من و همسر دومم معتاد بودیم، ولی روزگار خوبی نداشتیم. او همواره مرا کتک میزد و از خانه بیرون میکرد تا جایی که دیگر همه همسایگان مرا بدون حجاب دیده بودند! از سوی دیگر هم پدرم مرا در خانه اش نمیپذیرفت و مدعی بود که باید با همسرم زندگی کنم، ولی کارد به استخوانم رسید از این همه فشار در زندگی وخسته شدم تا این که او را کشتم و جسد و خانه اش را به آتش کشیدم.
کد خبر: ۱۰۳۴۸۲۴
۱۳۹۹/۰۵/۰۵