نشست رسانهای فیلم سینمایی «اسفند» به کارگردانی دانش اقباشاوی با حضور عوامل این فیلم در کاخ جشنواره برگزار شد.
در ابتدای این نشست، دانش اقباشاوی؛ کارگردان فیلم گفت: از سال ۷۸ مسیر فیلمسازیام را با موضوعات جنگی آغاز کردم. در دوره دستیار کارگردانی، با افرادی مثل احمدرضا درویش و ابراهیم حاتمیکیا همکاری داشتم. خیلیها تصور میکردند اولین فیلم بلندم هم یک اثر جنگی خواهد بود، خصوصاً چون خودم اصالتاً عرب و فارس هستم و تجربه زیادی در این حوزه داشتم. اما در سال ۹۱، به این نتیجه رسیدم که شاید دیگر نیازی به ساخت فیلمهای جنگی برای یادآوری گذشته نباشد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ وی ادامه داد: با این حال، در بهمن ۱۴۰۰، وقتی صحبت از ساخت فیلمی جدید شد، دوباره به خاطرات دوران کودکیام بازگشتم. سال ۱۳۶۲، در خوزستان، با شهید علی هاشمی آشنا شدم. این دیدار و خاطرات آن دوران تأثیر عمیقی بر من گذاشت. شهید علی هاشمی فرماندهای منحصر به فرد بود که یگانش متشکل از نیروهای عرب و ایرانی بود، که علیه دیکتاتوری صدام مبارزه میکردند. این وحدت، به جای ایجاد انشقاق، الهامبخش بود و تصمیم گرفتم قصه او را به تصویر بکشم.
اقباشاوی افزود: در تحقیقاتم متوجه شدم که شهید هاشمی فقط یک فرمانده نظامی نبود، بلکه حلقه واسطی بین مردم و نظام بود. او با مدیریتی مردممحور، همه اقوام را گرد هم آورد تا از وطن دفاع کنند. این ویژگیها باعث شد تا شخصیت او برای من جذابتر شود.
این کارگردان درباره بازیگران و انتخابها گفت: تمام بازیگران فیلم از خوزستان انتخاب شدند و لوکیشنها هم در همان منطقه بود. این انتخابها برای باورپذیری بیشتر فیلم بود، به خصوص که بخشی از دیالوگها به زبان عربی است. رضا مسعودی، که نقش شهید علی هاشمی را بازی میکند، از دوستان قدیمی من است. او نه تنها بازیگر توانمندی است، بلکه سابقه دستیار کارگردانی دارد و زیر نظر کیانوش عیاری کار کرده است. این تجربهها به او کمک کرد تا نقش را به شکل واقعگرایانهای ایفا کند.
وی افزود: ما تلاش کردیم زیباییشناسی مدرن را با روح بومی بازیگران و لوکیشنها ترکیب کنیم. طراحی صحنه، صدا و تدوین به شکلی انجام شد که حس مستندگونه فیلم حفظ شود، اما در عین حال، از نظر بصری جذابیتهای خاص خود را داشته باشد.
اقباشاوی با اشاره به تحقیقات و اقتباس بیان کرد: برای نگارش فیلمنامه، تحقیقات گستردهای انجام دادیم. از منابع کتابخانهای، میدانی و مصاحبه با همرزمان شهید هاشمی استفاده کردیم. اما فیلم ما اقتباس مستقیم از کتاب خاصی نیست. فیلمنامه ترکیبی از این تحقیقات، خاطرات و مقدار اندکی تخیل است تا روایت جذابتر و پویاتری داشته باشیم.
وی در مورد چالشهای انتخاب بازیگران نیز گفت: قبل از نگارش فیلمنامه، به دنبال بازیگران مناسبی برای نقشهای کلیدی مثل احمد غلامپور و محسن رضایی بودیم. اگر نمیتوانستیم افراد مناسبی پیدا کنیم، احتمالاً پروژه را شروع نمیکردیم. خوشبختانه، با رفاقت و مهارت بازیگرانی مثل خیام کاشانی، این چالشها حل شد. خیام با صبوری و حرفهایگری نقش خود را به خوبی ایفا کرد، حتی با وجود گریمهای سنگین و شرایط سخت فیلمبرداری.
اقباشاوی افزود: در مورد محمد عسگری، بازیگر نقش سردار احمد غلامپور، باید بگویم که پیدا کردن او یک شانس بزرگ بود. چند سکانس از بازی او را در فیلم «ماجرای نیمروز» دیده بودم و وقتی به گروه معرفی شد، بلافاصله متوجه شدم که انتخاب درستی است.
رضا مسعودی؛ بازیگر نقش شهید علی هاشمی گفت: ببینید، حتی اگر فرض کنید من رضا مسعودی، ۵۰ تا فیلم بازی کرده بودم و نقشهای اصلی داشتم، واقعاً چه فرقی میکرد؟ من سالهاست، نزدیک به ۲۰ سال، به عنوان دستیار کارگردان فعالیت میکنم. از دستیار سوم شروع کردم و با افتخار کنار کارگردانهای بزرگی بودم. اما در نهایت، این کارگردان است که تصمیم میگیرد چه کسی برای یک نقش مناسبتر است.
وی ادامه داد: برای نقش شهید علی هاشمی، که یک نقش بسیار مهم و تأثیرگذار است، از همان ابتدا من در جریان پروژه بودم. با دانش اقباشاوی درباره قصه و جزئیات صحبت میکردیم، اما اصلاً قرار نبود من این نقش را بازی کنم. برنامه این بود که یک بازیگر معروف و چهره (ستاره) برای این نقش بیاورند. حتی خودم به عنوان دستیار کارگردان، لیستی از بازیگران پیشنهادی تهیه کردم و به دانش دادم. اولین انتخابهایم هم بازیگرانی مثل ساعد سهیلی بودند.
مسعودی افزود: اما چیزی که در نهایت برای انتخاب بازیگر این نقش اهمیت داشت، به نظر من جغرافیاست. شهید علی هاشمی یک شخصیت برجسته در خوزستان است و شناخت جغرافیای این منطقه، زبان و فرهنگش برای ایفای این نقش حیاتی بود. ما در فیلم به زبان عربی صحبت میکنیم و این موضوع خیلی اهمیت داشت. من خودم مادرم عرب است و پدرم فارس، و این به من کمک کرد تا بتوانم این نقش را با عمق بیشتری بازی کنم.
این بازیگر گفت: اگر دوستم ساعد سهیلی این نقش را بازی میکرد و دیالوگها را به عربی میگفت، مطمئنم خیلیها میگفتند چرا کسی را انتخاب کردید که زبان و فضای منطقه را نمیشناسد و نمیتواند حس و حال واقعی نقش را منتقل کند.
وی خاطرنشان کرد: در نهایت، این تصمیم کارگردان و تهیهکننده بود، و باید بگویم که آنها ریسک بزرگی کردند. اما من به خانواده شهید و همه عوامل فیلم گفتم که تمام تلاشم را برای این نقش گذاشتم. صددرصد وجودم را برای این کار گذاشتم، نه برای اینکه ستاره بشوم یا به شهرت فکر کنم، بلکه برای اینکه حق این نقش و شخصیت را ادا کنم.
مهاجر توحیدپرست؛ تهیهکننده گفت: شروع پروژه هم از اینجا بود که به عنوان شاگرد، اسفند با هم شروع کردیم. در ابتدای کار مشکلاتی پیش آمد و تصمیم گرفته شد که با حفظ افراد موجود، کار را ادامه دهیم. از همه بچهها تشکر میکنم که به من اعتماد کردند، رفاقت کردند و همدلانه همکاری کردند تا در نهایت کار به نتیجه برسد. واقعاً جای جدید شعبانی خالی است، چون ممکن بود مشکلاتی پیش بیاید که باعث شود پروژه به نتیجه نرسد. دلتنگش هستم و جایش اینجا خالی است.
خیام وقارکاشانی؛ بازیگر فیلم توضیح داد: یک تجربه دیگر هم داشتم که خیلی دلچسب و دلنشین بود. واقعاً یک تجربه خوب، سخت و عجیب برای من بود. در مورد نقشی که بازی کردم، با دانش گفتگو داشتیم. یادم میآید که نیم ساعت فقط خیره شده بودم و هیچ نمیگفتم. دوستان صدام کردند و دونه گفت که نه، آقا محسن، خودم هم باورم نمیشد. واقعاً آمادگی این اتفاق را داشتم، ولی وقتی این اتفاق افتاد، واقعاً باورم نمیشد.
مهدی زمینپرداز؛ دیگر بازیگر فیلم گفت: دانش با دقت و وسواس زیادی کار میکند و زحمت زیادی کشیده است. او یکی از کارگردانهای خوب سینما است و برای من افتخار بود که در کنار او کار کنم. یکی از تجربیات جالب این فیلم این بود که بچههایی از اهواز به تیم اضافه شدند و اسم برخی از آنها در اینجا کمتر به چشم میآید. من خودم در این فیلم کمتر دیده شدم، ولی بچهها واقعاً زحمت کشیدند. اینکه بتوانی به طور طبیعی، رئال و مستند بازی کنی، بدون اینکه چیزی اضافه کنی تا خودت را نشان بدهی، کار سختی است. بازیگری وقتی دشوار است که بخواهی از خودت بگذری، ولی در این پروژه با دوستان خوبی همراه بودم که جای برخی از آنها اینجا خالی است. در نهایت، برای همه زحماتشان از آنها تشکر میکنم و به همه خسته نباشید میگویم.
انتهای پیام/