به گزارش خبرگزاری برنا، نشانهها از سیگنالهای تازه تری در ایران و ایالات متحده برای محک دیپلماسی خبر میدهند؛ گویا ترامپ بعد از مراسم تحلیف در دو سوی بحران های خارجی خود دست به کار شده و همزمان سیاست مذاکره را پیشتاز اقدام برای فشارهای تحریمی یا نظامی در دستور کار گذاشته است. اوکه رندانه سیاست را در خدمت تجارت و تجارت را در خدمت منافع میپسندد در روزهای گذشته همه اهرمهای جدید خود را زیر سنگ دیپلماسی قرار داده و سعی خود را برای «ترغیب سخت» طرفها به گفتوگو به کار بسته است. ابتدا و به شکل کاملا معمول، عربستان به چانهزنی برای سرمایهگذاری از600 میلیارد دلار تا یک تریلیون دلار دعوت شده و بعد از نخستین تماس تلفنی با بنسلمان همانگونه که پیشتر نیز اشاره ترامپ را داشت، حل و فصل موضوع به سرعت جلو رفته است.رئیس جمهور ایالات متحده همزمان اروپا رابه تعرفههای بیشتر تهدید کرده و درباره تهران هم گفته امیدوار است که بدونحمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران بتواند مسائل را حل کند.
رویکرد اقتصادی ترامپ
ساعاتی پیش از این اظهارات، منابع خبری اعلام کرده بودند که دونالد ترامپ،«استیو ویتکاف» نماینده ویژه خود در خاورمیانه را مسئول رسیدگی به نگرانی های واشنگتن در مورد ایران میکند. گرچه او درمصاحبهای بافاکسنیوز تلویحا این موضوع را رد کرد و ویتکاف را مذاکره کننده خوبی نامید که برای این کار در نظر گرفته نشده، اما تحلیلگران سیاسی اینگونه انتخاب ها را زیر ذرهبین بردهاند. برخی برآوردها این است که رئیسجمهورآمریکا مایل است قبل از افزایش فشار بر تهران، دیپلماسی را آزمایش کند. این تحلیل از آنجا ناشی میشود که این سرمایهگذار املاک و مستغلات که نقشی اساسی در تأمین آتشبس غزه ایفا کرد و گزینش افرادی مثل ویتکاف می تواند تلاشها را در مورد برنامه هستهای ایران بهعنوان بخشی از دستورگستردهتر ترامپ برای "توقف جنگ ها" در منطقه افزایش دهد. او در روزپنجشنبه البته انتصاب مشابهی هم داشت.
دونالد ترامپ «اندرو پوزدر»، مدیرعامل سابق رستورانهای فست فود CKE را به عنوان سفیر آمریکا در اتحادیه اروپا برگزیده است. این تصمیم بعد ازآن اعلام شد که آمریکا وعده داد تعرفههای جدیدی در رابطه با تجارت بااتحادیه اروپا وضع میکند. ترامپ دولتهای اروپایی را تهدید کرده درصورتی که نفت و گاز بیشتری از آمریکا وارد نکنند، تعرفه واردات محصولاتی از جمله خودرو و ماشینآلات را افزایش خواهد داد.
او همچنین در پیامی به نشست داووس از سیاست چماق و وهویج خود رونمایی کرد و بعد از طرح چانه زنی های خود با عربستان درباره مبلغ سرمایهگذاری ،که باعث خنده حضارشده بود، بلافاصله به آنها یادآوری کرد: «بیایید محصول خود را در آمریکاتولید کنید، ما به شما پایینترین مالیاتها را در بین تمام کشورهای دنیاخواهیم داد.اما اگر محصول خود را در آمریکا تولید نکنید، که البته این حق شماست، خیلی ساده، مجبور به پرداخت تعرفه خواهید شد که مقدار آن متفاوت است، اما تعرفهای است که صدها میلیارد دلار و حتی تریلیونها دلاربه خزانه ما وارد میکند تا اقتصاد ما تقویت شود و بدهیها تحت دولت ترامپ پرداخت شود.» او در این نشست از فرصت استفاده کرد و وعده داد که باولادیمیر پوتین درباره اوکراین گفتوگو کند، در حالیکه پیشتر اعلام کرد درصورتی که روسیه به گفتوگو درباره پایان جنگ در اوکراین تن ندهد باتحریمهای بیشتری مواجه خواهد شد.
تردید رادیکالها از انتخابهای ترامپ
با این وجود باید این تحلیل را درباره ترامپ و سیاستهایش فعلا در اولویت قرار داد که ایالات متحده بعد از حضور او سعی خواهد کرد با نگاهی منفعت طلبانه و اقتصادی زمان را برای اجرای گام به گام تهدید و تشویق مدیریت کند. البته این جنبه از نگرش او در زمینه سیاست خارجی ممکن است با ذائقه بسیاری از تندروهای داخلی، چه در دولت ترامپ، چه در حزب جمهوری خواه و مجلس نمایندگان همخوانی نداشته باشد.
موضوع سپردن مسایل ایران به افرادی که نگاه اقتصادی بیشتری به مسائل سیاست خارجی ندارد، برخی سیاستمداران آمریکایی را به واکنش واداشته است. فایننشال تایمز درباره نگرانی برخی رادیکالها در این زمینه نوشت، حضور افرادی چون ویتکاف بسیاری را به تردید انداخته که ممکن است افزایش سریع فشارها بر ایران، به واسطه ترجیح گفتوگوهای اولیه و در دستور کار قرارگرفتن اولویت دیپلماسی به تعویق بیفتد. یکی از کارکنان ارشدجمهوریخواهان کنگره گفت: «او در حال کاهش فشارها بر حماس، حزبالله و ایران است. او مدام میگوید میداند ترامپ چه میخواهد، اما نمیداندترامپ چه اعتقادی دارد.
این سردرگمی و ازدحام تئوری و نظریه در قبال عملکردی که فعلا بروز پیدا کرده همانقدر که برای سیاستمداران داخلی آمریکا ناخوشایند است برای طرفهای مقابل هم اطمینان آور نیست که میزمذاکره با چیدهمانی دلخواه آنها را به حصول نتیجه امیدوار کند.
این تردید چندان بیراه و غیرقابل توجیه نیست. ترامپ بر اساس یکی وعدههای اولیه خود، رهبری جهانی پایان جنگها، گوی سبقت در میدان رقابت بادموکرات ها را در شرایطی ربود که بایدن با «سیاست مهار» نتوانست بعد ازجنگ اوکراین و هفتم اکتبر این استراتژی را از میانه میدان آتش روسیه وخاورمیانه به سلامت عبور دهد.
با همین نگاه او بسیار محتاطانه سعی خواهد کرد با کاریزمای جنجالی و رفتارهای غیرقابل پیشبینی در گذشته از وجه دوم سیاستش (مذاکره)به جای فشار حداکثری بهره بگیرد تا افکارعمومی داخل ایالات متحده را به اقناع و طرفهای مقابل در سیاست خارجی را به تحمیل انتخاب گزینه گفتوگو یا تحریم و جنگ وادار کند. این همان نکتهای است که یک مقام اسرائیلی به تایمز گفته است: «فکر نمیکنم دولت در ابتدای دوره خود قبل از این که حداقل دیگر روشها را امتحان کرده باشد از زوراستفاده کند . این با رویکردی که جنگها با بایدن آغاز شد، نمیخواند و او قرار است آنها را به پایان برساند.»
خطر اشتباه محاسباتی رئیسجمهور جدید
استراتژی منفعت از ازدحام بحرانها به جای درگیری ترامپ تا چه اندازه پاسخگوی وضع بهم ریخته جهانی است؟ آیا روسیه پای میز مذاکره با ترامپ موفق به کسب امتیازهای سرزمینی اوکراین خواهد شد؟ ایران و ایالات متحده زیر فشارهای تحریمی و احتمال بروز جنگ در امتداد هفتم اکتبر به یک فصل مشترک از سرفصلهای مطالبه و امتیازدهی خواهند رسید؟ اروپای زیرشمشیر مسکو و تعرفههای احتمالی ترامپ به دست بالای روسیه در مذاکره باترامپ رضایت میدهد یا به تقابلی مانند مناقشه برجام با آمریکا خواهدرسید؟ پاسخ به این سوالها را هیچیک از بازیگران این نمایش پر تعداد قطعانمیدانند، با اینکه همه آنها یقین دارند اشتباه محاسباتی ترامپ میتواندخطری که بارها پرهیزاز آن را گوشزد کرده به واقعیت تبدیل کند: جنگ.
گمانهها درباره مطالبه در قبال امتیاز
آنچه که بیش از میز مذاکره بعد از حضور ترامپ در عرصه قدرت اهمیت یافته، مفاد مذاکراتی است که او قرار است به عنوان مطالبه در قبال امتیاز بهایران و روسیه پیشنهاد دهد.
گمانهزنیهای رسانههای غربی در این باره تاکنون بر چند محور اساسی شکل گرفته که درباره ایران شاید سختترباشد. مسئله هستهای، موشکی و سیاستهای منطقهای ایران از سوی غربی ها طرح شده و ایران بر تنها مسئله قابل مذاکره، یعنی مسئله هستهایتمرکز داشته است. استقبال «الیس استفانیک»، گزینه ترامپ در سازمان ملل از بازگشت مکانیسم ماشه در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات، اروپا وآژانس را در روزهای گذشته به موضع سختگیرانهتری کشانده است. گروسی هفته گذشته در پاسخ به اظهارات عراقچی گفت، بعید است ترامپ تمایلی به بازگشت به برجام داشته باشد. رئیس آژانس انرژی اتمی همچنین ایران راتشویق به گفتوگو درباره مسائلی فراتر از برجام کرد و افزود: برجام دیگربرای حالت فعلی هستهای ایران کافی نیست.
دولت ترامپ نیز از بازگشت به برجام حمایت نخواهد کرد. شرایط میدانی نیز بسیار فراتر از برجام است. درمقایسه با دولت اول ترامپ، برنامه هستهای ایران بسیار توسعه یافته است.» این همراهی با ترامپ که با سختگیریهای تروئیکای اروپایی در نشست فصلی گذشته شورای حکام و تهدید ایران تلاقی یافته، این فرصت را به اروپائیان داده که در سیاست تقابل با ایران اشتراک خود با آمریکا را برخلاف دور اول ترامپ محک بزنند.
با این وجود شرایط فعلی نه برای ایران واروپا و نه برای ایالات متحده شباهت سیاسی زیادی با دوران برجام ندارد. نه ایالات متحده در برجام حضور دارد که بتواند از این اهرم برای خروج و فشاربیشتر بر تهران استفاده کند، نه اروپا با توجه به جنگ اوکراین در موقعیتیاست که در برابر ترامپ ایستادگی کند.
شرایط ویژه جهانی برای روسیه همانند دوران بایدن نیست، چرا که پوتین در عین امیدواری بیشتر به معامله باترامپ، به شکنندگی این گفتوگو زیر فشار اوکراین و اروپا بی اعتنا نیست. با این حال سیاست چماق و هویج ترامپ فعلا بدیهی ترین سوژه عیان درسیاست آمریکاست، اما استراتژی ایالات متحده در صورت شکست مذاکراتچند جانبه چه خواهد بود؟ او به افزایش تحریم و فشارهای اقتصادی در ایندوره بسنده خواهد کرد؟
انتهای پیام