«علی صوفی»، فعال سیاسی اصلاحطلب و استاندار گیلان در دولت اول، درباره طرح جدید مجلس به منظور شفافسازی هزینههای انتخاباتی نامزدهای ورود به مجلس شواری اسلامی به خبرنگار برنا گفت: تاکنون تلاشهای فراوانی شده که پول در انتخابات نقش بازی نکند ولی این امر از ابتدا تا جایی که من یادم هست و استاندار و مجری انتخابات بودم، وجود داشته است. از مجلس چهارم که بعد از جنگ و رحلت حضرت امام (ره) بود و فضا عوض شده بود، ما شاهد پشتیبانی پیمانکاران از کاندیداها بودیم. پیمانکار برای چه باید بیاید در یک صحنه سیاسی ورود کند و از کاندیدایی حمایت کند که به مجلس برود، کاملا مشخص بود که این قضیه سیاسی نیست این یک سرمایهگذاری است و بعد هم وقتی که این نوع کاندیداها به مجلس راه پیدا میکردند، آن پیمانکاران بیشترین پروژهها را در آن منطقه میگرفتند و به آنها واگذار میشد و آنها هم به انحای مختلف، کیفیت پروژه را تقلیل میدادند و از آن سرمایهگذاری که کرده بودند سود میبردند؛ این حلقه قدرت و ثروت به این شکل به وجود آمد و آن حلقه و هسته اولیهاش به این صورت، بسته شد.
صوفی حال و هوای نهادهای انتصابی در قدرت را در اوایل انقلاب مبتنی بر خدمت دانست و اظهار کرد: در انتخاب وزرا و انتخاب مسئولین و استانداران که انتصابی بودند، حال و هوای دیگری وجود داشت؛ یعنی حال و هوای خدمت حکمفرما بود. افرادی که انتخاب میشدند، سرمایه تخصصی و تجربی با خودشان داشتند و به خاطر قابلیتهایی که احراز میشد مسئولین آنها را انتخاب میکردند. هر مسئولی هم که در رأس یک کاری بود میخواست در کارش موفق باشد و به طور طبیعی به دنبال افراد کارآمد میگشت و سعی میکرد کسانی را در کنارش داشته باشد که بتوانند به او کمک کنند، اگر معاون است واقعا معاونت کند و اگر مدیرکل است واقعا بتواند یک کارنامه موفقی را ارائه دهد و اگر غیر از این هم بود، زود مشخص و برکنار میشد.
وزیر تعاون دولت اصلاحات شروع تصویب قوانین محدودکننده فسادهای انتخاباتی را از مجلس سوم دانست و بیان کرد: در این بخشها ثروت نمیتوانست به این صورت نقش ایفا کند. ولی در مجلس شاهد نصب بنرهای بزرگ بودیم و تبلیغات پرهزینه، نمایندگان مجلس سوم قانونی را تصویب و اینها را محدود کردند و اولین قانونی که تصویب شد برای محدود کردن هزینههای انتخاباتی و تبلیغات انتخاباتی از مجلس سوم شروع شد ولی فقط توانست بگوید پوسترها باید اندازهشان این باشد، پوستر رنگی چه باشد و بنر را در خیابانها و اتوبانها نمیتوانند بزنند و باید جلوی ستادشان بزنند، محدودیتهایی به این شکل ایجاد شد ولی از نظر محتوا، همان تبلیغ بود و همان هزینه.
صوفی اشارهای به خرید و فروش آرا کرد و گفت: پول در انتخابات به شکل دیگری هم خودش را نشان داد و آن رأی خریدن بود. رأی خریدن در حوزههای انتخابیه کوچک و در حوزههای انتخابیه بزرگ مثل تهران معنا و اثری ندارد چون به هر حال اینجا رأی میلیونی است و رأی میلیونی را نمیشود، خرید و فروش کرد اما در جاهایی که 10 هزار رأی میتواند، اثر داشته باشد و نتیجه انتخابات را تغییر بدهد 10 هزار رأی را میشد خرید. آن زمان شناسنامهها را میخریدند و رأی جمع میکردند. برخی هم هستند بالاخره در هر منطقه نفوذ و اعتباری دارند و رأی دارند و آنها هم به نوعی ساپورت مالی میشدند و رأی جمع میکردند. غذا دادن و امثالهم اینها در انتخابات ظهور و بروز پیدا کرد و بعد از آن هم دیگر، خدمات متقابل این دو بود یعنی ثروت و قدرت. او میرفت در قدرت و از این حمایت میکرد این هم از او حمایت میکرد و آرام آرام فضا نسبت به گذشته و زمان جنگ و اوایل انقلاب مادیتر شد و دیگر پول کاملا نقش خودش را نشان میداد و هزینههای انتخاباتی هم، بالا رفت.
این فعال سیاسی اصلاحطلب حذف نقش پول در انتخابات را در گرو ایجاد یک سیستم دانست و عنوان کرد: نقش پول در انتخابات مسئله سادهای نیست که بشود با یک حرکت آن را حل کرد. این مسئله یک سیستم میخواهد. ما میتوانیم قانون تصویب کنیم اما آن قانون مکانیزم اجرایی میخواهد اگر مکانیزم اجرایی و قوی نباشد، نمیتواند مانع شود و اصلش آن ساز و کار و مکانیزم است که میتواند اثر داشته باشد.
او با اشاره به تجربیات استانداری خود، توضیح داد: زمانی که خودم استاداندار بودم در چند استان وقتی بررسی میکردیم میدیدم قانون یک چیزی میگوید ولی ساز و کار موجود چیز دیگری است. قانون میگفت که در عزل و نصب مدیران استان، وزرا موظفاند با استانداران هماهنگ باشند و این اختیار استانداران است. وزرا برای کسب رأی اعتماد به رأی نمایندگان مجلس احتیاج داشتند و نمایندگان مجلس میخواستند در عزل و نصب مدیران استان دخالت کنند و رقیب استاندار بودند. وزیر بین این دو برای اینکه خدمتی به آن نمایندهای که به آن رأی اعتماد داده کرده باشد و در عین اینکه از نظر تشکیلاتی باید در داخل دولت و وابسته به دولت عمل کند یعنی به استاندار منطقه بها بدهد، گیر می افتاد.
استاندار گیلان در دولت اول افزود: من از احمدینژاد از این نظر خیلی راضی هستم و خوشم میآید. بگذریم که خاتمی معیارهایی داشت و آنها را رعایت میکرد یا در دولت مهندس موسوی من استاندار بودم و کاملا سعی میشد اختیارات استانداران لحاظ شود ولی احمدینژاد آمد و صراحتا اخطار داد نمایندگان حق دخالت در مسائل اجرایی را ندارند و اگر استانداری بخواهد، نماینده را در کار اجرایی دخالت دهد من آن استاندار را عزل میکنم و در مواردی هم این کار را کرد. این کار بسیار خوبی بود که اگر سیستم پیدا میکرد و احمدینژاد میتوانست سیستم بدهد، ماندگار میشد و به نام او یک خدمت بزرگی صورت میگرفت. اما او چون اهل سیستم دادن و تفکر سیستمی نبود با حضورش قوت داشت و با رفتنش ضعیف شد.
صوفی فساد انتخاباتی را منوط به در هم شکستن چرخه ثروت و قدرت دانست و گفت: این چرخه فاسد ایجاد شده است و این حلقه ثروت و قدرت تا نشکند، فساد ادامه پیدا خواهد کرد.