به گزارش خبرنگار خبرگزاری برنا ؛ اسماعیل میرفخرایی مجری و برنامه ساز همیشه نظرات پویا و راهگشایی در زمینه رسانه و برنامه سازی دارد. یک بعدازظهر پاییزی را مهمان منزلش بودیم تا برایمان از رسانه و حال و روز رادیو و تلویزیون بگوید.
- آقای میرفخرایی، روزنامه اولین رسانه در جهان بود و وقتی رادیو آمد بسیاری گفتند، روزنامه حذف می شود، وقتی تلویزیون به دنیای رسانه وارد شد، نیز این موضوع پیش آمد، اما روزنامه و رادیو و تلویزیون این روزها هر کدام کارکرد رسانه ای خود را دارند و به نظر می رسد، الگوهای رسانه ای با وجود اینترنت و فضای مجازی و شبکه های اجتماعی تغییر کرده مثلا می دانیم که برخی روزنامه ها در دنیا دیگر به شکل چاپی منتشر نمی شوند و مخاطبانشان آنها را در اینترنت دنبال می کنند. نظرتان درباره این تغییر الکوهای رسانه ای چیست؟
به نظرم نوعی اغتشاش رسانه ای رخ داده است. روی کلمه اغتشاش تاکید می کنم چرا که هنوز برخی رسانه های قدیمی تر روی صحنه هستند ولی با مشتری محدود به شکلی که خودتان هم اشاره کردید.
رسانه مکتوب در ایران 200 سال نسبت به اروپا عقب تر است و دیرتر به ایران آمد، رادیو تلویزیون همینطور. رادیو 20 سال دیر آمد. رادیو سال 1920 در آمریکا و اروپا جنبه رسانه عمومی پیدا کرد و سال 1939 یا 1940 ، سال 1319 خورشیدی به ایران آمد.تلویزیون ثابت پاسال در سال 1337 آمد. این تلویزیون اجازه ای بود که بخش خصوصی یعنی آقای ثابت از شاه گرفته بود که فرستنده تلویزیونی سیاه و سفید راه بیاندازد.او نماینده پپسی کولا و فولکس واگن در ایران بود و از این ابزار استفاده تبلیغاتی کرد اما برنامه هایی هم داشتند مثلا خبر می خواندند. پس از چند سال قراردادش تمام شد و از طرفی تلویزیون ملی ایران در سال 1345 با ما شروع شد و رادیو همچنان ادامه داشت . سپس تلویزیون ملی با قرارداد تمام شده تلویزیون ثابت پاسال مواجه شد و به عنوان یک کانال از آن استفاده کرد و بعد با رادیو ادغام و تبدیل به رادیو تلویزیون ملی ایران به ریاست رضا قطبی شد. بعد هم که انقلاب شکل گرفت.
این ها یک روایت تاریخی است اما ربطش به زمان حال این است که رسانه های سنتی مواجه شدند با فضاهایی مانند فیس بوک و تلگرام و.. اغتشاش که اشاره کردم این است که شما نمی دانید، کدام خبر را باور کنید و بپذیرید.
من به عنوان مخاطب با انواع ارائه خبر مواجه می شوم و افکارم از این طریق دچار اغتشاش می شود. مگر اینکه سواد رسانه ای ام را بالا ببرم که بتوانم تقسیم کنم. در سیستم های اطلاع رسانی همچون روزنامه سیستم سردبیری اخبار را دسته بندی شده به مخاطب ارائه می دهد اما در فضای مجای مانند تلگرام اصطلاحا به شکل فله ای اطلاعات را در اختیار مخاطب قرار می دهند و باید مراقب باشیم در این اغتشاش رسانه ای سردرگم نشویم. آنچه شما می گوئید درست است، هیچکدام از رسانه های قبلی از بین نرفته است، رادیو تلویزیون روزنامه سرجای خودشان هستند حتی اپلیکیشن رادیو را الان روی گوشی هایمان داریم و از طرفی رسانه تلویزیون که رسانه فراگیری است کار سختی دارد چرا که دیگر رسانه تنهایی نیست، وقتی فضای مجازی و شبکه های اجتماعی وجود دارند.
- در مورد فضای مجازی و شبکه های اجتماعی بحثی وجود دارد که آیا این ها رسانه محسوب می شوند و رقیب رسانه های سنتی هستند؟
بله رسانه هستند، هر چیزی که به شما اطلاع بدهد ، رسانه است اما منبع هم مهم است. حالا ما باید ببینیم کدام رسانه ، قواعد رسانه ای را رعایت می کند.مخاطب هم باید شعور رسانه ای داشته باشد. شما وقتی برای خرید به فروشگاه می روید ،با کالاهایی از برندهای مختلف مواجه می شود مثلا چند مارک از پودر لباسشویی اما آن کالایی را انتخاب می کنید که سابقه بیشتری دارد و امتحانش را پس داده است. من می گویم رسانه ای باقی می ماند که سابقه درستی داشته باشد. آنچه مسلم است فعلا شبکه های اجتماعی از رسانه های سنتی عقب هستند و نمی توانند یک سازمان رسانه ای جاافتاده را از راه بدر کنند.
- یکی از انتقاداتی که این روزها به صداوسیما وارد است، بحث اسپانسر است که به تولید و برنامه سازی لطمه زده است. نظرتان در این باره چیست؟
باید نحوه اداره رسانه را بلد باشیم اگر اینطور نباشد، اسپانسر ما را می خرد و کل برنامه را می سپاریم به فلان برند معروف. باید در نظر بگیریم که اسپانسر نباید صاحب رادیو تلویزیون شود و رادیو تلویزیون هم نباید بلندگوشود بلکه باید استقلال داشته باشد.در دنیا چون رسانه هایشان سالهای سال است که کار می کنند، به راحتی خودشان را به اسپانسر نمی فروشند مگر آنکه خیلی هزینه کرده باشد و پول خوبی گرفته باشند، مثل فاکس نیوز و سی ان ان.
- در بحث رادیو و تلویزیون نوع دیگر اغتشاش رسانه ای این است که آنچه مخاطب می خواهد و در چارچوب عرف و شرع ماست را به او ارائه نکنیم ، آنهم در شرایطی که مخاطب می تواند انتخاب کند، سمت ماهواره می رود.
آن طرفی ها به قول معروف زبلی می کنند و برنامه هایی می سازند که مردم ما دوست دارند و خوششان می آید.رسانه سه ماموریت دارد. اطلاع رسانی، تفریح و سرگرمی و آموزش وقتی هر کدام از این وظایف حذف شود، مخاطب سراغ شبکه های دیگر می رود.
آموزش هم فقط درس شیمی و فیزیک نیست یک برنامه درباره ترافیک هم می تواند آموزش باشد.
زمانی که در آمریکا درس می خواندم، می گفتند گمان کنید مخاطب شما یک بچه 11 ساله است. آنها همین شیوه را پیش گرفتند. مثلا در بحث سرگرمی سریال های طولانی مدت می سازند اما در مجموع وجود فضای مجازی خوب است چرا که هشداری است برای رسانه های سنتی .
_میدانیم که در خارج از کشور رادیوهای محلی بسیار پرطرفدار هستند و ما تحت نظر یک سازمان صدا و سیما، شبکه های رادیویی و تلویزیونی استانی هم داریم اما گذشته از این از رسانه های اینترنتی مانند تلویزیون اینترنتی نباید غافل شویم که در حال شکل گیری هستند. آیا در خارج از کشور هم این تلویزیون های اینترنتی با شبکه های اینترنتی که در آنها برنامه سازی شکل بگیرد ، مانند کشور ما وجود دارد؟
بله، رادیو هم که اشاره کردید، چون موزیک پخش می کنند، طرفداران زیادی دارند اما درمورد تلویزیون چنین موضوعی که اشاره کردید، بدلیل کم کاری صداوسیمای ماست.مثلا می بینیم در شبکه های اینترنتی برنامه سازی انجام می شود، در حالی که چنین برنامه را باید در تلویزیون شاهد باشیم. درباره مقایسه ای که گفتید مثلا در استرالیا شبکه ABC یک شبکه دولتی است و حتی ممکن است از دولت انتقاد کنند.یکسری تلویزیون هم داریم که خصوصی هستند و برنامه تفریحی هم پخش می کنند. تلویزیون SBS هم مربوط به مهاجرین است و به تازه وارد ها اطلاعانی درباره استرلیا می دهد و مخاطب با همین دو شبکه تامین می شود.می خواهم برگردم، به اول بحثمان که اگر هر رسانه در جایگاه خود قرار بگیرد ما با اغتشاش رسانه ای کمتر مواجه می شویم . در دنیا شاهد اغتشاش رسانه ای هستیم اما در کشور ما بیشتر است و این یکی از دلایلش است.
_ به نظر میرسد در بحث ایجاد رسانه ،طی این سالها بیشتر به کمیت داختیم و از کیفیت غافل شدیم و نشانه این موضوع تعدد شبکه های تلویزیونی است. همین موضوع باعث شده خلاقیت در برنامه سازی گمشود و بعضا با آثار سطحی و تکراری مواجه می شویم. نظرتان چیست؟
تفکر رسانه ای درست باید داشته باشیم. در تلوبیون ببینید، 28 کانال داریم، اصلا چه لزومی دارد این تعداد شبکه، . رادیو نمونه بارز این موضوع است. تا مجری خودش و برنامه را معرفی نکند، متوجه نمی شوید، مثلا این رادیو فرهنگ است یا رادیو جوان. دوره ای بود که در برنامه سازی شب عید مهمان از این استودیو به آن استودیو می رفت،ازاینشبکه به آن شبکه،حتی این موضوع برای خود من هم پیش آمده است.
باید روند و نحوه تاسیس و راه اندازی یک شبکه را بدانیم و بررسی کنیم که اگر این شبکه را تأسیس کنیم ،چقدر مخاطب دارد. سازمان رادیو و تلویزیون متاسفانه سازمان اداره محوری است نه سازمان تولید کننده محور ، بسیاری از برنامه سازان کارمند سازمان نیستند مثل مجری ها که حتی تعرفه ای هم برای اجرا ندارند. حالا ماها را جمع کردند که تعرفه بنویسیم. سازمان صداوسیما باید بیشتر به مخاطب توجه کند. اگر هم بخواهند، 30 کانال راه اندازی کنند باید دید چه فایده ای دارد. صداوسیمای ما نیاز به یک تکان عظیم دارد. می دانم که در بحث فرستنده ها نیاز به نیرو داریم. در بحث گسترش شبکه ها عالی عمل شده است.این ها فنی ست اما در بخش هنری و کیفیت برنامه سازی اشکالاتی را می بینیم. مسئله مهم این است که تهیه کنندگی تلویزیون با تهیه کنندگی در سینما فرق دارد.در سینما اینگونه است که آدمی پول می گذارد فیلم تولید می شود و پس از فروش فیلم از گیشه تهیه کننده پولش را در می آورد اما یک سازمان رادیو تلویزیونی تهیه کننده را مدیر پروژه می داند که گروه را هماهنگ کند تا اثری برای تلویزیون تولید شود.مدت هاست این شیوه تهیه کنندگی اشتباه گرفته شده است.
مثلا تهیه کننده ای باید در زمینه بهداشت برنامه بسازد، او هم باید اسپانسر بیاورد ، به فلان پزشک می گویند پول بده بیا در تلویزیون صحبت کن خوب معلوم است تحت چنین شرایطی نمی توانید انتظار داشته باید که بهترین ها در برنامه تان بیایند، ضمن اینکه در برنامه سازی باید به ضرورت های جامعه توجه کنیم و بر آن اساس برنامه و سریال بسازیم.
- یکی از تخصص های شما اجراست. مجری ویترین برنامه است ولی با موجی مواجه هستیم که گمان می کنند اگر خوب صحبت کند حتما مجری های خوبی می شوند. نگاهتان به حال و اوضاع اجرا در رادیو و تلویزیون چگونه است؟ گویا سازوکاری برای انتخاب مجری وجود ندارد؟
البته ما را صدا کرده اند که آئین نامه انتخاب مجری بنویسم و امیدوارم به شکل ریشه ای این مشکل که اشاره کردید، حل شود.
_ برای سوال پایانی به نظرتان چه زمانی به سطح استاندارد در رادیو و تلویزیون می رسیم؟
کوتاهی رسانه رادیوو تلویزیون در بکارگیری استعدادها و اطلاع رسانی درست کار را به جایی رسانده که شبکه های اجتماعی و ماهواره ای خلا را پر کنند و به نظرم باید سطح استاندارد را مدل سازی کنیم و بگوئیم می خواهیم به این مدل ها برسیم.