
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ به مناسبت 7 آذرماه، روز نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، مصاحبه ای با امیر دریادار «علی اکبر اخگر» از فرماندهای نیروی دریایی انجام دادیم که متن این مصاحبه را در زیر می خوانید:
چرا 7 آذرماه به نام روز نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نام گرفت؟
عرض سلام و ارادت دارم به شهدای 8 سال دفاع مقدس، شهدای نیروی دریایی و شهدای جاویدالاثر که در دفاع از آب های اسلامی کماکان پیکرهای آنها در آرامگاهی مربع آرامیده و اینجا جایی نیست جز «خلیج همیشه فارس». همچنین ارادت خود را اعلام می کنم به شهدای 7 آذر 1359، دریادلانی که در این روز حماسه آفریدند. در این روز همتی فرمانده ناو و قهرمانان موشک انداز و همرزمانش صفحه دیگر را در خلیج فارس و در جنگ های دریایی باز کردند. شهید تکاور حسنی که با همرزمانش که حماسه ای دیگر روی سکو ترمینال البکر دشمن آفریدند و سرانجام 7 آذر حماسه ای دیگر در تاریخ جنگ های دریایی در شمال خلیج فارس به وقوع پیوست. یاد همه این شهدا بخیر.
نیروی دریایی با رصد کردن تجاوزات مرزی نیروی بعث عراق از قبل و از 31 شهریور 1359 و قبل از تهاجم نیروی بعثی قرارگاهش را در بوشهر تحت عنوان «قرارگاه نیروی رزمی 421» تشکیل داد. قبل از آغاز درگیری و قبل از 31 شهریور 1359 تکاوران نیروی دریایی حضور حماسه آفرین در خرمشهر به نمایش گذاشتند. خرمشهری که رژیم بعثی می خواست در یک روز تصرف کند و خوزستان را سه روزه تحت کنترل قرار دهد اما مقاومت بی بدیل تکاوران به مدت 34 روز طول کشید تا حماسه دیگری رقم بخورد. دشمنان می خواستند خود را از طریق خرمشهر به اهواز برسانند اما 34 روز مقاومت تکاوران باعث شد دشمن به تأخیر بیفتد و نتواند به اهداف خود برسد. در مدتی که آبادان تحت محاصره دشمن بود نیروی دریایی دفاع جانانه در کوی ذوالفقاری با حضور تکاوران انجام داد. همچنین هوا نیروی دریایی که از بندر ماهشهر پشتیبانی جزیره آبادان را انجام میدادند و شناور و بالگرد نیروی دریایی در راستای حفظ حراست از جزیره آبادان حماسه دیگری را خلق کردند.
اهداف نیروی دریایی در زمان جنگ چه بود؟
ما در زمان جنگ سه هدف را دنبال می کردیم. هدف اول ممانعت از حضور و تهاجم دشمن در منطقه شمال خلیج فارس بود. اگر به مصاحبه مقامات بعثی در آن سال ها نگاه کنیم، سفیر عراق در ژاپن اعلام می کند، رژیم بعث عراق آماده است تا کنترل تنگه هرمز را به عهده بگیرد یعنی 3 روز از جنگ نگذشته بود، برنامه آنها کنترل تنگه هرمز بود. اما نیروی دریایی با یگان های شناور در شمال خلیج فارس به دفعات، درگیری با یگان های عراق داشت و آنها را به قعر خلیج فارس فرستاد. این درگیری های در البکر و الامیه در شمال خلیج فارس انجام پذیرفت. درگیری مداوم شناورهای نیروی دریایی ایران و نیروی دریایی بعث عراق در 7 آذر 1359 به اوج خود رسید و با عملیاتی با حضور حماسه سازان نیروی دریایی و همچنین نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران توانستیم بزرگترین ضربه را که شاید از نوع جنگ های دریایی در خلیج فارس بی نظیر باشد، به دشمن بعثی بزنیم. حدود 12 فروند شناور نیروی دریایی عراق و نیز 10 فروند هواپیمای عراق در این عملیات ساقط شدند و از بین رفتند. این تقابل رو در رو میان نیروی دریایی ایران و رژیم بعث عراق باعث شد صیانت و کنترل دریایی در شمال خلیج فارس تحت نظارت و کنترل نیروی دریایی ارتش قرار گیرد.
هدف دوم شما چه بود؟
هدف دومی که نیروی دریایی دنبال می کرد این بود که کشتی های تجاری عراق حضورشان در بنادر البکر و الامیه قطع شود و به این کشور اجازه صادرات نفت و واردات کالا داده نشود. به همین منظور عملیات های متناوبی در دریا انجام و برنامه ریزی شد. اولین عملیات که نامش «اشکان» بود در حقیقت نیمه اول آبان 1359 انجام شد. سه فروند ناو نیروی دریایی به نام های «جوشن، گردونه و پیکان» تهاجمی را به پایانه نفتی البکر و الامیه انجام دادند و توانستند ضرباتی را به این دو پایانه نفتی وارد کنند. این دو پایانه نفتی بیش از 2 میلیون بشکه نفت را صادر می کرد. در نیمه آبان 59 عملیات شهید صفری انجام شد. پس از این عملیات و با همت تکاوران نیروی دریایی ارتش و با پشتیبانی ناو قهرمان، ناو پیکان و همتی دو پایانه نفتی البکر و الامیه مورد تصرف تکاوران قرار گرفت و پس از 24 ساعت نیروی دریایی با گذاشتن مواد منفجره روی این دو پایانه باعث شدند آنها قادر نباشند، نفتی را صادر کنند. در اوایل آذر 59 عملیاتی تحت عنوان دستور «رزمی مرواریدی» طراحی می شود. در این عملیات گروهی از تکاوران ویژه باید پایانه نفتی البکر را تصرف می کردند و با کشاندن بقیه ناوهای نیروی دریایی عراق ضمن انهدام آنها پایگاه دیده بانی آنها را در پایگاه شمال خلیج فارس محروم می کردند. در تاریخ 6 آذر 1359 این عملیات آغاز شد و 2 فروند هلی کوپتر نیروی دریایی، تکاوران ویژه خود را روی سکو تخلیه کردند و با درگیری که انجام شد تعدادی از مدافعان پایانه البکر اسیر، تعدادی کشته و بقیه هم پایانه را ترک کردند. ناو قهرمان ما در 6 آذر 59 در کنار پایانه نفتی تصرف شده مستقر می شود و در طول شب درگیری با ناو دریایی عراق انجام می گیرد. با ادامه درگیری در 7 آذر با حضور هواپیماهای نیروی دریایی عراق و هواپیماهای ضد سطحی و پوشش دهنده اتفاق بزرگی در شمال غربی خلیج فارس به وقوع پیوست. همچنین در این درگیری ناو قهرمان ما مورد اصابت قرار گرفت و همتی و همرزمانش به شهادت رسیدند و پیکر پاک آنها در شمال غربی خلیج فارس همچنان جاوید الاثر است. به همین دلیل 7 آذر برای ما روز حماسه سازی بوده زیرا ضربه محکمی به رژیم بعث عراق وارد شد و تا پایان جنگ نتوانستند حضوری در دریا داشته باشند.
آیا چرخه اقتصادی جایگاهی در برنامه های شما در 8 سال دفاع مقدس داشت؟
بله همین طور است. هدف سوم که نقطه عطفی در چرخه اقتصاد بود، عملیات اسکورت کاروان ها و کشتی ها از بندرعباس و پشتیبانی های بسیار عالی تیزپروازان نیروی هوایی ارتش بود. ما توانستیم کشتی هایی که در مسیر بندرعباس تا بندر بوشهر، خارک و بندر امام بودند را اسکورت کنیم و مقابل این تهاجمات که از طریق مین هایی که در دریا توسط کشور عراق ریخته می شد، آنها را محافظت کنیم. در طول 8 سال دفاع مقدس حدود 10 هزار فروند کشتی اسکورت شد و این کشتی ها 300 میلیون تن کالا را در 150 عملیات جابجا کردند. در تمام این سال ها تلاش شد چرخه اقتصادی کشور را سالم نگه داریم. در کنار این عملیات، عملیات مقابله با ناو استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا در خلیج فارس در تاریخ 29 فروردین 1367 انجام شد و ناو جوشن و سهند ایستادگی کردند، هر چند آسیب هایی در بعد انسانی و تجهیزات هم داشتیم.
آیا نیروی دریایی ارتش در طول 8 سال دفاع مقدس نقشی در سایر عملیات ها داشت یا خیر؟
ما در سایر عملیات ها هم فعال بودیم. در عملیات بیت المقدس نیروی دریایی موفق شد همان شب اول عملیات و با شناور خود در منطقه کارون 15 هزار رزمنده را از یک سمت به سمت دیگر کارون جابجا کند و تفنگ داران در طول نوار مرزی اروندرود و باز پس گیری خرمشهر و آزادسازی خونین شهر، فعالانه شرکت کنند. در طول عملیات خیبر هم هواناوها، بالگردها و شناورهای نیروی دریایی در کنار سایر رزمندگان بودند و در عملیات خیبر نزدیک 27 هزار رزمنده و تجهیزات شان توسط هواناوها و شناورهای نیروی دریایی در جبهه غرب کشور، جابجا شدند. در عملیات بعد نیز حدود 2 هزار رزمنده و تجهیزات شان در عملیاتی بین جزیره مجنون که درگیری در آنجا صورت میگرفت، جابجایی انجام دادیم. در سال 1364 و عملیات والفجر8، هواناوهای نیروی دریایی در لحظات اولیه توانستند 2 هزار رزمنده را از یک سوی اروند رود به آن سوی اروند رود ببرند. نیروی دریایی در طول 8 سال دفاع مقدس پا به پای رزمندگان بود. همچنین در سیل خوزستان و مسایلی نظیر زلزله رودبار و منجیل نیروی دریایی در کنار مردم آنچه را که در توان داشت، به میدان آورد.
از اهداف نیروی دریایی ارتش سخن گفتید، قطعا این حضور شما خاطراتی را برای همیشه در ذهن تان حک کرده است. خاطره ای که هیچ گاه فراموش نکردید، چه بود؟
دو خاطره برای همیشه در طول 8 سال دفاع مقدس در ذهن من برای همیشه باقی خواهد ماند. اولین خاطره من به 30 مهر 1359 زمانی که فرمانده ناو قهرمان جوشن بودم، باز می گردد. از طریق نیروی رزمی 421 و فرماندهی قرارگاه، عملیاتی در شمال خلیج فارس داشتیم. من را احضار کردند که باید به دریا بروم. به من گفتند، امشب کشتی های ما از طریق کانال خورموسی در بندر امام می خواهند کالاهای خود را تخلیه کنند و من باید برای تأمین امنیت کشتی های تجاری مطمئن می شدم. من دستورات دریانوردی را گرفتم و با یگان های شناور و پس از هماهنگی با فرمانده ناو کار خود را آغاز کردم. ما زمانی که به دریا می رویم به نیروها می گوییم چه برنامه ای داریم و چگونه باید هوشیار باشیم. نیمه شب بود که در شمال منطقه خلیج فارس مستقر شدیم. سمت راست من کانال خورموسی بود که کشتی های تجاری باید حرکت می کردند و سمت چپ هم کانال البکر و الامیه. پاسی از شب گذشته بود که از اتاق عملیات ناو گزارش دادند یک هدفی را مشاهده کردیم و این هدف در حال نزدیک شدن به منطقه عملیاتی ما است. با بررسی های خود متوجه شدیم ناو دشمن از طریق کانال خور عبدالله جابجا شده و رفتارهای این شناور نشان می دهد در نظر دارد، یگان های ما را مورد تهاجم قرار دهد. ما آماده درگیری شدیم تا نزدیک ناو تجاری ما نشوند. در آن زمان تحریم زیاد بود و با محرومیت موشک مواجه بودیم و درگیری ها باید به موقع انجام می شد. در این بین از اتاق عملیات ناو به من اطلاع دادند که هدفی در حال عبور از سمت کانال خورموسی در حرکت است اما یک فروند نبود، دو فروند ناو جنگی است. اولین اقدام این بود که با حداکثر سرعت به سمت آنها حرکت کنیم اولی را با موشک و دومی را با توپ درگیر کنیم تا کشتی تجاری ما را مورد حمله قرار ندهند. نیمه شب گذشته بود، عملیات شروع شد و اولین شناور که حامل موشک بود مورد اصابت قرار گرفت. به دلیل موشک هایی که در آن بود به شدت منفجر شد و از این شدت انفجار افق روشن شد. دومی هم نایستاد و منطقه را ترک کرد و پشت پایانه نفتی البکر پنهان شد. این عملیات تا صبح با کمک تیزپروازان نیروهای دریایی ارتش و بالگردهای نیروی دریایی انجام شد. پس از این اتفاق 5 شناور دیگر نیروی دریایی عراق وارد صحنه شدند که در این فرصت آنها را نیز منهدم کردیم و ضربه قوی در این عملیات به شناورهای نیروی بعثی وارد شد. این اولین ضربه دریایی بود که در شمال خلیج فارس عراقی ها از ایرانی ها خوردند.
خاطره دوم را هنوز تعریف نکردید؟
نفت سفید در زمان جنگ تحمیلی از اهمیت زیادی برخوردار بود. نفت سفید وارد بندر امام می شد و از طریق لوله به جبهه ها می رفت. آذرماه بود که به دلیل برودت سرما نیاز به واردات نفت سفید داشتیم. نفت سفید باید از طریق کشتی تجاری و از طریق کانال خورموسی حرکت کرده و در بندر ماهشهر و امام تخلیه میشد. این کشتی بزرگ نفتی در اوایل صبح از طریق رادار قابل رویت بود. عراق توانست با پرتاب موشک از جنوب خود این کشتی را مورد اصابت قرار دهد و بلافاصله کشتی آتش گرفت. پرسنل کشتی خارج شده و با سوار شدن بر قایق پا به فرار گذاشتند و منطقه را ترک کردند. این کشتی 30 هزار تنی با آتش و با جریان آب به سمت کانال خورموسی حرکت می کرد و چون عملیات شمال خلیج فارس برعهده من بود مسئولیت این عملیات را به عهده گرفتم. تمام تلاش مان این بود که این کشتی در خورموسی به گل ننشیند که اگر این اتفاق می افتاد، بندر امام که دارای 28 اسکله بود را به تعطیلی می کشاند و ضربه شدید اقتصادی به کشور وارد می کرد. به من مأموریت داده شد مانع حرکت کشتی به داخل محل باریک کانال خورموسی شوم. بنابراین با هلی کوپتر به سمت این کشتی رفتم و این کشتی از میانه به عقب در حال سوختن بود. ترسیدم از خدمه داخل کشتی باشند، از خلبان خواستم هر طور که می تواند من را روی این کشتی پیاده کند، سرانجام با درایت خلبان، هلی کوپتر نیروی دریایی من را از طریق بایر هلی کوپتر روی کشتی پیاده کرد و از طریق این کابل که از ارتفاع 20 و 30 متری آویزان شده بود، به داخل کشتی رفتم. خلبان گفت تا جایی که سوخت دارم می ایستم و منتظر علامت شما برای سوار شدن هستم. با این هدف از سینه کشتی پیاده شدم تا به سمت فرماندهی بروم و با زبان انگلیسی و فارسی صحبت کردم تا مطمئن شوم فردی در کشتی نیست که خوشبختانه کسی حضور نداشت. کشتی به سمت شمال غربی و باریک شدن کانال خورموسی در حال حرکت بود. اولین اقدام این بود که خود را به سینه کشتی برسانم و با تجربه ای که در امر ملوانی و ناوبری داشتم، لنگر انداختن کشتی را که نیاز به 4 نفر دارد، به تنهایی انجام دادم و لنگر به کف دریا رسید و نشست. دیگر جریان آب نتوانست کشتی را به سمت کانال باریک خورموسی ببرد و خوشبختانه این کانال امن و باز ماند تا کشتی های دیگر در تردد باشند و با علامت دست اشاره کردم و خلبان من را به داخل هلی کوپتر کشید. هر چند این کشتی آسیب دید اما کانال خورموسی هیچگاه بسته نشد.
سخن پایانی
رِژیم بعث می خواست در طول 8 سال دفاع مقدس با مین گذاری و پرتاب موشک کانال های ما را مسدود کند تا نتوانیم به بندر امام کشتی بفرستیم اما هیچگاه موفق نشدند. بندر امام هیچگاه در این 8 سال بسته نشد و این اقدام با همت نیروی دریایی صورت گرفت. البته صادرات و واردات ما کم و زیاد شد اما هرگز قطع نشد.
گفتگو: سمانه مقدم