فیلم سینمایی «سرخپوست» یک قدم جلوتر از «ملبورن» در کارنامه نیما جاویدی است چراکه او در این فیلم به اثری جذاب و ساختاری متفاوت در فیلمسازی، طراحی صحنه، دکوپاژ و قاببندیهای خاص در موقعیتی جدا با آن چیزی که معمولا میبینیم دست پیدا کرده است.
فیلم «سرخپوست» یک سرو گردن بالاتر از خیلی از فیلم های جشنواره امسال است، کشش و تعلیقهای فیلم، فرا ایرانی دیده میشود، مشخصا انتخاب لوکیشن برای این سبک از کارگردانی با وسواس بسیار انتخاب شده است.
مشخصاً فیلم «سرخپوست» دارای تفکری ویژه در فیلمسازی است که کارگردان به این نوع از کارگردانی و بازی گرفتن از بازیگرانش رسیده و عملا میتوان حدس زد که فیلم راحتی نساخته است و بیشک باید گفت نقطه عطف فیلم «سرخپوست» بازی نوید محمدزاده است که در قدم اول باید گفت از آنچه همیشه از او میدیدیم جدا شده و در حقیقت مانند فیلم «متری شیش و نیم» بیتردید این بازیگر به کنترل کامل در بازیگری دست یافته است، نقش را از آن خود کرده است لحظات ریز بازیاش را برای دوربین سینما تعریف کرده است و با ریکشنهای تئاتری و حسیاش که گاهی در جان نقش فرو میرود فاصله گرفته و با کمک گریمی که سن و سالش را به عددی بالاتر از خودش رسانده است به پختگی نقش و شخصیت جناب سرگرد چنگ زده است.
نوید محمدزاده در این فیلم پارتنری چون پیمان معادی در فیلم «متری شیش و نیم ندارد»، برخلاف فیلم «متری شیش و نیم» شخصیت او بر موقعیت و جغرافیای روایت داستان چیره شده است و در فیلم ما به دنبال واکنشهای یک انسان درونگرا، گاهی سرد و البته احساسی میرسیم.
اگر چه فیلم از کارگردانی بسیار خوبی برخوردار است و کارگردان به خوبی از المانها و نمادها در ریزهکاری فیلمش سود برده است اما نباید فراموش کند که بخش مهمی از کار را مدیون نوع هدایت و بازی گرفتن از بازیگرانی است که هر یک در کنار محمدزاده قرار میگیرند تا لایه جدیدی از این شخصیت تعریف شود.
پریناز ایزدیار در این فیلم خارقالعاده نیست، جز چند سکانس ویژه و بازی درست از او کار عجیبی سر نمیزند و در واقع میتوان گفت نقش برایش از آستین در میآید و قطعاً او درخشانتر از این نیز در کارنامهاش دارد.
اگر داوران و مسئولین جشنواره به دنبال نوبتگرایی و خط و ربطهای مرسوم نباشند میتوان فعلا سیمرغ را برای محمدزاده و بازیهای درخشانش کنار گذاشت. اگر چه امسال بازیگران دیگری نیز با نمایش بازیهای درخور برای نوید محمدزاده رقبای جدی هستند.