلیارد مترمکعب بوده است که از این مقدار 704 میلیارد مترمکعب از طریق خط لوله و حدود 338 میلیارد مترمکعب از طریق ال.ان.جی در جهان تجارت شده است. بنابراین سهم خط لوله در تجارت گاز طبیعی نسبت به ال.ان.جی نسبت 2 به 1 بوده است.
نمودار 5. گاز طبیعی مصرف شده در محل، تجارت گاز از طریق خط لوله و ال.ان.جی در فاصله سالهای 2000-2013
صرفه اقتصادی صادرات
نمودار زیر نشان دهنده میزان هزینه های مربوط به انتقال در مسافت های مختلف با توجه به صادرات در گاز در انواع خط لوله و یا ال.ان.جی است. همانطور که نمودار نشان میدهد در مسافتهای کوتاهتر، بهدلیل کمتر بودن هزینه سرمایه اولیه مورد نیاز برای احداث خط لوله، انتقال گاز به این روش اقتصادیتر است. در مقابل، ال.ان.جی در ابتدا هزینه سرمایهگذاری بالاتری نیاز دارد؛ اما بهدلیل حمل این محصول بهوسیله کشتی، با افزایش مسافت، هزینههای انتقال آن نرخ افزایش کمی دارد. بنابراین در یک مسافت خاص، هزینه انتقال گاز به هر دو روش با هم برابر میشود که این مسافت را نقطه سربهسر اقتصادی مینامند. مطابق نمودار زیر در سناریوی متوسط هزینه سرمایه اولیه ال.ان.جی (1000 دلار بر تناژ سالانه)، این نقطه سر به سر در فاصله حدود 4000 کیلومتر قرار دارد .
علاوه برا آن محمد امین راد کارشناس نفت در گفتگو با برنا گفت:« یکی از ابزارهای مهم ایران برای ایجاد پیوندهای راهبردی با همسایگان و کشورهای منطقه، تجارت گاز (صادرات و واردات) به روش خط لوله است. این مهم میتواند موجب ایجاد وابستگی متقابل انرژی بین کشورهای منطقه با ایران و در نتیجه افزایش قدرت سیاسی کشور در منطقه شود. بنابراین ضروری است کشور با رفع موانع موجود، تجارت گاز با کشورهای منطقه در قالبهای مختلف شامل خرید-فروش، سواپ و ترانزیت را در دستور کار فوری خود قرار دهد و به هاب گازی منطقه مبدل شود. در غیر این صورت با تأمین نیاز گازی کشورهای منطقه از دیگر مبادی، ایران علیرغم موقعیت استراتژیک خود از بازار انرژی منطقه حذف خواهد شد».
جمع بندی:
به عنوان جمع بندی میتوان به نظرات کارشناسان رجوع کرد از این رو حبیبالله ظفریان کارشناس حوزه انرژی معتقد است: « براساس ترندهای جهانی، ساختار بازار گاز، پتانسیل ایران و اسناد بالادستی ضروری است که به سمت افزایش صادرات این انرژی حرکت کنیم. در این خصوص ما نیاز به تغییر راهبردی در حوزه تجارت انرژی کشور داریم. بازار گاز بازار رو به رشد است، از طرفی ارزش افزودهای که گاز میتواند ایجاد کند چندان زیاد نیست و زنجیره ارزش کم تنوع و غیر ارزشمندی دارد. در حالی که آورده امنیتی و بازدارندگی آن زیاد است. اما نفت زنجیره ارزش افزوده متنوعی دارد اما به لحاظ سیاسی دارای آورده نیست».
ظفریان در ادامه گفت: «با توجه به مقایسه این دو بازار، کشور باید در راستای کسب امنیت و درآمد پایدار به سمت صادرات گاز حرکت کند. اگرچه هر چه ما گاز فروختهایم پول آن را به سختی به دست آوردهایم اما لازم است گاز صادر کنیم تا امنیت به دست آوریم. در این میان باید نفت را در داخل و صنایع پایین دستی تبدیل به ارزش افزوده کنیم. اتخاذ این راهبرد منجر به سود سیاسی و منطق اقتصادی حداکثر خواهد شد».
بنابراین میتوان اینگونه نتیجه گرفت که صادرات گاز بر اقتصاد و روابط با کشورهای همسایه بسیار تاثیرگذار است، به طوری که میتواند باعث وابستگی بین کشورهای متقاضی گاز شود. بنابراین در گزارش بعدی به اهمیت کشور ترکمنستان و روابط این دو کشور در حوزه تعاملات گازی خواهیم پرداخت.
انتهای پیام/