به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ عصر ایران نوشت: «در پی زلزله سر پل ذهاب و قربانی شدن شماری از هممیهنان در غرب کشور و رواج شایعاتی درباره تعداد کشتهشدهها و مجروحان و انتشار اخبار ضد و نقیض در فضای مجازی، شبکه خبر تلویزیون مدام زیرنویس میکند: به شایعات توجه نکنید. اخبار رسمی را تنها از رسانه ملی دنبال کنید.!
این که نباید به شایعات توجه کرد، حرف درستی است اما آیا تنها صداوسیما رسانه ملی است؟ خبرگزاری جمهوری اسلامی رسانه ملی نیست؟ رسمی نیست؟ فقط صداوسیما رسمی است؟ اگر از خبرگزاریهای رسمی مملکت خبر نقل کنیم شایعه است ولی هر چه شبکه خبر زیرنویس کند، رسمی است؟
اندک زمانی پس از استقرار جمهوری اسلامی کلمه «ملی» را از رادیو و تلویزیون برداشتند و سازمان رادیو وتلویزیون ملی ایران تبدیل شد به «سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران» ولی حالا همین صداوسیما اصرار دارد خود را با واژه «ملی» توصیف کند. البته اشکالی ندارد. نمیخواهیم بگوییم این چگونه رسانه «ملی»ای است که در مواضع سیاسی به انتخابهای ملی و اکثریت ملت کمتر احترام میگذارد و چگونه ملی است؛ در حالی که به مناسبتها و چهرههای ملی همچون کورش و فردوسی کمتر توجه نشان میدهد.
این بحثها و شرح مستوفای آنها را میگذاریم برای فرصتی دیگر و عجالتا میپرسیم آیا تنها صداوسیما رسانه ملی است و هیچ رسانه دیگری در این مملکت، ولو دولتی و رسمی، ملی نیست؟
کاری به انواع خبرگزاریها و رسانههای مجوزدار نداریم و تنها به ایرنا اشاره میکنیم و میپرسیم خبرهای خبرگزاری رسمی دولت و نهادهای دیگر هم شایعه است؟ این که یک کانال رسمی برای انتشار اخبار وجود داشته باشد و مثلا یگانه مرجع رسمی ستاد مدیریت بحران باشد یا سخنگویی تعیین شود تا اعداد نهایی و رسمی را او اعلام کند، خوب و درست است. اما این که صداوسیما بخواهد از این فرصت بهره ببرد و خبر و گزارش دیگران را غیر رسمی و نامستند و شایعه بخواند و تنها خود را مرجع قابل وثوق معرفی کند، سوءاستفاده هم نباشد، نوعی بهرهبرداری و تفسیر انحصاری از رسانه ملی است.
اگر منظور از واژه «ملی» در رسانه ملی، مردمی و ملی است، اتفاقا شبکههای اجتماعی و فضای مجازی نقش رسانه ملی را ایفا میکنند؛ هر چند که در قضایایی از این دست و در خبررسانی راست و دروغ به هم آمیخته میشود. اما اگر منظور از «ملی» در واقع رسمی و دولتی است حداقل خبرگزاری رسمی کشور هم ملی و رسمی است. با این همه به جای ارجاع به یک سازمان یا رسانه باید به سازمان و نهاد ارجاع داد.
بهترین مثال و نمونه دوران جنگ و خصوصا ماههای آغازین آن در پاییز ۵۹ است که آمار رسمی رخدادهای جنگ را ستاد مشترک ارتش و بعدتر ستاد تبلیغات جنگ منتشر میکرد و مهم منبع است و صرف پخش از صداوسیما مستند و رسمی نمیکند. شکل درست این است که گفته شود تنها آمار و اخباری که ستاد مدیریت بحران یا هر مرجع رسمی دیگر اعلام میکند، موثق است.
حالا این خبر را به نقل از این ستاد چه صداوسیما نقل کند و چه خبرگزاری دولت یا خبرگزاری قوه قضاییه یا خبرگزاری بخش خصوصی تفاوت نخواهد داشت. مهم منبع و مرجع خبر است.
این که مدام بگوییم ایهاالناس! به هوش و بگوش که هر چه دیگران بگویند، نادرست است و شایعه و هر چه ما که «رسانه ملی» باشیم بگوییم خبر است و حاق واقع، قدری غریب مینماید؛ در حالی که خود این رسانه هم از اخبار خبرگزاری ها و تحلیلهای سایتهای معتبر تغذیه میکند. پس نقد اول این است که تنها صداوسیما ملی و رسمی نیست و دست کم خبرگزاری رسمی کشور هم ملی است. دوم این که در این گونه مواقع که بازار شایعات داغ میشود، ستادی باید تشکیل شود و اطلاعیه رسمی صادر کند تا رسانهها به آن استناد کنند. مثلا ستاد مدیریت بحران یا هلال احمر میتوانند یک کانال تلگرامی راه بیندازند. در این حالت چگونه میتوان گفت شایعه است؟
نکته مهمتر این که در این گونه مواقع ساعات اولیه مهم است. میدانیم صداوسیما باید با جاهای مختلف هماهنگ کند اما وقتی ساعات اولیه را از دست میدهند، مردم دیگر منتظر نمیمانند. حمله به مجلس را به یاد آوریم که صداوسیما در خبر رسانی تأخیر کرد. رسانه ملی اگر میخواهد یگانه مرجع باشد ساعات طلایی اولیه را باید دریابد.