به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، موضوع کلی کتاب «ژرمینال» اعتصاب کارگران است، زولا خود کتابش را اینگونه معرفی میکند: «ماجرای «ژرمینال» درباره اعتصاب کارگردان است، قیام حقوق بگیران و فشار به جامعهای که یک لحظه از هم میپاشد و در یک کلام، مبارزه سرمایه و کار. اهمیت کتاب در این است، و میخواهم که ناظر بر آینده باشد و مسئلهای را مطرح کند که مهمترین مسئله قرن بیستم خواهد بود.»
در واقع همانطور که زولا بیان میکند، اهمیت «ژرمینال» در همین مسأله است، شاهکار او به مهمترین مسأله قرن بیستم میپردازد و البته پرداخت دراماتیک امیل زولا به این موضوع «ژرمینال» را تبدیل به یک شاهکار کرده است.
«ژرمینال» نام ماه اغاز بهار در فرانسوی و نیز روز قیام پاریسیها در سال ۱۷۹۴ است. معنای اصیل این واژه زایا و جوانهزا است.
از همان ابتدا «ژرمینال» در فرانسه یک ماه دراماتیک بود؛ در سال دوم دو جناح انقلابی (the Hébertists و Dantonists) در ژرمینال گردن زده شدند و در سال سوم؛ گرسنگان پاریسی به کنوانسیون ملی یورش بردند.
زولا در جریان سرکوب بخشی از پاریس در آن جا بود و با جمهوری خواهان همدردی می کرد و اعتصاب معدنچیان در سال ۱۸۶۹ و در مناطق La Ricamarie و Aubin در سال ۱۸۸۴ الهام بخش او برای تمرکز بر روی داستان انقلابی «ژرمینال» بود.
امیل زولا در کتابش این سوال را مطرح میکند که آیا انقلاب به پیش میرود و یا همانند بهار ِ باز میگردد و خود را تکرار میکند. این اثر به قدری قوی بوده که پس از مرگ مشکوک امیل زولا در ۱۹۰۲ بر اثر دود در مراسم تشییع وی هزاران کارگر فریاد میردند : ژرمینال ژرمینال.
فیلمی هم از این رمان ساخته شده . فیلم سینمایی «ژرمینال» به کارگردانی کلود بری محصول مشترک سه کشور فرانسه، بلژیک و ایتالیا در سال 1993 میلادی به مدت یکصد و شصت دقیقه به زبان فرانسوی و با استفاده از سیستم دالبی اس آر توسط کمپانی amlf تهیه و تولید شده است.
این فیلم در سال 1994 برنده ی جوایز بهترین تصویر برداری و بهترین طراحی لباس از جشنواره ی بین المللی سزار شد.
این فیلم در این سال همچنین نامزد دریافت جوایزی چون بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین کارگردانی، بهترین فیلم، بهترین موسیقی متن، بهترین تدوین، بهترین بازیگر نقش دوم مرد، بهترین صدابرداری و بهترین فیلمنامه از جشنواره ی سزار شد.
خلاصه ی کتاب
ماجرا در معدن زغال سنگ شمال فرانسه اتفاق می افتد. اِتیِن لانتیه، یکی از پسران ژروز ماکار شخصیت اصلی رمان آسوموار که در کارگاه راه آهن لیل (Lille) کار میکرد، به جرم سیلی زدن به رئیس خود از کار اخراج میشود. او در معدن وورو، در گروه مائواستخدام میشود. اتین در کار و زندگی سخت دشوار معدنچیانی سهیم میشود. معدنجیان نسل به نسل زیر بردگی بوده اند.اتین به سبب طبیعت عصیان گرش باشرایط محیط کارش به مخالفت برمی خیزد. با رهبران سوسیالیست ارتباط میگیرد و مبارزه با شرکت معادن را سازمان میدهد. واعتصاب را بر میانگیزد. معدنچیان پس از دو ماه و نیم مبارزه از روی اجبار کار خود را از سر میگیرند، ولی متوجه میشوند که مبارزه امکان پذیر است. مبارزه معدنچیان به مراحل بحرانی میرسد، سپاهیان به روی اعتصاب کنندگان تیراندازی میکنند و کشتههایی بر جا می گذارند. در اواخر کتاب می بینیم که پیروزی سرمایهداران صرفاً ظاهری است. اتین در یک صبح بهاری، که نمودار دورانی نواست به پاریس میرود؛ تا مبارزههای تازهای در پیش گیرد.
سروش حبیبی «ژرمینال» را در سال ۱۳۵۶ به شیوایی به فارسی برگرداند ولی در چاپ سوم، در متن فارسی این ترجمه تجدیدنظر کرد.ابوالفتوح امام دیگر مترجم این اثر است که آن را بهطور غیرمستقیم از زبان انگلیسی ابتدا با عنوان ژرمینال (۱۳۶۴) و در چاپ بعدی با عنوان «جرمینال» (۱۳۹۶) ترجمه کردهاست.