گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، ایشى گورو در ٨ نوامبر ١٩۵۴ در ناگازاکى ژاپن به دنیا آمد و خانوادهاش وقتی او پنجساله بود به انگلستان مهاجرت کردند، به همین دلیل تمام آثار ایشى گورو به زبان انگلیسى منتشر شده است.
این رمان که در سال ۱۹۸۴ موفق به دریافت جایزه بوکر شده است در زمره ۱۰۰ رمان برتر جهان قرار گرفته است. فیلمی هم بر اساس این رمان ساخته شده است. همچنین ایشی گورو توانست در سال ۲۰۱۷ برنده جایزه نوبل ادبیات شود.
ایشی گورو در سال ۲۰۱۴ در یادداشتی نوشت که پیشنویس «بازماندۀ روز» را در چهار هفته نوشته است. او در این یادداشت از دو منبع کوچک الهام خود نیز نام برده است؛ فیلم مکالمه و شخصیتی که جین هکمن نقش آن را بازی میکند، و ترانۀ آغوش رابی از تام ویتس.
«بازمانده روز» داستان آقای استیونز سرپیشخدمتی انگلیسی است که زندگی خود را وقف خدمت وفادارانه به لرد دارلینگتون کردهاست. داستان با رسیدن نامهای از یک همکار قدیمی شروع میشود. در این نامه خانم کنتن از زندگی زناشویی خود میگوید که استیونز آن را حمل بر نارضایتی او از ازدواجش میکند. همزمان با رسیدن نامه موقعیتی برای استیونز پیش میآید که بتواند به بهانه تحقیق دربارهٔ استخدام مجدد خانم کنتن، دوباره برگردد سراغ رابطهای که زمانی آن را بسیار دوست میداشتهاست. ارباب جدید خانه، آمریکایی ثروتمندی به نام فارادی او را تشویق میکند که ماشین را بردارد و برود به مرخصیای که بیشک استحقاقش را دارد. این سفر فرصتی میشود برای استیونز که وفاداری تزلزلناپذیرش به لرد دالینگتون، معنای و مفهوم «تشخص» و حتی رابطه خودش با پدرش را مورد بازاندیشی قرار دهد. دست آخر، استیونز مجبور میشود که به مفهوم واقعی رابطهاش با خانم کنتن بیندیشد. هر چه کتاب پیش میرود نشانههای عشق خانم کنتن به آقای استیونز، و تمایل متقابل او، آشکار میشود.
در سالهای پیش از جنگ جهانی دوم، زمانی که این دو دوشادوش هم کار میکنند، از اعتراف به عشقشان نسبت به یکدیگر طفره میروند. تمام مکالمههایی که یادآوری میشوند نشان از رابطهای حرفهای دارند که گاهی به مرز عشق و علاقه نزدیک میشوند اما هرگز از آن عبور نمیکنند.
بعداً مشخص میشود که خانم کنتن بیست سالی است که ازدواج کرده و حالا دیگر نه خانم کنتن که خانم بن خوانده میشود. خانم بن اعتراف میکند که گاهی به این فکر میکند که زندگی با آقای استیونز چگونه میتوانست باشد اما حالا دیگر شوهرش را دوست دارد و در انتظار تولد اولین نوهاش است. استیونز به فرصتهای از دسترفته میاندیشد، هم با خانم کنتن و هم با اربابش لرد دارلینگتون. در پایان داستان، استیونز به آنچه از روز بازمانده میپردازد که اشارهای است به آینده او در خدمت به آقای فارادی.
مترجم کتاب – نجف دریابندری – که ترجمهای ناب از کتاب ارائه کرده است، در مورد انتخاب عنوان رمان مىنویسد:
رمان remains را نه به صورت فعل، بلکه به صورت اسم به کار مىبرد. از این صورت معناى دیگرى برمىآید، که عبارت است از بقایاى شخصى یا چیزى که خودش در گذشته و از میان رفته است و فقط جسدى یا ویرانهاى از او برجا مانده است. این تعبیر از عنوان رمان را مىتوان «بقایاى روز» یا حتى «ویرانه هاى روز» ترجمه کرد. به این معنى که روز عمر راوىِ داستان که با روز رونق سراى دارلینگتون به عنوان کنایهاى از اشرافیت انگلیسى و امپراتورىِ بریتانیا به طور کلى به پایان رسیده است و آنچه از آن بازمانده است ویرانهاى است که اینجا به صورت یادداشتهاى بازمانده از یک سفر شش روزه مىخوانیم.
پشت جلد رمان آمده است:
این یک داستان ساده و سر راست نیست؛ در واقع بافت پیچیدهاى از چند لایه داستان است که هرکدام در تراز و زمان خاص خودشان جریان دارند، و خواننده داستان باید به آن ها توجه داشته باشد.
لحن غالب در این داستان لحن رسمى و مضحک پیشخدمتى است که یک عمر ناچار بوده است در دایره زبان خشک و بىجانى که بیرون رفتن از آن در حد او نیست حرف بزند. مى توان گفت که سراسر این داستان سلسله بىپایانى است از کلیشههاى فرسوده زبان نوکرمآب و ادارى انگلیسى.
نجف دریابندری در مقدمه خود مینویسد:
خاطرات استیونز از دو نوع است: اول آنچه به خود او مربوط مىشود، که داستان عشق ناکامى است که نه تنها به سرانجامى نرسیده، بلکه هرگز بر زبان هم نیامده است؛ دوم رویدادهاى مهمى است که در سراى دارلینگتون (خانه لرد) زیر چشم نویسندهى خاطرات مىگذشته ولى نویسنده زیاد از آن سر در نمىآورده است؛ این رویدادهاى تاریخى مربوطاند به تلاش محافل اشرافى و محافظه کار انگلستان در سالهاى پس از جنگ جهانى اول براى کمک به نازىهاى آلمان و سپس آشتى دادن دولت انگلیس با آلمان هیتلرى پیش از شروع جنگ جهانى دوم، و شکست این محافل پس از وقوع جنگ و پىآمدهاى آن، از جمله برچیده شدن بساط امپراتورى و از میان رفتن طبقهاى که استیونز تمام عمرش را در خدمت آن گذرانده و معناى زندگىاش را در کیفیت اعلاى این خدمت مىدیده است. این لایه «ضخیم» دیگرى است که در زیر لایه بیرونى داستان خوابیده و به واسطه لایههاى نازکترى با آن جوش خورده است.