تازه جمعه در حال بیداری است، حاج قاسم سلیمانی، فرمانده کاریزماتک سپاه قدس که سالها نامش لرزه بر اندام دشمنان اسلام و این سرزمین میانداخت، به آرزوی قلبی خود رسید و شهادت، خود را به این مرد بزرگ رسانید.
اگرچه برای مردم ایران شهادت حاج قاسم سلیمانی اولین خبر از این نوع نبود و آخرین آن هم نخواهد بود اما این خبر یکی از مهمترین رویدادهای سالهای اخیر در جهان بود که جامعه اسلامی و ایرانی را در تمامی ابعاد مختلف تحت تاثیر خود قرار داد.
شهیدسلیمانی قبل از هر چیز دیگری، قطعاً یک نماد و یک تفکر بود. سرمایهای نمادین برای همه ایرانیان بود و سنجشهای معتبری نشان میداد از محبوبیت بالایی در بین مردم منطقه و ایران برخوردار است. سلیمانی در میان گروههای اجتماعی و بخشی از ایرانیان داخل و خارج از کشور که با ارزشهای رسمی زاویه دارند، یک نماد ملی دوست داشتنی محسوب میشود که به دلیل ویژگیهای شخصیتی و سابقه مبارزاتیاش تبدیل به چهرهای محبوب در دل جامعه شد.
ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی حاجی را همه میدانند اما نکته حائز اهمیت این است که در طول حیات کارىاش بر دل ها فرماندهى مىکرد و مخلصانه براى خدا و خلق خدا تلاش میکرد، یکی از علل جاودانگى این فرمانده آسمانی نیز هم همین است.
اما جوانگرایی فرمانده دلها در بدنه سپاه قدس که یکی از مهمترین نیروهای نظامی و امنیتی کشور و منطقه محسوب میشود، جای تدبر و تفکر مضاعفی دارد. این مهم در نیروهای همراه ایشان در زمان شهادت مشهود بود. تا جائیکه یکی از همراهان وی در این سفر بسیار مهم، جوانی متولد 1371 بود که این شهید نیز از سال 1392 وارد سپاه قدس شده بود.
مشخص است استفاده از سرمایههای انسانی جوان که معتقد و با انگیزه نیز هستند میتواند هر مجموعهای را دچار تحول و تغییرات شگرفی نماید و در این زمینه اعتقاد راسخ فرمانده دلها شهید حاج قاسم سلیمانی به جوان باوری و بکارگیری از ظرفیتهای جوانان حتی در نقاط حساس قابل توجه و عبرت آموزی برای همه مسئولان است چراکه تحولات و پیشرفت ها پس از جوانگرایی در سال های اخیر در این مجموعه و مجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کاملاً مشهود بود.
باشد که پاسدار این پاسداریها باشیم، انشاءالله