
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ وحدت، حلقه گم شده اصولگرایان برای انتخابات آینده است. از یک سو بسیاری از احزاب و جبهههای اصولگرا، جبهه پایداری را علت نرسیدن به وحدت میدانند و از سوی دیگر جبهه پایداری از اصولگرایان برای اعمال نظرشان بر این جبهه، انتقاد میکنند.
هرچند از سوی اصولگرایان ادعا میشود چند دستگی بین آنها وجود ندارد اما واقعیتها و رخدادهایی که در گذشته رخ داده و در حال حاضر نیز نمایان است این بوده که اصولگرایان، فردی را در جریان اصولگرایی به عنوان رهبر این جریان ندارند تا اینکه بخواهند بر سر آن به توافق و وحدت، برسند.
نداشتن رهبر و وحدت رویه مانند گذشته در میان اصولگریان به نظر میرسد به دلیل درگذشت آیت الله مهدوی کنی، حذف ناطق نوری در گذشته و حذف علی لاریجانی، غلامعلی حدادعادل و حتی محمدرضا باهنر از سوی طیف تندروی این جریان، است. جریان تندرویی که به نظر میرسد در حال حاضر همه تلاش خود را به کار بسته تا کرسیهای سبز مجلس 98 را در اختیار بگیرد. جریانی که نه سنگ اصولگرایی و نه سنگ اصلاحطلبی را بر سینه میزند بلکه تلاش دارد با شعارهای انقلابی و جهادی و تخریب دو جریان اصلی در کشور، وارد عرصه سیاسی شود. جریانی که به نظر میرسد از سوی رساییها، پناهیان، دولت بهاریها و قالیبافیها در حال فعالیت هستند.
«حسین کنعانی مقدم»، فعال سیاسی اصولگرا، درباره ظهور این طیف به خبرنگار سیاسی برنا گفته است: «مردم کاملا هوشیار هستند و فریب شعارهای پوپولیستی و جذاب را نمیخورند. مردم میخواهند بدانند کاندیداهای معرفی شده طی این چهل سال چه اقدامات مفیدی را انجام داده است، سوابق آن چیست و تاکنون چه مشکلاتی را حل کرده است. به نظر میرسد دوره این گونه شعارها به پایان رسیده است. طیف تندرویی که ساز جدایی از اصولگرایان زدهاند در انتخاباتهای گذشته هم خود را به نوعی در لیست انتخاباتی جای دادهاند. چند ماهی به انتخابات مجلس در اسفندماه 98 باقی مانده است و پایداریها نیز ساز انتخاباتی خود را کوک کردهاند. در جلسات شورای وحدت اصولگرایان شرکت میکنند اما این حضور را غیررسمی میدانند.» البته به گفته آقا تهرانی، دبیرکل جبهه پایداری، «به ائتلافی که در آن پدرسالاری باشد ورود نخواهیم کرد.»
اخیرا «حجتالاسلام ناصر سقای بیریا»، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری، در گفتگو با انتخاب، معرفی جبهه پایداری به عنوان عامل شکست را یک ادعای اثبات نشده دانسته و درباره این گفته حسین کنعانی مقدم که به برنا گفته بود: «در صورت ارائه لیست جداگانه، جبهه پایداری حق بهرهگیری از عنوان اصولگرایی را ندارد»، واکنش نشان داده و گفته است: «زمان گفتمان اصولگرایی اندکی منسوخ شده و اکنون گفتمان «نیروهای انقلاب» مطرح است لذا جبهه پایداری اساسا کاری با اصولگرایی ندارد؛ هر شخصی ارزشهای انقلابی را قبول داشته باشد ما نیز او را قبول داریم.»
او اصولگرایان را عامل طرد شدن جبهه پایداری از جمع اصولگرایان و نرسیدن به وحدت میداند و گفته است: «طرح همین مساله که جبهه پایداری باید مواضع ما را قبول داشته باشد، خود علیه وحدت است. اینکه ما جزو سیستم و مکانیزم دستوری آنها قرار بگیریم شاید ممکن نباشد اما ما فکر میکنیم میتوانیم وحدت را میان همه نیروهای انقلابی ایجاد کنیم و طرحی برای این موضوع نیز داریم. لیکن تا آنجا که ممکن باشد حرکت در مسیر وحدت، مدنظر ما است اما به شرطی که مسیر منتهی به شکست نباشد.»
طبق گفته این عضو جبهه پایداری، پایداریها تلاش دارند خود به جمع شدن نیروهای انقلابی در مسیر وحدت اقدام کنند؛ این در حالی است که «حمیدرضاترقی»، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه، در گفت و گو با برنا، گفته است: «اصولگرایان از نقش پدری روحانیت مبارز برای هدایت کلی همه گروههای اصولگرا و تعیین و ارائه شاخصها استقبال میکنند.»
«عباس سلیمی نمین»، فعال سیاسی اصولگرا، درباره اقدامات نادرست برخی عناصر تندرو در گذشته در حذف چهرههای سنتی چون ناطق نوری به برنا گفته است: «تجربیات عناصر سنتی بسیار ارزشمند است به عبارت دیگر تجربه متفاوت از نظرات افراد است. تجارب افراد به نوعی سرمایهای ارزشمند است که میتوان کمال بهرهبرداری را، از آن تجربیات برد. بنابراین هیچ عنصر عاقل سیاسی، خود را محروم از تجربیات گذشتگان نمیکند. در مورد شخصیتی چون ناطق نوری نیز باید گفت برای مثال اصولگرایان او را حذف کردند و اصلاحطلبان نیز مدتهاست با نام او بازی میکنند.»
این سخنان سلیمی نمین از سوی «ناصر ایمانی»، دیگر فعال سیاسی اصولگرا، هم مورد تایید قرار میگیرد با این تفاوت که ناصر ایمانی معتقد است شخصیتی چون ناطق نوری، خودش را کنار کشیده است نه اینکه حذف شده باشد البته وجود برخی تخریبها و دلخوریهایی چه درست و چه نادرست اتفاق رخ داده را، انکار نمیکند.
ایمانی درباره حذف چهره های سنتی به برنا گفته است: «در مورد حذف چهرههای قدیمی و سنتی باید گفت که اساسا این اقدام، امر مذمومی بوده که در هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب رخ داده است. برای مثال یک چهره سیاسی درباره یک موضوعی در یک مقطع زمانی، مطلبی را بیان کرده که درست نبوده حال اینکه در حال حاضر آن سخنان را مطرح کرده و آن را بزرگنمایی کنیم تا همه زحمات آن چهره سیاسی را از بین ببریم به این دلیل که در یک زمانی، مطلبی نادرست بیان کرده است، درست نیست. از این رو این گونه اقدامات، به نوعی از دست دادن سرمایههای کشور است و چیزی برای کشور باقی نمیماند.»
او میافزاید: «بنده با این رویه کاملا مخالف هستم و فکر میکنم این اقدامات هم خلاف اخلاق هم خلاف عقل و هم خلاف شرع است. به هر حال افرادی که ایراد میگیرند خودشان سرشار از ایراد هستند.»
او درباره سرانجام موضوع وحدت در جریان اصولگرایی و همچنین ظهور جریانات بیریشه در نزدیک انتخابات هشدار میدهد و گفته است: «در واقع مهم نیست نام و عنوان این دسته از افراد، متعلق به چه طیفی است و یا حتی ممکن است جزو هیچ طیفی نباشند. اگر این افراد بتوانند موفق به کسب رای مردم شده و در نتیجه پشت صندلیهای سبز مجلس بنشینند، یقینا با مجلسی روبرو خواهیم شد که چهرههای باسابقه، باهویت، قدیمی و شناسنامهدار در مجلس کم شوند چراکه هرکدام از این چهرهها از قبل به طریقی حذف شدهاند و در نهایت افراد بیشناسنامه و رادیکال وارد مجلس میشوند.
به گفته ناصر ایمانی؛ «تنها راه این افراد بی هویت برای کسب رای مردم، پناه بردن به سمت رادیکالیسم است چراکه راه دیگری ندارند. در واقع این افراد هویت ندارند باید به نوعی یک هویت سازی سریع از طریق رادیکالیسم در آستانه انتخابات انجام دهند. این افراد نباید به مجلس راه پیدا کنند و ورود آنها خطری جدی، برای انتخابات آینده محسوب میشود.»
این سخنان در حالی است که اخیرا پایداریها از جمله آقاتهرانی دبیر کل جبهه پایداری و سایر اعضای جبهه پایداری به ویژه پناهیان و رسایی به همراه دولت بهاری ها و قالیبافی ها با سردادن شعارهای انقلابی و جهادی، از اصولگرایان گرفته تا دولت و مجلس و اصلاح طلبان را مورد انتقادهای تند خود قرار دادهاند و خیز بلندی برای در اختیار گرفتن مجلس 98، برداشته اند.