اگرچه در حوزه سریال سازی و به خصوص تولیدات آثار جذاب در شبکه نمایش خانگی به رشد و موفقیت های چشمگیری دست پیدا کرده ایم اما نمی توان کتمان کرد که یکی از نقاط قوت سریال سازی کماکان در رسانه ملی و شبکه نمایش خانگی و حتی سینما اعتمادی است که مخاطب به تولیدات داخلی دارد و در روزگاری که انواع و اقسام مدیا در اختیار مخاطب با سنین مختلف است اما کماکان قابل لمس است که مخاطب ایرانی علاقمند است سریال مطبوعش را در میان تولیدات داخلی بیابد و حتی برای دیدن فیلم های مورد علاقه اش آثار ایرانی را در سالن های سینما دنبال کند.
سالهاست در بحث سانسورها و محدودیت ها و معذوریت های عرفی و اخلاقی که برخی سلیقه ای است و برخی چارچوب مشخص ایرانی دارد گفته ایم و هر جا نیاز باشد باز هم به نگاه سلیقه ای بعضی از مدیران نقد و چالش خواهیم داشت که چرا باید دست تیم تولید و نویسندگان در به روز کردن آثارشان و پرداختن به خطوطی که شاید مدتها از آن به عنوان خطوط قرمز یاد شده است باز نیست و چرا اجازه نمی دهیم نویسندگان برای رسیدن به باور مخاطب به سراغ ناهنجاری های روز جامعه بروند و آسیب های اجتماعی در اطراف مردم را واقعی تر به تصویر بکشیم؟
همیشه به دنبال این بودیم که با رعایت چارچوب ها و موازین عرفی و اخلاقی مدیران را به این نقطه سوق دهیم که برای حفظ مخاطب باید از خط و ربط های نامربوط فاصله گرفت و اجازه داد هنرمندان بدون خود سانسوری به سراغ موضوعات و اتفاقات روز بروند.
اما گاهی کار به جایی می رسد که نیاز است خودمان یقه خودمان را بگیریم تا این فرصت به سلیقه های افراد ناکاربلد داده نشود تا از آب گل آلود ماهی خود را بگیرند.
در برخی از سریال ها ما بدون هیچ تعارفی به سراغ الفاظ رکیک و دور از شان فرهنگ ایرانی رفتهایم که این مسئله کمی برای خانواده ایرانی جای گلایه دارد.
از آنجا که این روزها همه اعضای خانواده پای سریال های شبکه نمایش خانگی می نشینند و برخی از سریال ها جدا از محتوای مرتبط یا غیر مرتبط گروه سنی مختلف را معطوف خود می کند طبیعی است جدا از مراقبت موضوعی باید به الفاظ و ادبیات و لحن های سریال در دیالوگ نویسی دقت بالا شود .
بازیگران محبوب حتی در نقش های منفی هم باید با مراقبت بسیار به سراغ دیالوگ های نامربوط بروند و استفاده از انواع فحش و دشنام با هر هدفی نیازمند یک قالب مشخص و معین است نه اینکه در طول یک سریال بارها شاهد استفاده از الفاظ نامرغوب باشیم و حتی شخصیت قهرمان سریال هم در فیلمنامه مجوز این را گرفته باشد که از هر ادبیاتی که می خواهد استفاده کند.
حتما شما هم فراموش نکرده اید که سالها تکیه کلام های سریال ها به سرعت نقل محافل می شد و بر اساس اینکه از زبان کدام بازیگر شنیده می شد در جامعه میان افراد مختلف تسری پیدا می کرد و این مسئله شاید سالهای سال در کلام مخاطب ایرانی جای خوش می کرد و چه بسا به ادبیات روز تبدیل می شد.
حالا فکر کنید قرار است نوع دیالوگ های بازیگران امروز هم به لفظ روز مردم تبدیل شود . مگر می شود با هیچ قدرتی آن را از میان سخنان مردم بیرون کشید.
از آنجا که گروه سنی کودک و نوجوان به سرعت می آموزند و دیالوگ های سریاله ها برایشان ماندگارتر است پر واضح است که خانواده ایرانی نگران این مطلب باشد و نخواهد فرزندش را با رسانه ای که ممکن است ادبیات و کلام او را تحت تاثیر قرار دهد تنها بگذارد.
نکته ای که به لحاظ تخصصی نیز در این مسئله جای بحث و گمان دارد استفاده از برخی کلام و ادبیات نامرغوب گاهی می تواند به رنگ آمیزی شخصیت و جایگاه درام در موقعیت های مختلف کمک فنی داشته باشد.
در واقع گاهی اوقات کلام نامرغوب بخشی از شخصیت یک کاراکتر است که می تواند تعریفی از او به مخاطب منتقل کند که می تواند در اندازه های محدود مورد استفاده قرار گیرد نه اینکه به صورت اغراق شده ای تمام شخصیت ها زبانی دور از اخلاق را در پی بگیرند و عملا این مسئله در تاثیر گذاری درام نیز موثر خواهد بود.
انتهای پیام/