به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، جعفر محمدی در عصر ایران نوشت: «تا زمانی که در سپهر سیاسی ایران، اصولگرایان و اصلاحطلبان اصیل رقابت میکردند، فضای اخلاقی جامعه و مشخصاً عرصه سیاست، بسیار منزهتر از امروز بود. به عنوان مثال انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۷۶ را به یاد آورید که یک رقابت تمام بین دو جریان اصلی سیاسی کشور وجود داشت که البته در آن ایام به جناح راست و جناح چپ موسوم بودند.
در آن انتخابات دو جناح با تمام قوا مقابل هم ایستاده بودند و از هیچ تلاشی برای مغلوب کردن حریف فروگذار نمیکردند. آنها یکدیگر را نقد و ای بسا گاه در انتقاد از هم مبالغه نیز میکردند ولی فضای عمومی رقابتها آکنده از دروغپردازی و کارهای چرک و کثیف نبود. طرفین دستکم به حداقلهای اخلاقی پایبند بودند.
بعدها اما، با ورود افراطیون دو طرف به عرصه - از کسانی که در دوران امام راحل(ره) ترجیح میدادند سکوت کنند تا برخی جوانانی که نه پختگی سیاست را دارند و نه آراسته به زیور ادب و متانت هستند - اوضاع دگرگون شد و چون تندروها صدایی قدرتمندتر دارند، آلودگی صوتیشان فضای سیاست را آکنده کرد.
از آن جا که در کشور ما تحزب به معنای واقعی کلمه وجود ندارد، زمانی که یک عنصر تندروی سیاسی خود را اصولگرا یا اصلاحطلب مینامد، هر چه میگوید و هر آن چه انجام میدهد به اسم کلیت آن جریان سیاسی ثبت میشود و شگفتا که نیروهای اصیل دو جریان، از این افراطیون بیاخلاق ابراز برائت نمیکنند. شاید چنین میپندارند که چرا باید چنین پیادهنظامهایی را که به رقیب میتازند، مهار کرد و ای بسا گمان میبرند که در انتخابات، به آرای تندروها نیز نیاز دارند.
چنین میشود که اینان بدون پایبندی به اصول اخلاقی هر چه میخواهند میکنند و فارغ از این که نتیجه اعمالشان به رأی و قدرت میانجامد یا نه، فضای اخلاقی جامعه را نیز به آلودگی و رذالت دچار میکنند.
اگر در ایام ماضی، «یک کلاغ، چهل کلاغ» باب بود، اینان امروز از یک و چهل عبور کردهاند و «صفر کلاغ، صدکلاغ» میکنند. یعنی بدون آن که اساساً چیزی وجود داشته باشد، شروع به خبرسازی میکنند.
از انتشار عکسش معذوریم ولی چندی پیش در کانالهای یکی از همین جریانهای بیاخلاق، عکسی از جوانی با تهریش در یک محفل عیش و نوش با دختران آن چنانی منتشر شد و زیرش این توضیح را نوشتند که این پسر فلان مقام دولتی است که در اروپا خوش میگذراند و...! و حال آن که آن عکس اساساً ربطی به هیچ فرد ایرانی نداشت و یک شهروند اروپایی را نشان میداد. ولی کسانی که مدعی اخلاق هستند، هم تهمت زدند و هم علیرغم تمام ادعاهایشان، عکس زنان و دختران نیمهعریان را در شبکههای اجتماعی، موبایل به موبایل چرخاندند.
اغلب مردم هم که درگیر هزار مشکل مالی و غیر مالی هستند، با دیدن این تصویر برانگیخته میشوند و به همدیگر میفرستند و نمیدانند که بازیچه دست چه افراد بیاخلاقی شدهاند!
یا مثلاً از قول جان کری، وزیر خارجه سابق آمریکا خبری درباره برجام و علیه وزیر خارجه ایران جعل میکنند یا تصویر زنی را کنار فلان مقام رسمی فتوشاپ میکنند و شایعات آنچنانی میسازند یا ویدئوهای کوتاه تخیلی میسازند و به تلگرام روانه میکنند و... .
خلاصه آن که در ذهنهای مریض خود دروغ تولید میکنند و عمدتاً هم با پولهای بیتالمال، بیاخلاقیهای تولیدیشان را به جامعه پمپاژ میکنند و چقدر هم چرک و کثیف!
شرمآور است که خود را پیرو امیرالمؤمنینی میدانند که میفرمود برای به دست آوردن قدرت، حاضر نیست دانهای را به ستم از دهان مورچهای بگیرد ولی برای این که در فلان انتخابات چند رأی بیشتر بیاورند، حاضرند به انسانهای زیادی دروغهای بیپایان ببندند و در کارگاههای شایعهسازیشان، انواع تهمتها را تولید کنند و هیچ حد و مرزی هم برای بیاخلاقیهایشان قائل نشوند.
آقایان و خانمها! مدیران کارگاههای دروغسازی و تهمتپراکنی! به راستی آیا به حیات بعد از مرگ ایمان ندارید؟»