
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا؛ بیتردید مربیان کروات در فوتبال ایران بیشتر از هر کشور دیگری حضور داشتهاند. مربیانی که خاطرات شیرین و تلخ زیادی را در اذهان فوتبالدوستان تداعی میکنند. فوتبال ایران در سالهای گذشته مربیان متعددی را از کشور تازه استقلال یافته کرواسی به خود دیده است. از استانکو، سرمربی تیم ملی و پرسپولیس گرفته تا وینگو بگوویچ که طولانیترین دوران مربیگریاش در یک کشور خارجی را در ایران گذرانده است. بگوویچ آنقدر ایرانی هست که همین حالا درباره قطع یارانه ثروتمندان میتواند صحبت کند. مربی از قلب اروپا که بیتردید اخلاق و رفتارش توانست او را برای این مدت طولانی در ایران ماندنی کند. مردی که برای اولین بار انداختن شال توسط سرمربیان را در لیگ برتر ایران مد کرد.
پایان همکاری یا موجسواری
بعد از باخت خفیف گل گهر به استقلال بود که مسئولان این باشگاه از قطع همکاری با بگوویچ خبر دادند. از دو هفته پیش بود که مسئولان گلگهر قصد قطع همکاری با وی را داشتند و زمزمههای جدایی این مربی به گوش میرسید. البته جدایی پس از باخت به یکی از دو تیم پرهوادار ناخودآگاه میتواند یک موج گسترده رسانهای را برای برخی که خواهان چنین موجسواریهایی هستند، فراهم کند. البته اگر صحبت از موجسواری میشود بهتر است اخبار خبرگزاریهای مختلف را رصد کنید تا متوجه شوید شایعه حضور علی دایی باعث شده همه به دنبال معرفی جایگزین او باشند.
آماری که نشان میدهد باید به وینگو وقت بیشتری میدادند
بگوویچ درحالی از گل گهر جدا شد که حقش در هفته ششم اخراج نبود. نگاهی آماری به عملکرد این مربی نشان میدهد او در اکثر تیمهایی که حضور داشته عملکردی مثبت داشته است. در همین تیم دو سال به او وقت دادند و او طبق برنامه از پیش تعیین شدهای که اعلام کرده بود، این باشگاه کرمانی را با قهرمانی در لیگ یک به لیگ برتر آورد. در همین تیم او از 92 بازی 40 برد و 36 مساوی داشت و تنها 16 باخت در این مدت به دست آورد.
در جدول زیر عملکرد مربی کروات از سال 1986 تا به الان به تصویر کشیده شده است.
وینگو را نمیتوان دست به سر کرد
بخشی از صحبتهای وینگو بعد از اولین بازی در لیگ برتر که تساوی مقابل نساجی بود را در ادامه می خوانید: به کاری که میکنم و بازیکنانم اعتقاد دارم و برای موفقیت پای به لیگ برتر گذاشتیم. در فوتبال چیزی را نمیتوان پیشبینی کرد اما برای دفاع از اعتبار خودمان تلاش میکنیم و میخواهیم که خودمان را ثابت کنیم. بازی به بازی پیش میرویم و هر بازی برای مسابقه بعدی برنامهریزی میکنیم و به آینده دور نگاه نمیکنیم.
شاید صحبتهای بگوویچ در پایان بازی با استقلال ثابت کند پشتسر این جابجایی شبه عربی چیست؟ او بعد از این بازی گفت: درحالی که چیزی نیست بگویم حق ما باخت نبود در این بازی، یک فرصت صددرصد گلزنی را از دست دادیم. اشتباه بزرگ از سوی دروازهبان ما هم باعث شد که گل بخوریم. بعد از آن هم فرصتهایی برای گلزنی داشتیم که نتوانستیم استفاده کنیم. از نحوه بازی تیمم راضی هستم.
وی درباره قطع همکاری گفت: میشود بدانم چرا این سؤال را میپرسید خیلی کار سادهای است. اگر باشگاه به من اعتقاد داشته باشد ادامه میدهند و اگر نخواهند جدا میشویم. خیلی جالب است که فقط رسانههای سیرجانی این سؤال را از من میپرسند و به کاری که انجام دادیم احترام نمیگذارند. متأسفم.
وینگو بگوویچ سال پیش موفق شد گلگهر سیرجان را به قهرمانی در لیگ یک برساند. این سرمربی کروات در سومین فصل حضور خود روی نیمکت گلگهر این نماینده استان کرمان را راهی لیگ برتر کرده است. وینگو پیش از گلگهر، 3 فصل در تیمهایی چون مس کرمان و مس رفسنجان فعالیت داشته و به خوبی با فضای این استان آشنا است.
خود وینگو هم تمایلی به همکاری نداشته چون دیگر نمیتوان او را مانند مربیان خارجی دست به سر کرد. همانگونه که مشخص بود او نرفت، بلکه با توافق جدا شد. سخت است بخواهیم دایره واژگان را محدود به یک فرد خارجی کنیم که از یک باشگاه داخلی جدا شده و بخواهیم برای تاثیر بخش متقابل او و فوتبال ایران به نمایندگی از فرهنگ ایران صحبت کنیم. بگوویچ شاید برود و شاید هم بماند. همانگونه که از نام باشگاهها مشخص است باید نام مارکوپولوی کروات فوتبال ایران را روی بگوویچ گذاشت. مردی که از پنجاه سالگی در ایران زندگی کرد و یک بار در پاسخ به این سوال نیز گفته بود: شاید خیلیها بگویند در دوبی و دوحه میتوانستم زندگی بهتری داشته باشم، اما از نظر من زندگی در ایران واقعا شیرین است. من روزهای خوبی را در ایران سپری کردم. مردم ایران برای من واقعا مردمان عزیزی هستند.
بدقولی اخلاق بد ما است
بگوویچ دیگر به قول خودش از ما ایرانیها، ایرانیتر شده است و حتی نقطه ضعف جمعی و فردی ما را هم میداند و این موضوع به خاطر ژرفنگری این مرد کروات است. در مصاحبه چند سال پیش از این مربی پرسیدیم شما نزدیک دو دهه در فوتبال ایران هستید، به نظرتان بدترین اخلاق ایرانیها چیست؟ قصد داشت پاسخ ندهد و قرار شد این تکه مصاحبه را هم من آن روز ننویسم.
بگوویچ در پاسخ سوال ما گفت: نمیدانم چرا اگر انجام کاری قرار است یک هفته طول بکشد، قول یک هفته بعد را نمیدهید و مثلا میگویید فردا یا پس فردا! اکثر خارجیها با این اخلاق ایرانیها مشکل دارند. البته برایم دیگر عادی شده است. روزهای اولی که در ایران بودم واقعا از این بدقولیها عصبانی میشدم. در مجموع برای خیلی از ایرانیها زمان اهمیت چندانی ندارد. البته این موضوع در مقابل خوبیهایی که دارید کماهمیت است. من واقعا احساس خوبی نسبت به احساس نوع دوستی ایرانیها دارم. در ایران اکثر مردم مشکلات دیگران را مشکل خودشان میدانند و استقبال میکنند از اینکه به کسی کمک کنند. این واقعا زیباست.
وینگو از بسیاری از ایرانیها ایران را بهتر میشناسد
وینگو در این بیست سال شاید به این خاطر با مردم ایران خو کرده که کشورمان را شاید بهتر از خیلی از ایرانیها میشناسد. خودش در این رابطه میگوید: اینجا چیزهایی را میبینی که هیچ جای دیگر نمیتوانی ببینی. هیچ کشوری مثل ایران نیست و من تقریبا همه جای آن را گشتهام. دلیلش هم این است که تاریخ را دوست دارم و این علاقه از دوران مدرسه با من همراه بوده است. من فردوسی را میشناسم، سعدی و حافظ را میشناسم و میدانم حکیم ابوعلی سینا چه کسی بوده است. یک خاطره جالب هم دارم. زمانیکه سرمربی فولاد بودم در یکی از سفرهایمان به شیراز، زمانی که قصد داشتم از اردو خارج شوم، مدیر باشگاه از من پرسید کجا میروی و من در جواب او گفتم میخواهم بروم و پرسپولیس را از نزدیک ببینم. برایم جالب بود که یکی از بازیکنان تیم نمیدانست پرسپولیس کجاست.
درسی که باید از وینگو گرفت
هرچند که وینگو لیاقتش حضور در سطح اول فوتبال ایران است اما به هرحال خداحافظی با مردی که بیش از دو دهه در فوتبال ایران فعالیت کرده و هنوز هم مشخص نیست به تیم دیگری برود و یا چمدانش را برای حضور در خانه بسته است، آسان نیست. او یک سفیر خوب بوده برای کشورمان خارج از ایران و یک ایرانی خوب در درون کشور. نمیگوییم او بی مزد و منت کار کرده ولی خودمان هم میدانیم حضور طولانی در یک کشور شرقی برای یک مرد غربی سخت است. شاگردان زیادی از طرف مربی که معتقد است فوتبال ایران بهترین استعدادها در پهناورترین قاره جهان را دارد پرورش یافته است. حسین کعبی، ابراهیم میرزاپور، ایمان مبعلی، جلال کاملیمفرد نمونهای از شاگردان خوزستانیاش هستند و سابقه معلمی برای بزرگانی مانند علی دایی و کریم باقری را نیز در کارنامه خود دارد.