به گزارش خبرنگار خبرگزاری برنا در آذربایجان شرقی ، به همین مناسبت گفتگوی کوتاهی با نویسندگان مطرح کشوری و استانی با موضوع نویسندگی و داستان نویسی ترتیب داده شده است که در ادامه می آید:
سناپور:
خلاقیت نوجوانان داستاننویس را پرورش دهید
حسین سناپور نویسنده، روزنامهنگار و منتقد ادبی در حاشیه برگزاری مهرواره داستان آفرینش گفت: نسل جدید با دارابودن امکانات و تجربههای بیشتر و فضای بازتر میتوانند استعدادهای بهتری برای داستاننویسی باشد.
او تاکید کرد استعدادهای نوقلمان باید حفظ و پرورش داده شود و در مسیر درست قرار بگیرد و برای تداوم موفقیت نوجوانان داستاننویس، باید آنها را در یک دوره چندساله زیر نظر داشته باشیم و ببینیم از ۱۳ تا ۱۸ سالگی چه سیری را طی کردند. بیتردید با این روند میتوان در طول چند سال (دستکم پنج سال یا بیشتر) از این نوجوانان، داستاننویسان بهتری ساخت.
نویسنده رمان پرفروش «نیمه غائب» بر این باور است که سناپور همچنین معتقد است: آموزش تکنیک داستاننویسی باید در بزرگسالی صورت بگیرد درحالی که کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال نیازی به این آموزش ندارند و مربیان مراکز کانون - که باید آموزشهای بیشتری ببینند - میتوانند کاری کنند تا بچهها خودشان را در این آثار نشان بدهند، اعتماد به نفسشان را بالا ببرند و با بهکارگیری تخیل، هرچه بیشتر خلاقیت خود را بروز بدهند.
نویسنده کتاب «سپیدتر از استخوان» در همین زمینه تاکید کرد: ما با استعدادهای زیادی روبرو هستیم ولی مسیر و شرایط گاهی اوقات خوب نیست و این استعدادها نمیتوانند به مسیرشان ادامه بدهند. کانون باید نخست، مربیان مراکز فرهنگی هنری خود را آموزش دهد تا آنان بتوانند خلاقیت نوجوانان را شکوفا و بروزرسانی کنند بعد هم با تشویقهای گوناگون - مانند برگزاری همین مهروارهها - بچهها را علاقهمند نگه دارد.
خالق کتاب «دختر شینا»:
نمی توان با تخیل از واقعیت جنگ برای نوجوانان گفت
بهناز ضرابیزاده، نویسنده کتاب «دختر شینا» بهعنوان یکی از مدرسان مهرواره داستان آفرینش کانون، نوجوانان داستاننویس را با ادبیات پایداری آشنا کرد.
راوی اثر پرمخاطب دختر شینا در اینباره توضیح داد: گفتوگو درحوزهی ادبیات پایداری با نوجوانانی که جنگ را تجربه نکردهاند، بسیار سخت است چراکه بچهها وقتی وارد حوزه ادبیات پایداری میشوند، بیشتر به داشتههای ذهنی و رسوبات «مطالعات» ی که از کتابهای دیگر در یادشان است، بهره میگیرند و با این موضوع، کلیشهای برخورد میکنند و دچار شعارزدگی میشوند.
ضرابیزاده افزود: در ادبیات پایداری محور، انسان و تعالی اوست. بچهها برای موفقیت در این عرصه باید مطالعهشان را در زمینههایی مانند روانشناسی، تاریخ، علوم اجتماعی و دفاع مقدس بالا ببرند. اما دیدن فیلمهای موفق خارجی و داخلی نیز برای این تغییر نگاه مفید است.
نویسنده کتاب «ساجی»، نشستن پای صحبتهای کسانی که راوی جنگ هستند و این رخداد تاریخی را تجربهکردهاند و از آن خاطراتی دارند، بسیار مهم دانست و یادآور شد: راویان دفاع مقدس یک ثروت و گنجینهاند و نوجوانان میتوانند از این راه سوژههای داستانی را پیدا و با پرداختن به آن، داستانهای خوبی را خلق کنند. جنگ در کشور ما یک واقعیت است که اتفاق افتاده است و نمیتوان با تخیل به آن پرداخت.
نویسنده کتاب «گلستان یازدهم» که سالها بهعنوان مربی و کارشناس با کانون همکاری کرده و به تازگی به عنوان مدیرکل کانون استان همدان منصوب شده، یادآور شد: نوجوانان عضو کانون که تعدادی از برگزیدگان آن در حوزه داستان در مهرواره آفرینش شرکتکردهاند، از قدرت نقد و تحلیل مسایل سیاسی، اجتماعی و ادبی برخوردار هستند و به نظرم با وجود مربیان خوب، بامطالعه، توانمند و باانگیزهای که دارند میتوانند در آینده به نویسندههای فعال، حرفهای و خوشنامی تبدیل شوند.
نویسنده کتاب «محله حاجی» حضور استادان بهنام، صاحبنظر و حرفهای را که آثارشان با اقبال مواجه شده است یکی از نکتههای مثبت مهرواره داستان کانون عنوان کرد و گفت: اگر بچهها از هر یک از این مدرسان چند مورد کلیدی هم یاد بگیرند، برایشان مفید است. شاید کمترین کاری که بهنظرم در این کارگاهها میتواند اتفاق بیفتد انگیزه دادن به نوجوانان داستاننویس است تا بدانند آیندهای شبیه نویسندههای خوشنام دارند.
محمدرضا گودرزی؛
نداشتن چارچوبهای ذهنی، آثار نوجوانان داستاننویس را زیباتر کرده است
محمدرضا گودرزی نویسنده و منتقد ادبیات معتقد است، برای نوجوانان داستاننویس مهم نیست چه چیزی را به خواننده انتقال میدهند بلکه ذات داستان برای آنها اهمیت دارد و این یکی از دلایلی است که به آثار آنها نسبت به بزرگسالان کیفیت میبخشد.
وی گفت: نوجوانان در داستانهایشان از چهارچوب خاصی در ذهنشان تبعیت نمیکنند و این رهایی باعث میشود آثارشان حتی نسبت به برخی بزرگسالان قویتر شود.
نویسنده کتاب «آنجا زیر باران» امیدوار است نوجوانان شرکتکننده در مهرواره داستان آفرینش، در آینده نزدیک به داستاننویسان خوبی تبدیل شوند.
گودرزی در کارگاه مربیان کانون نیز به نقد و تحلیل آثار آنان پرداخت و توضیح داد که داستان میتواند در لایه و سطح دوم خود دارای ابهام و تکثر معنا باشد اما ابهام در سطح اول آن و شخصیتپردازیهای اصلی قابل قبول نیست و باعث میشود که خواننده با اثر ارتباط برقرار نکند.
نویسنده کتاب «شهامت درد»، زیادهروی در استفاده از زبان محاوره و لهجه تهرانی را یکی دیگر از اشکالهای اصلی داستاننویسی مربیان برشمرد و توضیح داد که این مساله هم از نظر نگارشی گاهی غلط است هم با واقعیت گفتوگوها فرق میکند یک نویسنده نباید عین آن چیزی را که مردم بیان میکنند در آثارش بیاورد چراکه در کلام مردم نقص و زیادهگویی فراوان است و او باید دست به گزینش بزند.
وی با بیان این مثال که محمدعلی جمالزاده نویسنده سرشناس ایرانی هم از زبان عامیانه استفاده میکند و نوشتاری مینویسد، توضیح داد که او هرگز به زبان محاوره روی نمیآورد و نباید در داستانهایمان اگر هم نقل قول میآوریم واژهها را تغییر دهیم و اصرار به استفاده از لهجه تهرانی داشته باشیم در حالی که هر خوانندهای بنابر لهجه خودش کتاب را میخواند و در ذهنش دست به تغییر واژهها میزند.
به اعتقاد این نویسنده، استفاده غلوآمیز از زبان محاوره درعینحال یکی از عواملی است که فارسیزبانان کشورهای دیگر و کسانی که تازه این زبان را فراگرفتهاند در خواندن آثار نویسندگان ایرانی دچار مشکل میکند.
گودزی همچنین استفاده نابهجا از توصیف و بیان جملههای عاشقانه را که باعث میشود اطلاعات داستان به صراحت و شفافیت به خواننده منتقل نشود یکی از مشکلات آثار داستانی عنوان کرد و بخشی از آن را نشاتگرفته از آموزشهای نادرست دانشگاهها دانست.
نویسنده مجموعه داستانهای «پشت حصیر» دراینباره توضیح داد که جملههای داستان باید در ذات خود زیبا و در خدمت اثر باشد و نیازی نیست با بازیکردن زیاد با کلمات و ایجاد ابهام، از دادن اطلاعات به خواننده خودداری کنیم.
عبدالمجید نجفی؛
آموزش داستاننویسی به نوجوانان سرمایهگذاری برای آینده ادبیات است
عبدالمجید نجفی نویسنده کتابهای کودک و نوجوان نیز بیان داشت: برگزاری برنامههایی مانند مهرواره داستان آفرینش یک هزینه نیست بلکه بهواقع سرمایهگذاری صحیح و منطقی در قلمرو ادبیات، فرهنگ و هنر است.
وی با بیان این مطلب افزود: این مهرواره ما را به یاد برنامه «آیش» کانون میاندازد که در دهههای ۶۰ و ۷۰ با این عنوان برگزار میشد و بسیاری از نویسندگان و شاعرانی که هماکنون در عرصهها
ی فرهنگی، هنری و ادبی فعال هستند، همچون بابک نیکطلب، افشین علاء و انسیه موسویان در آن سالها از اعضای کانون بودند و اکنون افرادی مؤثر در مسئولیتهایشان هستند.
نویسنده کتاب «مترسکها ایستاده میخوابند» معتقد است اگر در بین نوجوانانی که در کارگاههای داستاننویسی این مهرواره در تبریز حضور دارند حتی دو نوجوان، بعدها به نویسندهای شاخص و اثرگذار تبدیل شود کار بزرگی صورت گرفته است. در عین حال نوجوانان شرکت کننده هم کسانی هستند که به کتاب و مطالعه علاقهمند و کتابشناس و داستانبلد میشوند.
نجفی توضیح داد که در کارگاههای این مهرواره علاوه بر آموزش فنون و تکنیک داستاننویسی در مورد «آنِ داستان» تاکید کردم. «آنِ داستان» چیزی است که در داستان به آن کم پرداخته میشود. معمولا در کارگاهها بیشتر روی تکنیک متمرکز میشوند اما جنبههای داستانی کمتر مورد بحث قرار میگیرد.
این نویسنده تبریزی که بهعنوان مدرس در این مهرواره حضور داشت، اضافه کرد: با توجه به اینکه این نوجوانان از سراسر کشور آمدهاند، گوشهای از تجربههای خودم را در مورد داستانهای بومی و اقلیمی بیان و تاکید کردم در داستانهای ما عناصر بومی، اقلیمی و فولکلور منطقه لحاظ میشود که باعث قدرت کارمان شده است.
او گفت: ۱۷ سال در مراکز کانون بهعنوان مربی و کارشناس ادبی فعالیت کرده و در قالب طرحهایی مانند «رمان نوجوان امروز» و «دو پنجره» با کانون همکاری داشتهام و هنوز هم در ارتباط هستم چراکه من جوانی خودم را با افتخار تمام در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و در کنار بچهها گذراندهام.
نجفی ادامه داد: کار در کانون را آگاهانه انتخاب کردم، چون باور داشتم در بازه زمانی زندگی خودم مربی و معلم هستم و باز هم اگربه دنیا بیایم مربیگری و کار در کانون را انتخاب خواهم کرد.
خبرنگار: ذاکری فر