به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، این برنامه که با قریب به یک ساعت تاخیر برگزار شد با تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید توسط سید محسن موسوی بلده و پخش سرود ملی کشورمان آغاز شد. پس از سخنرانی کوتاه نمایندگان حزب اسلامی کار، حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی آهنگران به عنوان اولین سخنران به ایراد سخن پرداخت.
آهنگران: کرامت انسانی از معیارهای اصلی انقلابی اسلامی است
آهنگران ضمن اشاره به حفظ کرامت انسانی و تشریح اهمیت آن در اسلام بیان کرد: کسانی که در ابتدای انقلاب جز پایهگذاران این نظام بودند، کرامت انسان را در قانون اساسی کشور ذکر کردهاند. حال این پرسش مطرح میشود که مراد آنها از اینکار چه بود؟ مرحوم شهید مطهری که از تئوریسینهای این نظام بودند از جمله بهترین منابع برای یافتن تفسیری صحیح از کرامت انسان محسوب میشوند. شهید مطهری بارها در کتب خود بیان نمودند، کرامت انسانی امری ذاتی است. یعنی انسان به خودی خود دارای کرامت است. لذا کرامت صرف نظر دین، مذهب، نژاد و تفاوتهای غیرماهوی به انسان تعلق میگیرد. خدای متعال در قرآن میفرماید ما بنی آدم را کرامت دادیم. این موضوع یکی از اصلیترین مطالباتی است که امروز ما باید پیگیری کنیم.
نقاشی: گفتمان نوفل لوشاتو در ستیز با سلطه، فساد، استبداد و تبعیض بود
در ادامه حسین نقاشی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی با اشاره به اینکه بعضی گروهها انقلاب اسلامی را محدود به یک واقعه تاریخی در دهه پنجاه کردهاند و از مطالبات ملت ایران در آن دوران چشم پوشی میکنند، بیان کرد: ملت ایران مطالبات تاریخی و تازه خود را از دوران امیرکبیر دنبال می کرد و از دوران مشروطه تا امروز آنها را پیگیری کرد. انقلاب اسلامی حاصل بیش از یک سده تلاش ایرانیان بود که به صورت شعارها و جنبشهای مختلف پیگیری شده بود. لذا نباید انقلاب اسلامی را بدون عقبه و اصالت به شکل یک واقعه تاریخی تفسیر کرد.
دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران ضمن اشاره به درک ایرانیان نسبت به وجود ضعفی به نام "عقب ماندگی" در دوران پیش از مشروطه گفت: وجود اختلافات در میان جمعی از علمای دوران در قبال پارلمان، قانون اساسی و وجود دادگستری مستقل و...و برخی دلایل تاریخی دیگر موجبات تضعیف نهضت مشروطه و نهایتا شکست آن را منجر شد. بعدها باعث ایجاد حکومت استبدادی رضاشاهی شد که قائل به تجدد آمرانه بود. پهلوی اول معتقد بود درد عقبماندگی ما به صورت دستوری و از بالا قابل حل است. بعنوان مثال پهلویها تصور میکردند دانشگاه محلی است که آدمها را در آن میریزی و از آن طرف عده ای دیوان سالار که به کار آن ایدولوژی توسعه و تجدد آمرانه بخورد، در می آید! آنها درک نمیکردند که جامعه امری مکانیکی نیست که از آن یک انتظار سیستماتیک و مشخص داشته باشیم. بعدها دیدیم که یک بال انقلاب همین دانشگاهیان بودند که نمونه بارز آنها امثال بارزگان و سحابی بودند. پهلویها نتوانستند درک صحیحی از دانشگاه و جامعه داشته باشند و به همین خاطر هرگونه رفتار و گفتار مخالف خود را سرکوب میکردند.
وی در ادامه گفت: از طرفی یکی از خواستهای تاریخی دیگر ایرانیان استقلال از بیگانه بود. جنبش ملی نفت ایران که به هدف استقلال از بیگانگان انجام گرفت، دیگر خواست تاریخی مردم ایران بود.
نقاشی ضمن اشاره به خواستههای ملت ایران در سال 1357 بیان داشت: بهترین راه برای درک خواستههای ملت ایران در زمان انقلاب، مراجعه به گفتمانی است که در نوفل لوشاتو مطرح شده بود. چهار ستیز تاریخی ملت ایران متشکل بود از: مبارزه با استبداد، سلطه، فساد و تبعیض. این مسائل در بیانههای امام در آن دوران قابل لمس بود. لذا ملت ایران در دوران انقلاب خواهان: دموکراسی، اسقلال، پاکدستی و برابری بودند که مقابل چهار ستیز تاریخی آنها بود
وی در ادامه گفت: اگر رهبران انقلاب ما در سال 57 گفته بودند ما به آزادی اعتقاد نداریم، هم دانشگاهیان با انقلاب همراه نمیشدند و هم بخشی از روحانیون ما. همچنین اسلامی که پشتوانه انقلاب اسلامی بود، اسلامی نوگرا و دمساز با مفاهیمی چون آزادی، جمهوریت، برابری و انتخابات آزاد و...بوده است و هیچگاه اسلامی که در تضاد با این مفاهیم باشد، نمی توانست بخش قابل ملاحظه ای از مردم و دانشگاهیان را با خود همراه سازد."گفتمان نوفل لوشاتو" و مضمون سخن رهبر انقلاب و مشاوران او نیز بر مدار چنین برداشتی از اسلام بود. اسلام سال 57 مبتنی بر نوگرایی بود که شاخصهها آن مرحوم آیات طالقانی، مطهری، بهشتی امثال این افراد بودهاند. همان زمان هم اسلامها و مراجعی بودند که امام و اطرافیان ایشان را قبول نداشتند اما مردم با این افراد و این اسلام همراه شدند.
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران در ادامه بیان داشت: امروز شاهد افرادی هستیم که در عربستان، یمن و بحرین مدافع تظاهرات، دموکراسی و حقوق بشر هستند، اما در کشور خودمان به این امور اعتنایی که ندارند.افرادی هم وجود دارند که در داخل خواهان همه اینها هستند، اما استبداد در سطح بین المللی را محکوم نمیکنند. این دو گروه هر دو دچار استانداردهای دوگانه هستند. نمیشود بگوییم ما نباید رسانه آزاد داشته باشیم، اما عربستان باید داشته باشد. نمیشود در کشور خودمان خواهان دموکراسی و توجه به افکار عمومی باشیم ولی درباره آمریکا و رفتارهای و کنش های سلطه جویانه آنها برخورد مشابه ای نداشته باشیم.
دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران تصریح کرد: منفعت کشور در این است که جریانهای سیاسی بتوانند با هم رقابت سالم و برابر داشته باشند. در شرایطی که ما بحرانهای سیاسی و بین المللی فراوانی مواجه هستیم، آشتی ملی طرحی عاقلانه برای کشور محسوب میشود.
موسوی تبریزی: کسی که حرف نمی شنود نمی تواند انتخاب کند و بهترین درک را داشته باشد
آیت الله موسوی تبریزی در ادامه ضمن اشاره به دلایل وقوع انقلاب گفت: ما پس از انقلاب عادت کردهایم که بگوییم ما براساس اینکه دشمن داریم باید خودمون را تعریف کنیم و مثلا بگوییم چون دشمن داریم باید خوب باشیم. من مخالف این هستیم. ما خودمان هویت داریم و باید خودمان باشیم. خداوند ما را خلق کرده است برای رشد و پیشرفت. ائمه میگویند کسی که دو روزش مثل هم باشد از ما نیست.
وی با اشاره به آیاتب از سوره زمر گفت: کسانی می توانند این پیشرفت را داشته باشند که همه حرف ها را می شنوند و کم حوصله نیستند. کسی که حرف نمی شنود نمی تواند انتخاب کند و بهترین درک را داشته باشد. یعنی هدایت شده ها، مؤمنین و صاحبان عقل در یک ردیف قرار می گیرند و آنها کسانی هستند که حرف ها را می شنوند.
آیت الله موسوی تبریزی تأکید کرد: حتی با وجود امام از فرمایشات امام اختلاف برداشت داشتند. در جلد بیست و یکم صحیفه امام آمده است که امام می گوید «سلیقه های مختلف باید باشد لیکن این نیست که با هم دشمن باشند. اگر در یک ملت اختلاف سلیقه نباشد ناقص است لیکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته شویم.»
وی با اشاره به سیاست های تندروانه رئیس جمهوری جدید آمریکا، ادامه داد: من معتقدم امثال رییس جمهور آمریکا در میان ما کم نبوده است. آشتی ملی خوب است؛ نه به خاطر ترامپ بلکه به خاطر خودمان. فرض کنید دشمن نداریم، نباید آشتی کنیم؟ امروز مملکت ما تقریبا دو قطبی شده و هیچ کس راضی نیست. دو قطبی از آنجا می آید که عده ای بگویند همه چیز من هستم و جز من نیست. این امر از فرصت طلبی های خلأ آزادی بیان پیش می آید. اگر آزادی بیان باشد فرصت طلبان نمی توانند سوء استفاده کنند.