
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ ماریو بارگاس یوسا، در ۲۸ مارس سال ۱۹۳۶ در آرکیپای پرو به دنیا آمد. وی تنها فرزند پدر و مادرش بود و والدینش پنج ماه بعد از ازدواج از هم جدا شدند. ۱۰ سال اول زندگیاش را در بولیوی و با مادرش گذراند. پس از آن که پدربزرگش مقام دولتی مهمی در پرو به دست آورد، همراه مادرش در سال ۱۹۴۶ به سرزمینش بازگشت. دوران کودکی او با سختی سپری شد.در ۱۴ سالگی پدرش وی را به دبیرستان نظام فرستاد که تأثیری ژرف و پایا بر او نهاد و ایده نخستین رمانش را در ذهنش پروراند. نگرش داروین گرایانه او نسبت به زندگی حاصل تجربه ... .
رمان گفتگو در کاتدرال، حکایتی به یادماندنی درباره قدرت، فساد و جست وجویی پیچیده برای یافتن هویت است. داستان کتاب در دهه 1950 و در خلال حکومت دیکتاتوری مانوئل آپولیناریو اودریا آمورتی در پرو میگذرد. گفتگوی ذکر شده در عنوان کتاب، بین دو شخصیت با نامهای سانتیاگو و آمبروسیا بوده و طی آن، هر یک از زندگی سخت و مشقت بار خود سخن میگویند و تنزل و استیصال وارد شده بر مردم شهرشان را به رخ یکدیگر می کشند. ماریو بارگاس یوسا به واسطه گسترهای پیچیده از اسرار و ارجاعات تاریخی، سازوکارهای ذهنی و اخلاقی حاکم بر دستاندرکاران قدرت را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. رمان گفتگو در کاتدرال، که چیزی بسیار بیشتر از تحلیلی تاریخی جلوه میکند، رمانی پیشگامانه است که به موضوعاتی بنیادین میپردازد: هویت و نقش شهروندان تحت یک حکومت و این که فقدان آزادیهای مدنی چگونه بر ذهن و فکر یک ملت، زخمی جاودانه میزند.
«گفتگو در کاتدرال» (سال انتشار 1969) سومین رمان بارگاس یوساست. برخی از ناقدان این کتاب را برجستهترین اثر او و یکی از مهمترین آثار در بازنمائی سیمای آمریکای لاتین میدانند. لوئیس دی یس در نقدی بر این کتاب مینویسد: (گفتگو در کاتدرال را می توان با آسودگی مهمترین دستاورد بارگاس یوسا در زمینه روایت دانست... آنگاه که نوشتن این کتاب به پایان آمد بارها از نویسنده شنیدیم که میگفت گفتگو در کاتدرال آنچنان توان آفرینش و مهارت او در روایت گری را مصرف کرده که به راستی تردید دارد که از این پس بتواند از مرزهای این کتاب فراتر رود.)
«گفتگو در کاتدرال» را در عین حال میتوان رمانی درباره دیکتاتوری در آمریکای لاتین دانست که در آن جنبه سیاسی ماجراها با ظرافت و اصالتی خاص طرح شده است. بسیاری از منتقدان این کتاب را از این لحاظ با آثاری چون آقای رئیس جمهور اثر آستوریاس، پاییز پدرسالار اثر مارکز و من، من عالیجاه اثر رونا باستوس همسنگ میدانند اما تفاوت این رمان با کتاب های نامبرده این است که بارگاس یوسا به جای آن که به شخص دیکتاتور بپردازد و او را محور اصلی داستان قرار دهد سراپای جامعه ی دیکتاتورزده را می کاود و سیمای هولناک لیما _ یا پرو یا امریکای لاتین _ را پیش چشم خواننده مینهد جامعهای که در آن همه آدمها حتی آنان که خود کارگزار دیکتاتوری اند هر یک "جائی در طول این خط" خود را تباه شده مییابند و از این دامچاله راهی جز به سوی شکست نمی برند .
این کتاب را عبدالله کوثری به فارسی ترجمه کرده است.