به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ در سالی که گذشت محیط زیست و حیات وحش چندان حال خوبی نداشت. دخالتهای انسان منجر به تغییر در اکوسیستم و اقلیم شده و خسارتهای زیادی را هر روز به طبیعت و متقابلا به محیط زندگی او وارد کرده است.
این موضوع در کشور ما با پیامدهایی چون سیل، آتشسوزی، حمله ملخها، مرگ فلامینگوها، حضور گاندوها و غیره به سکونتگاههای شهری و غیره نمود پیدا کرد که در ادامه به مهمترین این اتفاقات اشاره خواهیم کرد.
حضور پروانهها در پایتخت
سیل سال گذشته باعث حاصلخیزی خاک در بیشتر مناطق کشور از جمله تهران شد. این اتفاق شرایط را به نحوی فراهم کرد که به یکباره پایتخت پر شد از پروانههای آجری رنگ زیبا که به گفته کارشناسان محیط زیست خطری برای محیط زیست، کشاورزی و شهروندان نداشتند.
در واقع بارشهای خوبی که در زمستان و اوایل بهار سال گذشته داشتیم شرایط محیطی برای تخمگذاری پروانهها فراهم شد. کاهش دما در فروردین و اردیبهشت و افزایش بارشها پوشش گیاهی در اطراف شهر تهران را به خوبی رشد داد و این عامل سبب ایجاد فضایی مناسب برای زادآوری و تغذیه پروانهها شد.
پروانهها در شهرستانهای اطراف تهران همچون قرچک، پیشوا و ورامین و همینطور خود پایتخت از گونه Vanessa cardui بودند که در همه نقاط دنیا از جمله آمریکای جنوبی یافت میشوند.
حمله ملخها به پایتخت
بهرغم حضور پروانهها که چهره شهرها را زیبا کرد، هجوم ملخها به کشور باعث نگرانی همه به ویژه کشاورزان شد.
همزمان با بارندگیهای شدید و جاری شدن سیل در ابتدای سال 98، ملخهای صحرایی به برخی استانها از جمله خوزستان، بوشهر، فارس و کرمان حمله کردند و دیری نگذشت که به پایتخت رسیدند.
آفت ملخ هنگامی رخ میدهد که رفتار ملخها به حالت طغیانی در میآید. علت این امر بالا رفتن میزان بارندگی سالیانه پس از یک دوره خشکسالی است، که موجب بالا رفتن «سروتونین» در مغز ملخها و تحریک تولید مثل بالای آنها میشود.
در چنین شرایطی ملخها برای پیدا کردن غذا دست به مهاجرت دستهجمعی میزنند و در این مسیر با حمله به مزارع زیانهای زیادی را وارد میکنند.
تشکیل دستههای بزرگ ملخ تابعی از شرایط مناسب آبوهوایی است و در برخی از سالها و برخی مناطق رخ میدهد. تهاجم ملخها بهصورت انبوه، فاجعهای برای کشتزارها و کشاورزی منطقه مورد حمله است.
بر همین اساس بارش شدید باران در اواخر سال گذشته در مناطق مختلف کشورمان و از طرفی عدم مقابله جدی کشورهای در مسیر، باعث افزایش هجوم ملخها شد و گلههای چند صدمیلیونی ملخ با ورود به اراضی کشاورزان محصولات تولیدی آنها را نابود کرد.
به گفته معاون دفتر حفاظت و حمایت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، «ملخهای صحرایی هر ساله در بازه زمانی مشخصی به برخی نقاط کشور حمله میکنند و هیچ ارتباطی به سیل ندارند». بر اساس این گفته شاید باید در سال جاری نیز منتظر حضور مجدد ملخ ها در کشور باشیم!
این درحالی است که رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش استان تهران نیز این گفته را تائید کرد و در رابطه با حمله ملخها گفته بود: «ملخهای صحرایی، ملخهای مهاجری هستند که هر سال در بازه زمانی مشخصی از سمت کشور عربستان به برخی استانهای ما حمله میکنند. هر چند ممکن است که رطوبت خاک شرایط را برای تکثیر این ملخها فراهم کند اما ورود آنها به کشور هیچ ارتباطی با بارندگی و سیلهای اخیر ندارد».
مرگ دلفینها در برج میلاد
دلفیناریوم برج میلاد تهران مرتفعترین دلفیناریوم خاورمیانه است که در آن فناوری شبیهسازی آب اقیانوس و سازگاری با ارتفاع رعایت شده و فرایند نوین تربیت پستانداران دریایی و اجرای نمایش براساس دانش و فرهنگ بومی انجام میگیرد. اما مرگ یکی از دلفینهای این مجموعه در سال گذشته سر و صدای زیادی را به پا کرد.
بسیاری از فعالان حقوق حیوانات، یکی از مصادیق حیوان آزاری را سوءاستفاده از آنها در مکانی با عنوان سیرک میدانند. داستان دلفینهای برج میلاد هم از همین جا شروع شد. نگهداری آنان در یک مکان بسته و شکنجهشان برای یادگیری حرکاتی که موجبات لذت مردم را فراهم کند، موجب مرگ و میر این حیوان میشود.
نخستین خبری که از مرگ دلفین برج میلاد منتشر شد را روزنامه شهروند نوشت که در آن آمده بود: «آلفا، دلفین ماده دلفیناریوم برج میلاد مرده و کاسیا، دلفین نر در استخر کوچکشان تنها مانده است».
پس از آن گروهی از کارشناسان اداره محیط زیست استان تهران و سازمان حفاظت محیط زیست راهی برج میلاد شدند و بعد از یک ساعت معطلی لاشه آلفا را در استخر دیدند و گردانندگان دلفیناریوم دست نوشتهای به آنها تحویل دادند که میگفت: دلفین هفته پیش به دلیل بیماری مرده است. اما مسئولان اداره و سازمان محیط زیست این پنهانکاری را تخلف دانسته و اعلام کردند تمام فعالیتهای آنان معلق خواهد شد.
سیدمجتبی عبادی، نماینده تامین کننده گونههای پستانداران دریایی دلفیناریوم برج میلاد، با بیان این که بلافاصله نمونه خون از این دلفین اخذ و نمونه آن به همراه پاتولوژی به آزمایشگاه مرجع ارسال شد ، گفته بود: براساس بررسی نمونه آزمایشات خون و پاتولوژی، مرگ آلفا به علت نارسایی قلبی بوده است.
روابط عمومی برج میلاد نیز پس از آن درباره این مرگ عجیب گفته بود: مجموعه دلفیناریوم توسط برج میلاد به پیمانکار اجاره داده شده ولی مجوز فعالیت آنها را سازمان محیط زیست صادر کرده است. اما تا روشن شدن این موضوع فعالیت های این مجموعه را تعطیل کردهایم.
پس از آن برخی از اعضای شورای شهر همچون صدراعظم نوری و آرش میلانی وارد ماجرا شدند و از اداره محیط زیست درخواست گزارشی در خصوص این اتفاق کردند تا با تشکیل تیمی به شکل شخصی این موضوع را پیگیری کرده و به شهروندان اعلام کنند.
همچنین ولیالله واعظی، سرپرست اداره کل دامپزشکی استان تهران، درخصوص کسب مجوز دلفیناریوم برج میلاد از این سازمان برای نگهداری پستاندارن دریایی گفته بود: این مجموعه از ما مجوز کسب نکرده است.
سرپرست اداره کل دامپزشکی استان تهران نیز با اظهار بیاطلاعی از مرگ یک دلفین در دلفیناریوم برج میلاد بررسی بیشتر در خصوص علت مرگ این دلفین را خبر داده بود.
مرگ فلامینگوها در تالاب میانکاله
تقریبا برای مدت یک هفته بود که جستهوگریخته اخباری مبنی بر تلفشدن چند هزار پرنده مهاجر در منطقه میانکاله مازندران در خروجی رسانهها قرار گرفت. خبر کوتاه و عجیب بود، اما به سرعت درحال انتشار و البته هربار هم به تعداد پرندگان کشتهشده اضافه میشد. هرساله هزاران پرنده مهاجر به تالاب میانکاله کوچ میکردند که عده عظیمی از آن ها را فلامینگوها تشکیل میدادند.
در بهمن ماه سال گذشته مرگ بیش از ده هزار پرنده در این تالاب سر و صدای زیادی را به پا کرد. این پرندگان که برای گذر از زمستان به میانکاله، شرق استان مازندران آمده بودند، به کام مرگ فرو رفتند. پرندگانِ تلف شده از ۲۰ گونه مختلف بودند اما ۹۰ درصد آنها را فلامینگو و چنگر تشکیل میداد.
پنجم بهمن ماه سال گذشته بود که مسلم آهنگری، فرمانده یگان حفاظت محیطزیست مازندران، در مورد آخرین وضعیت مرگ پرندگان مهاجر آزاد پرواز در تالاب میانکاله گفت: «تاکنون نزدیک به دو هزار لاشه کشف شده پرندگانی که بیشترین آنها از نوع چنگر، فلامینگو و اردک نوک پهن بودهاند، جمعآوری شدند. در حال حاضر نمونهها به آزمایشگاه فرستاده شده اما احتمال آنفلولانزا و نیوکاسل منتفی است.»
اما این خبر روزبهروز تکمیلتر شد. ابتدا تعداد لاشههای یافتهشده به سههزار و بعد از آن به چهار و پنجهزار لاشه رسید، اما خب این پایان کابوس مرگ پرندههای مهاجر در میانکاله نبود و روی ریل همین رشد تعداد پرندههای تلف شده، هشتم بهمن حسینعلی ابراهیمی کارنامی، مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران، از تلف شدن نزدیک به هشتهزار قطعه پرنده مهاجر در میانکاله خبر داد و اظهار کرد: «نتیجه نهایی علت تلفات پرندگان مهاجر هنوز از سوی سازمان دامپزشکی اعلام نشده است. نزدیک به هشتهزار لاشه پرنده مهاجر جمعآوری و دفن بهداشتی شده است. عمده لاشه کشفشده پرندگان مهاجر که بیشترین آنها از نوع چنگر، فلامینگو و اردک نوکپهن بوده در سواحل گلوگاه و روستای قلعهپایان از توابع بهشهر بوده که درحال جمعآوری است.»
بعد از این حسین عرفانی، رئیس اداره مراقبت مرکز مدیریت بیماریهای واگیردار وزارت بهداشت، در هیاهوی جستوجوی علت این اتفاق و مطالبهای که از وزارت بهداشت در این حوزه وجود داشت، خاطرنشان کرد: «سازمان محیطزیست و سازمان دامپزشکی برای بررسیهای بیشتر این واقعه در محل مستقر هستند و نکته مهم اینکه موضوع آلودگی به آنفلوآنزای فوقحاد پرندگان در این منطقه منتفی است. نهادی که اجازه اظهارنظر پیرامون شکار پرندگان و ممنوعیت آن را دارد سازمان حفاظت محیطزیست است.»
او همچنین در واکنش به سوالی مبنیبر اینکه آیا سم بوتولیسم میتواند علت این تلفات عظیم پرندگان مهاجر باشد، گفت: «این موضوع بعید به نظر میرسد و تاکنون نیز شواهدی مبنیبر این موضوع وجود نداشته، مگر اینکه پس از بررسی نتایج آزمایشها و سایر بررسیهای صورتگرفته این نتیجه به شکل رسمی از سوی سازمان دامپزشکی بهعنوان مرجع ذیصلاح اعلام شود.»
تعلل محیطزیست و دامپزشکی در اعلام علت اصلی این اتفاق بازار گمانهزنیها را به شدت داغ کرد. تا جایی که اظهارنظر یک دامپزشک معتمد محیط زیست اذهان را به سمتوسویی دیگر برد و حواشی زیادی به دنبال داشت.
به گفته این دامپزشک علت تلفات مشکوک چندهزار بال پرنده مهاجر زمستانگذران در تالاب بینالمللی میانکاله مسمومیت غذایی است. پیرو این ادعا و اظهارنظر حسینعلی کارنامی، مدیرکل محیط زیست استان مازندران، واکنش نشان داد و گفت: «دامپزشک معتمد محیط زیست صرفا نظر شخصی خود را اعلام کرده و این خبر موردتائید ما نیست».
بعد از کشوقوسهای فراوان و اظهارات گوناگون پیرامون علل تلفشدن چند هزار پرنده مهاجر در میانکاله و بعد از روزها تاخیر، بالاخره علیرضا رفیعیپور، رئیس دامپزشکی کل کشور پرده از ماجرای مرموز مرگ پرندگان برداشت و در اینباره گفت:« با توجه به اینکه آب تالاب میانکاله نیز راکد و باتلاقی است، بیماری بوتولیسم نیز ناشی از همین شرایط منجر به تولید سم در گیاه و آب در این منطقه شده و با تغذیه پرندگان از این آب و گیاه منجر به تلفات آنها شده است».
روز ۷ اسفند سال گذشته بیانیهای منسوب به شکارچیان منطقه شرق مازندران که بخشی از آنها ساکنان روستاهای حاشیه تالاب جهانی میانکاله محسوب میشوند، در شبکههای اجتماعی منتشر شد. در این بیانیه، شکارچیان، تلفات مشکوک بیش از ۲۰ هزار پرنده مهاجر در این تالاب را که از ابتدای بهمن آغاز شده و تاکنون هم ادامه دارد، ناشی از ریختن عمدی سم به داخل آب این تالاب اعلام کردند. در بیانیه منسوب به شکارچیان شرق مازندران ادعا شد آنها این سم را در انتقام از دولت و بهخصوص محیط زیست ریختهاند.
در بخشی از بیانیه منسوب به شکارچیان آمده است: «اینکه این پرندگان بر اثر یک نوع باکتری از بین رفتهاند دروغی بیش نیست.» آنطور که در بیانیه آمده، آنها با تزریق سم به میانکاله، باعث مرگ پرندگان شدهاند. در بخش دیگری از بیانیه آمده است: «ما شکارچیان این منطقه با تزریق سم به سطح دریا و مراتع میانکاله یک هشدار جدی به مسئولان دادیم تا دست از اینگونه رفتار بردارند وگرنه با عواقب بدتری روبهرو خواهند شد.»
در پی انتشار بیانیه، مدیرکل محیط زیست مازندران در قالب تشویش اذهان عمومی از بیانیه منسوب به شکارچیان شرق استان مازندران به دستگاه قضائیه شکایت کرد.
گاندو به جان مردم سیلزده سیستان و بلوچستان
پس از سیل اخیر در استان سیستان و بلوچستان اطلاعیه محیط زیست این استان مبنی بر خطر حمله گاندوها به شدت خبرساز شد؛ به گفته مدیر کل محیط زیست این استان گاندو در شرایط عادی آرام و گوشهگیر است اما اکنون شرایط برای این جاندار عادی نیست و واکنشهای او هم با طبیعتش تناسب ندارد.
همچنین مدیرکل محیط زیست استان سیستان و بلوچستان گفته بود: «تمساح پوزه کوتاه تالابی یا در اصطلاح محلی گاندو، گونه در معرض خطری هست که محدوده ی پراکندگی این گونه در استان سیستان و بلوچستان در سد پیشین و در امتداد آن در رودخانه باهوکلات است؛ با سیلی که رخ داده سدی که محل زیست اینگونه جانوری بوده سرریز شده و همچنین رودخانه باهوکلات نیز طغیان کرده، دیدگاه کارشناسی این است که احتمال جابجایی این گونه وجود داره و ممکن است گاندو خارج از زیستگاه اصلی خود هم دیده شود بر همین اساس ما اطلاعیهای را صادر کردیم که مردم در جریان باشند».
چندی بعد نیز با فروکش کردن سیل در آن مناطق، مجددا مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان اعلام کرد هیچگونه موردی مبنی بر رویت و یا حمله تمساح به روستائیان و سیلزدگان مشاهده و گزارش نشده است.
حمله میمونها به ایران
در روزهای پایانی اسفند ماه سال گذشته نیز اخباری در صفحههای مجازی دست به دست میشد که از هجوم میمونها از کشور عراق به ایران خبر میداد. اما بررسیها نشان داد این ویدیو برای چندین سال پیش بوده است و صحت ندارد.