به گزارش گروه انتخابات خبرگزاری برنا، علیرضا زاکانی، از جدی ترین مخالفان برجام و دولت در مجلس شورای اسلامی امروز در نشستی انتخاباتی با عنوان "گزارش یک فاجعه" ادعاهایی مطرح کرد که شباهت زیادی به ادعاهای انتخاباتی محمود احمدی نژاد داشت.
رییس دولت های نهم و دهم رسمی را در تبلیغات انتخاباتی برجای گذاشت که در میان حامیان وی فراگیر شد و این روزها روش تبلیغاتی محمود احمدی نژاد را می توان در میتینگ های انتخاباتی حامیان وی هم دید. یکی از این افراد علیرضا زاکانی است؛ "حامی دولت های نهم و دهم و مخالف جدی دولت یازدهم"، این نماینده مجلس امروز مثل احمدی نژاد که می گفت: "نام مفسدان اقتصادی داخل جیبم است" و البته هیچ وقت هم از جیبش خارج نشد، ادعا کرد: "امروز اسناد متقنی از یک شبکه مخوف در اختیار دارم" و یا گفت: "امروز یک خطر بی سابقه کشور را تهدید میکند و نوعی غارت در اموال ملی در حال وقوع است و توسط یک شبکه انجام میشود که بخش وسیعی از دولت را آلوده کرده است."
این ادعاها البته ادعاهای سنگینی است ولی بیشتر کاربرد انتخاباتی دارد. آقای زاکانی این روزها نماینده مجلس است، اگر چنین اسنادی دارد چرا تحویل نهادهای نظارتی و امنیتی نمی دهد و چرا در صحن علنی مجلس شورای اسلامی آنها را افشا نمی کند؟ اگر چنین اسنادی دارد چرا به فاصله 10 روز به انتخابات یادش می افتد آنها را افشا کند و اجازه نمی دهد بعد از انتخابات و پس از اینکه مردم نظرشان را در مورد ابقا یا اخراج وی از مجلس دادند در فضایی غیر انتخاباتی این ادعاها را با سند و مدرک مطرح کند؟
واقعیت این است که مردم یکبار گول چنین ادعاهایی را خوردند و دیگر اسیر این بازی ها نمی شوند. به عنوان مثال یکی از همفکران آقای زاکانی در یکی از محلات محروم شهر تبریز به منظور کسب رای به سخنرانی پرداخته و می گوید: "ایران 80 میلیون نفر جمعیت دارد و ثروتش در جیب تنها 300 نفر است" یکنفر از بین جمعیت فریاد می زند: "یعنی به تو رای دهیم که تعداد پولدارها 301 نفر شود؟" در واقع مردم عاقبت اینگونه تبلیغات را با ظهور و بروز امثال بابک زنجانی، خاوری، مه آفرید امیر خسروی و چندین وچند نفر دیگر که پرونده شان در اختیار قوه قضاییه است، دیدند به همین دلیل هم می دانند شیوه "بگم، بگم" یک شیوه منسوخ است و کسانی که از این شیوه ها استفاده می کنند خیلی قابل اعتماد نیستند.