
وحید تاج، خواننده موسیقی سنتی ایرانی، که این روزها صدای خود را در صحنه های مختلف موسیقی به اجرا گذاشته است در یک گفتوگوی کوتاه با خبرنگار موسیقی برنا اول سوال آخر را پاسخ داد و گفت: اول آرزویم را میگویم؛ امیدوارم که سال 98 برای مردم سال خوبی از نظر اقتصادی باشد و آرامش و دلخوشی داشته باشند. مردم در سالی که گذشت از نظر اقتصادی در فشار بودند.
وی افزود: اقتصاد مانند مهره آخر دومینو است اگر بیفتد تمام سازه و بنای یک اثر را از بین می برد. امیدوارم مردم از زیر بار فشار اقتصادی بیرون بیایند.
وحید تاج درباره وضعیت موسیقی در سالی که گذشت، گفت: در سالی که گذشت مثل همه سالهای گذشته اتفاق خاصی برای موسیقی نیفتاد و ما شنونده اخباری نو نبودیم. حتی جشنواره موسیقی فجر هم نتوانست کمکی بر جامعه موسیقی بکند . بعد از سی و چهار بار برگزاری یک جشنواره هنوز راههای خطا را شناسایی و برطرف نکرده ایم. امیدوارم در آینده اتفاقات خوبی بیفتند.
وی در ادامه افزود: البته بسیاری از هنرمندان و مسئولین برگزاری جشنواره زحمات زیادی را متحمل شدند از جمله منصور صارمی، شاهین فرهت و همچنین علی ترابی که با همه توان خود با توجه به تمام محدودیت ها و کمبودها در برپایی و برگزاری این جشنواره گام برداشتند. با توجه به اینکه سیاستگذاریهای اشتباه و غلطی را در حوزه موسیقی داریم نمی توانیم به یک فرد و یا مدیر خرده بگیریم و تقصیر ها را بر گردن آنها بندازیم.
این خواننده دزفولی جوان با تبریک سال نو از برنامه های اجرایی خود گفت و افزود: من در سال جدید به تاریخ 26 اسفند ماه تا سوم فروردین برای اجرای کنسرت همراه با گروه همنوازان تاج به یونان خواهم رفت، سپس در هنگ کنک با کیوان ساکت همسفر خواهم بود و به اجرای کنسرت خواهیم پرداخت.
وحید تاج در پایان پیش بینی خود برای روند موسیقی در سالهای آتی را با بیان شعری از فریدون مشیری عنوان کرد و خواند:
بهار میرسد اما ز گل نشانش نیست نسیم رقص گل آویز گل فشانش نیست
دلم به گریه خونین ابر می سوزد که باغ خنده به گلبرگ ارغوانش نیست
چمن بهشت کلاغان و بلبلان خاموش بهار نیست به باغی که باغبانش نیست
چه دل گرفته هوایی چه پافشرده شبی که یک ستاره لرزان در آسمانش نیست
کبوتری که درین آسمان گشاید بال دگر امید رسیدن به آشیانش نیست
ستاره نیز به تنهاییش گمان نبرد کسی که هم نفسش هست و همزبانش نیست
جهان به جان من آنگونه سردمهری کرد که در بهار و خزان کار با جهانش نیست
ز یک ترانه به خود رنگ جاودان نزند دلی که چون دل من رنج جاودانش نیست.