به خاطر پول بابات

به گزارش برنا از اصفهان، خانمی 22 ساله که برای طرح مشکل خود به مرکز مشاوره آمده بود گفت: حدود دوسال از ازدواج من با همسرم می گذرد اما بیژن اصلاً نسبت به زندگی مسئولیت پذیر نیست، از همان ابتدای ازدواجمان شرایط را برایم سخت کرد .

با توجه به اینکه من در خانواه ای بزرگ شدم که از نظر مالی در رفاه بوده ام همین باعث شده بود که خانواده همسرم شدیدا همیشه توقع داشتند پدرم خرجی ما را بدهد و همسرم به طور وضوح هم بیان می کند که پدرت باید برایمان خانه و ماشین بخرد و یا ما را به سفر کیش و خارج بفرستد.

الآن 6 ماه است که بیژن از شغلش بیکار شده و حاضر نیست سر کاری برود و برای تامین مخارج زندگی مجبورم از پدرم پول قرض کنم اما این وضعیت تا کی باید ادامه پیدا کند من دیگر روی قرض کردن از پدرم را دیگر ندارم.

وقتی در خصوص بیکاری همسرم با پدر و مادرش حرف زدم آنها هم با کمال پر روئی گفتند تو که وضع پدرت خوب است از او بخواه که برای شوهرت یک مغازه بزند ، از طرفی بیژن هم به هیچ وجه حاضر به کارگری نیست و توقع پشت میز نشینی و یا کارفرما شدن را دارد.

دیروز وقتی به رفتارهای همسرم اعتراض کردم و از طعنه ها، سرزنش ها و گوشه و کنایه های خانواده اش به او شکایت کردم در چشمانم نگاه کرد و با وقاحت تمام گفت: من اصلاً تمایلی به ازدواج با تو را نداشتم و خانواده ام بخاطر وضعیت مالی پدرت مرا مجبور به ازدواج با تو کردند.

از دیروز تا حالا به این حرف او فکر می کنم ، در حال حاضر من با فردی روبرو هستم که نه تمایل به رابطه با بنده را داشته و نه احساس مسئولیت می کند دیگر از این وضعیت خسته شده ام و من هم تمایلی به ادامه زندگی با بیژن را ندارم اما از طرفی می ترسم با جدائیم باعث ناراحتی پدرم شوم نمی دانم چطور این موضوع را به او بگویم و خودم را از این زندگی نجات بدهم....

اقدامات مشاوره ای :

پس از شنیدن صحبت های این خانم ، پیشنهاد شد پس از آموزش و برقراری گفتگوی صحیح با زوج، توسط زوجه به طور قاطع و جدی نسبت به تمایل و علاقه و انگیزه صحبت کنند و در صورت لزوم پیگیری از طریق مشاوره دعوت به عمل آمده و شرکت در جلسه مشاوره الزامی، و در صورت لزوم کمک گرفتن از بزرگان خانواده از اقدامات و راه حل هایی بود که در آخر توصیه گردید.

تبعات بد ازدواج های اجباری

کارشناس ارشد مرکز مشاوره آرامش در این باره اظهار داشت: وقتی فردی به صورت ناخواسته تن به ازدواج می دهد دو حالت برای او پیش می آید. در حال نخست فردی که به عنوان همسر اجباری تعیین گردیده، آدم خوبی از آب در می آید در نتیجه برای طرف مقابل جاذبه پیدا می کند و زندگی در مسیری مناسب قرار می گیرد، اما در حالت دوم که غالبا نیز این گونه فرد انتخاب شده آدم نامناسبی است که زندگی با او به مشکل بر می خورد.

وی افزود: پیامدهای ازدواج نوع دوم در چنین ازدواج هایی که سن نفر معمولا خیلی کم است او به سبب سن و تجربه کم می تواند نیازهای خانواده را برآورده کند به همین دلیل درگیری ها آغاز می شودو در واقع آماده نبودن دختر و پسر برای شروع زندگی و اینکه او به بلوغ روانی نرسیده سبب ناسازگاری های پس از ازدواج می شود.

این کارشناس مرکز مشاوره آرامش گفت: البته اگر فرد در زندگی به بلوغ فکری نیز رسیده باشد به سبب اینکه مجبور به ازدواج شده است، دچار بی میلی می شود و این اجبارها بدون شک روزی سر باز کرده و به صورت تلاشی برای از هم پاشیدن خانواده خود را نشان می دهد.

ازدواج های اجباری یکی از مهمترین دلایل طلاق های امروز

کارشناس ارشد روانشناسی و آسیب شناس مسایل خانواده بیان داشت: هر روزه شاهد طلاق های بسیاری در کشورمان هستیم با علت ها و عناوین مختلف علاوه بر عنوان هایی که طلاق های زیادی را بخود اختصاص داده است یکی از علت های طلاق، ازدواج به اجبار خانواده ها است.

وی افزود: در مورد ماجرایی که از نظرتان گذشت هم می بینیم که همسر این زن جوان به اصرار خانواده‌ی خود تن به ازدواج با دختری داده که تمایلی به این کار نداشته و بعد از حدود دو سال باعث پیشمانی و ابراز این پشیمانی از سوی پسر شده است.

کارشناس مرکز مشاوره آرامش اظهار داشت: توصیه روان شناسانه این است که زیر سایه نظارت خانواده برای ازدواج فرزندان تصمیم نهایی را به عهده خودشان نهاده تا هدف از امر ازدواج حاصل گردد. گاهی دیده شده است که ازدواج های اجباری بعدا به علاقه انجامیده است و زندگی خوب و شادی را در پی گرفته ولی از آنجا که این امر قابل اعتماد نیست و در ازدواج تفاوت های شخصیتی بسیار اهمیت دارد، پس نباید فرزندانمان را مجبور به ازدواج با کسی که او نمی خواهد کنیم حتی اگر این کار از نظر ما به صلاح او و خوشبختی آینده اش باشد.

مرکز اطلاع رسانی پلیس اصفهان