
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا، محسن صمیمی فعال رسانه ای نوشت: عدالتطلبی، حقجویی و مطالبهگری مفاهیمی است که با گسترش رسانه سهل الوصولتر شده و با عمومیتر شدن مفهوم رسانه، اکنون همه میدانند که اگر بخواهند، می توانند در بستر مجازی به حقوق خود برسند.
ماجرای مهسا امینی و اتفاقات مشابه که موجب تاثر خاطر افکار عمومی شد، هم تا حدود زیادی متاثر از همین امر است. کیست که اتفاقات چنینی را ببیند و بشنود ولی اندوهناک نشود. با این حال نباید از آسیبشناسی این پدیده اجتناب کرد.
اپیزود اول:
یک فرد به هر دلیلی در جریان یک بازداشت انتظامی دچار ایست قلبی شده و درگذشته است. بلافاصله و بعد از چند ساعت این اتفاق به تیتر یک رسانههای خارجی و هشتگ پربازدید شبکههای اجتماعی تبدیل میشود. ماجرا را اینجا فریز می کنیم و یک اپیزود دیگر از ماجرایی مشابه را مورد بررسی قرار میدهیم.
اپیزود دوم:
امیرحسین خادمی نوجوانی ۱۶ ساله، پس از اینکه به خانوادهاش اعلام میکند که از سوی چند نفر مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته، برای پیگیری قضایی، شکایتی تنظیم می کند، اما چند روز پس از پیگیری قضایی، جسدش در یکی از بیابانهای حاجیآباد کشف میشود.
ماجرا از این قرار است که حین ارتکاب این عمل غیر انسانی، از این نوجوان برای داشتن سند وابزار تهدید، فیلم تهیه می شود ولی او تاب این اتفاق سنگین را ندارد و برای دادخواهی به دادگاه مراجعه می کند. متجاوزین که از ماجرا مطلع می شوند، امیرحسین را سر به نیست میکنند.
ماجرا کاملا علنی میشود تا جایی که شماری از مردم شهرستان زرین دشت با تجمع در مقابل ساختمان دادگستری این شهرستان خواستار برخورد قاطع دستگاه قضایی با عاملان این جنایت میشوند. حجت الاسلام موسوی، رئیس کل دادگستری استان فارس هم خبر میدهد که اشد مجازات قانونی در انتظار متهمان خواهد بود.
با این حال برای امیرحسین نه هشتگی زده میشود، نه کسی جز مردم زریندشت مویه میکند و نه رسانه معاندی خواستار اشد مجازات برای عاملین این قتل میشود.
واقعا امیرحسین و مهسا چه تفاوتی باهم دارند و چرا افکار عمومی به بلایی که سر امیرحسین و خانواده اش می آید هیچ واکنشی نشان نمیدهد؟
در پاسخ به این سوال به مثالی میپردازیم. همه یا اکثر افراد بازی های رایانه ای مخصوصا بازی هایی چون اتومبیل سواری و ژانر نظامی انجام داده اند. مخاطب بازی در حالی که حس رهایی در یک پهنه وسیع با انتخاب های متعدد دارد، ولی کاملا در بستری کنترل شده مراحل بازی را سپری می کند. به عبارتی دیگر مخاطب در این بازیها یک آزادی خیالی را تجربه می کند در حالی که این طراح بازی است که پیشاپیش به مخاطب دیکته کرده که چه سیری را در جریان این بازی طی کند و چه انتخابهایی داشته باشد. «توهم انتخاب» در بستر فضای مجازی نیز جاری و ساریست. این مخاطب نیست که انتخاب میکند درباره مهسا امینی احساساتی شود یا امیرحسین خادمی. این بازیسازان رسانهای هستند که تعیین می کنند بازیگران خرد رسانه ای در کدام مسیر حرکت کنند.
اما چرا بازی سازان رسانه ای مهسا را به امیرحسین ترجیح می دهند؟ به چندین دلیل:
1- مهسا «زن» است و ظرفیت تهییج احساسات در جنس زن بیش از مرد است و درگذشت مهسا بیش از کشته شدن امیرحسین می تواند کمپینساز باشد. علاوه بر این جریانهای فمنیستی امکان سوار شدن بر موج کشته شدن یک زن را دارند ولی این امکان برای امیرحسین وجود ندارد. به عبارتی مهسا می تواند ابزاری برای ایجاد شکاف جنسیتی باشد ولی امیرحسین نه. این روزها بارها در کانالهای معاند عباراتی شبیه به «دختران خود را به خیابانهایی که پلیس در آن است نفرستید» مشاهده کردهایم.
2- مهسا متعلق به کردستان است و دختری از قوم کرد؛ ولی امیرحسین واجد مزیت قومیتی نیست. پس مهسا میتواند علاوه بر ابزار شکاف جنسیتی، ابزار شکاف قومی هم باشد. کمااینکه ضدانقلابهای فمنیستی چون مسیح علینژاد بر دو کلیدواژه کرد بودن و زن بودن و دختر بودن تمرکز محوری و مداوم دارند.
3- مهسا توسط یک «نهاد حاکمیتی» دستگیر شده و میتوان درگذشت آن را مستمسک و ابزار ایجاد شکاف بین حاکمیت و مردم کرد ولی امیرحسین توسط افرادی از داخل مردم کشته شده است و عملا هیچ دوقطبی و شکافی را نمی توان با کار رسانه ای حول قتل او دامن زد.
به راحتی واضح است که اساسا امیرحسین به درد جریان معاند نمیخورد؛ پس رسانههای بازیساز، با عقبه مجازی و رسانههای رسمی خود و در برنامههای زنده با همکاری رسانههای حامی خود در داخل و احزاب غربگرا، درباره مهسا بیانیه مینویسند و برنامهسازی میکنند نه امیرحسین.
البته این نوشتار درصدد این نیست که مرگ دختر 22ساله هموطن را تقلیل دهد ولی درصورت وجود سواد رسانه ای و گرفتار نشدن در گرداب و تله های رسانهای بازیسازان، میتوان به این حقیقت پی برد که خون امیرحسینها و مهساها یک رنگ است. یک کنشگر هوشمند رسانه ای با استقلال تحلیلی وقایع را مورد کنکاش قرار می دهد و در جوهای رسانهای گیر نمیکند.
انتهای پیام/