
این روزها قطعاً گیتی قاسمی را میتوان یکی از پرکارترین بازیگران سینما دانست اما تا امروز او بیش از هر چیز در نقشهای مکمل ایفای نقش کرده و به تازگی با بازی در سریال «سالهای دور از خانه» توجهات بسیاری را به خود جلب کرده و در گفتوگو با خبرنگار برنا، از برنامههای آیندهاش و وضعیت بازیگری در سینما و تلویزیون میگوید.
اصولا در بازیگری کارنامه خوبی دارید و حتی با فیلمهایی چون «سد معبر» و «ویلاییها» در جشنواره مطرح شدید و بازی شما تحسین همگان را برانگیخت. در حقیقت میتوان گفت مسیری درست را تا رسیدن به اتفاقات خوب طی کردید. با این حال من معتقد هستم دیر کشف شدید. علت چیست؟!
این سوال بارها از من پرسیده شده و خودم خیلی فکر کردم شاید به این دلیل است که من در هیچ تیمی نبودم. البته هیچ علاقهای به بودن در تیمها ندارم و در آینده نیز در هیچ تیمی نخواهم بود، با هر گروهی که کار کردم دعوت به کار شدم و برای بدست آوردن نقش مجیز هیچ شخص، گروه و تیمی را نگفته ام و نخواهم گفت اما متوجه شدم این روزها اشخاصی با مجیز گویی به نقشهای دلخواهشان دست پیدا می کنند. تا الان با هر فردی که همکاری داشته ام اهل باند و باند بازی نبودهاند و به کیفیت کار بازیگر اهمیت داده اند. متأسفانه مجیز گویی این روزها بسیار مد شده است ولی به راحتی میتوان فهمید چه کسی در حال دروغگویی است و برای بدست آوردن نقش چنین حرفهایی میزند. نکته جالب توجه این است که بعضی از افراد در سینما مجیزگویی را دوست دارند به طوری که اگر قرار باشد بین گیتی قاسمی و فرد دیگری که قربان صدقه کارگردان میرود یک نفر را انتخاب کنند بعضی از افراد ترجیح میدهد آن کسی که مجیز گویی میکند در فیلمش بازی کند. ولی همه اینگونه نیستند و خوشبختانه کارگردانانی که با آنها کار کردم اهل مجیزگویی نبودهاند.
متأسفانه برای من پیش آمده وقتی در مورد مسائل مالی بحثی مطرح کرده ام یا در مورد کم و زیاد شدن و کیفیت نقش و یا عدم حفظ شأن هنری خود صحبت کرده ام اولین کاری که انجام میدهند راههای ارتباطی من را با خودشان کاملاً قطع میکنند و اگر به این مسأله اصرار بیشتری داشته باشید اتفاق خندهدارتری رخ میدهد که من شاهدش بودم و علاوه بر اینکه از سوی کارگردان پیغامهای توهینآمیز دریافت کردم اسم خودم را نیز در بین عوامل فیلم دیگر نمیبینم.
تا امروز 10 فیلم سینمایی بازی کردم؛ بیشتر نقشهایم در فیلمها نقشهای مکمل تاثیرگذار بوده ولی حدود 4 یا 5 فیلم نیز شأن هنری من حفظ نشده است. در یکی از فیلمها نسبت به اینکه سر موعد مقرر دستمزد من پرداخت نشده بود اعتراض داشتم یا در فیلمی دیگر ستارههای دیگری حضور داشتند و فقط اسم ستارهها را روی پوسترها زده بودند و اسم من عنوان نشده بود، هر چند که وقتی شما اسم 3 ستاره فیلمت را درج میکنی اگر اسم یک بازیگر دیگرت را عنوان کنی به تو ضرری نمیرسد و حتی ممکن است تعداد مخاطبان فیلمت بیشتر شود اما این کار را نمیکنند و به کاری که انجام دادهای احترام نمیگذارند.
زمانی اگر از یک بازیگر میپرسیدید که چرا به اندازهای که فعالیت داشتهای مطرح نشدهای، دلیل این اتفاق را عدم حضور در مهمانیها و روابط میدانست، این جواب برای من دور از واقعیت به نظر میرسید اما امروز متوجه شدم که کاملاً درست است و این پاسخ کاملاً واقعیت دارد. گروهی خاص در یک مهمانی در مکانی مشخص حضور دارند که انتخابهایشان در این مهمانیها انجام میشود و چون من علاقهای به حضور در این مهمانیها ندارم قطعاً نمیتوانم به اندازه آنها مطرح شوم چرا که در هیچ باند و گروهی نیستم.
انتخابهایی که کارگردانها برای همکاری با من داشتهاند انتخابهایی درست بوده، به عنوان مثال میتوان مجید صالحی را عنوان کرد که من را برای نقش خاله خاور انتخاب کرد. من در فیلم «کلمبوس» با مجید صالحی همبازی بودم، بازی من را در این فیلم دید که مورد توجهش قرار گرفت و پیشنهاد حضور در «سالهای دور از خانه» را به من داد و من نیز سعی کردم پاسخ خوبی به اعتماد مجید صالحی بدهم. من همیشه در برابر نقشهایی بزرگتر از سنم مقاومت میکنم اما این نقش به دلیل بار کمدیاش نظر من را به خود جلب کرد و دلیل دیگری که نقش خاله خاور را در «سالهای دور از خانه» پذیرفتم ایستادگی و حمایت مجید صالحی در انتخاب من بود.
دانش اقباشاوی نیز من را برای بازی در مینی سریالی انتخاب کرد که جزو یکی از بهترین کارهای من در پرونده هنری ام است و به بازی در این سریال افتخار میکنم. این فرد در جشنواره فیلم فجر بازی من را در «سد معبر» دیده بود و بعد پیگیر شده بود تا شخصی که در فیلم «سد معبر» نقش همسر نادر فلاح را بازی میکرد پیدا کند. من اینگونه روابط را درست میدانم، روابطی که بر اساس معرفی من از طریق بازیام انجام شده و در واقع بازی من معرف من به کارگردانها برای انتخابم است.
پیش از این شما را بیشتر در نقشهای جدی و کوتاه میدیدیم اما در «سالهای دور از خانه» نقشی پررنگتر اما کمدی بازی کردید، در آینده شما را بیشتر در چه نقشهایی خواهیم دید؟
تصمیم دارم در نقش هایی که کوتاه نباشد و جای کار بیشتری دارد بازی کنم؛ اما اگر نقش کوتاهی هم بهم پیشنهاد شود که واقعا شخصیتپردازی دقیقی داشته باشد و فقط ایفای آن در توان من باشد با کمال میل بازی میکنم. در واقع طول نقش برایم اهمیت ندارد، نقش باید عرض درست داشته باشد؛ دوست ندارم نقشهای مکمل تکراری را بازی کنم و میخواهم نقشهای مهمتری را انتخاب کنم و اگر هم نقشم مکمل بود، نقشی نباشد که قبلا بازی کردهام بلکه جای کار داشته باشد و نقشی جدید باشد.
نکته دیگری که این روزها شاهد هستیم عدم هدایت درست بازیگر است، بسیاری از ایراداتی که به بازیگران ما وارد است به کارگردانها مربوط میشود و میبینیم که کارگردانها بازیگران را به خوبی هدایت نمیکنند و در چنین شرایطی بازیگر باید بازیگر باهوشی باشد.
با توجه به این مسأله فکر میکنید امروز در سینمای ایران شاهد بازیگر سالاری هستیم یا کارگردانهایمان سواد هدایت بازیگر ندارند؟
منظور از این حرفم همه نیستند؛ امسال یک اثر درخشان دیدم به اسم «شبی که ماه کامل شد» واقعا فکر میکنم نرگس آبیار علم این که چگونه بازیگردانی کند را دارد. به دلایل بسیاری در حال حاضر فیلم های ما مشکل بازیگردانی دارند، اولین دلیل این است که برخی از بازیگران مخاطب را عنصر باهوشی نمیدانند، دلیل دوم کاراکترهایی است که برایشان قصه ای نداریم اگر هم قصه ای وجود دارد کاراکترپردازی درستی ندارد و فقط قصد دارند فیلمی ساخته شود و پولی بدست بیاورند و شهرتی کسب کنند.
دلیل اینکه این موارد رعایت نمیشود عدم کسب تجربه و زندگی کردن است، تحقیق کردن کافی نیست، باید زندگی کرد و آدمها را از طریق زندگی کردن باید شناخت. به نظر من فردی که شروع به نوشتن داستانی می کند باید قادر به این باشد که خودش را به عنوان نویسنده آن داستان جای هرکدام از کاراکترها بگذارد. وقتی قرار است نویسنده کاراکتر یک قاتل را شخصیتپردازی کند و قرار است مخاطب به قاتل حق بدهد روند قصه نیز باید در خدمت این هدف باشد. اگر قرار است مخاطب با پلیس همزادپنداری کند نویسنده باید خود را در جایگاه یک پلیس قرار دهد و هوش کاراکترها از نویسنده و کارگردان به واسطه بازی گرفتن از بازیگر به مخاطب منتقل میشود و وقتی بازیگر هنوز دلیل دیالوگهایی که مطرح میکند را نمیداند چطور میتواند نقشش را به خوبی بازی کند؟ وظیفه کارگردان فقط دکوپاژ زدن و قاب بندی نیست، کارگردان باید درک درست نقش را به بازیگرانش یاد دهد.
ادامه دارد...