به گزارش خبرگزاری برنا تهران؛ حجتالاسلاموالمسلمین استیری گفت: بانام گذاری سال ۹۹ به ” جهش تولید”،ممکن است این سئوال را در اذهان پدید آورد که ” رونق تولید” که نام منتخب برای سال گذشته بود،چه تفاوتی با جهش تولید دارد.
از بیانات مقام معظم رهبری چنین برداشت می شود که بین رونق تولید که امری لازم و ضروری است و جهش تولید، تفاوت هایی وجود دارد. تفاوتهایی از جنس تفاوت بین ” حرکت” و ” سرعت” با یک مثال ،این تفاوت روشن تر می شود.
در سالهای گذشته و بخصوص در سال ۹۸،موتور تولید روشن شد و هواپیمای اقتصاد روی باند قرار گرفت و به حرکت در آمد؛ اما لازمه تحول اساسی در اقتصاد فاصله گرفتن ازشرایط قبلی و جهش به سمت وضعیت جدید است.البته جهشی که با کنترل مناسب و حرکت متوازن و هماهنگ به سمت بالا همراه است و صدالبته تکانه های طبیعی خود را برای قرارگرفتن در سطح مناسب ،برای ادامه حرکت دارد.
اینجاست که سخنان مقام معظم رهبری معنا پیدا می کند که حرکتهای انجام شده اگر چه خوب است اما یک دهم حرکت مورد انتظار هم نیست! درست مثل هواپیمایی که بعد از حرکت روی باند انتظار می رود از جاکنده شده و در حرکت خود تحول محسوس ایجاد کند و الا نه تنها به مقصد نخواهد رسید بلکه به انتهای باند رسیده و با برخورد به موانع متوقف شده و آسیب خواهد دید و باخطرات بسیار مواجه خواهد شد.
اگر چه تا حدود زیادی تفاوت این دو شعار معلوم شده است اما برای روشن تر شدن موضوع تفاوتهای بین این دو رویکرد مهم اقتصادی را در چند نکته بیان می کنیم:
۱. رونق تولید برای زمانی است که بخواهیم تولید از رکود خارج شود.درست مانند وقتی که کارخانه ای عملاً به تعطیلی کشیده است. مجموعه تلاشهای انجام گرفته برای خروج این کارخانه از تعطیلی ،رونق بخشی به تولید است اما جهش تولید در زمانی است که کارخانه ای با تمام ظرفیت یا حداکثر ظرفیت در حال کار است لکن با چند اقدام اساسی و چند تغییر اصلی می توان ظرفیت این مرکز تولیدی را به دو برابر یا بیشتر افزایش داد. مثلاً از ظرفیت فناوری نوین و نیروی دانشور و باانگیزه استفاده شود.
۲. رونق تولید نوعی حرکت برای شناسایی نقاط ضعف و قوت و بررسی های لازم برای شناخت بهتر مسیر است اما جهش تولید هم افزایی و مشارکت جدی تر بر مبنای تلاشهای انجام گرفته برای رونق اقتصادی است.
۳. رونق تولید در سطح ملت- حاکمیت نوعی همراهی و تعامل بود.یعنی مردم باید رونق تولید ،کالای ایرانی را بیشتر خرید می کردند و تولید کنندگان نیز تولید خود را کیفیت می بخشیدند و مدیران نیز تسهیلات بیشتری را فراهم می کردند.به تعبیری سهم مردم و تولیدگران از مسئولان بیشتر بود اما در جهش تولید به خاطر این که ریل گذاری باید عوض شود و تحول به وجود بیاید سهم مسئولان بسی بیشتر و سنگین تر است.
۴. در رونق تولید سطح برنامه ای و عملیاتی غلبه داشت اما در جهش تولید باید سهم سیاستگذاری درست،برنامه ریزی راهبردی و آینده نگرانه برچرخه قبل افزوده شود.
۵.در رونق تولید هر بخش تولیدی با هدف گذاری رونق تولیدات بخش خود ،برنامه ریزی و حرکت می کرد اما در جهش تولید نیاز به اولویت بندی ،تعاون و باهم نگری و هم افزایی و به عبارتی حرکت زنجیره ای و هماهنگ هستیم. در حال حاضر برخی اوقات بخاطر تولید بدون هماهنگی، اجناس روی دست تولید کننده در بخش کشاورزی و صنعت می ماند.اینجاست که سهم نهادی و دستگاهی – نه بعنوان دخالت بلکه به عنوان تسهیل گری بر مبنای اولویت سنجی- معنا می یابد.
بر همین اساس است که علاوه بر دولت که نقش اصلی را دارد نقش مجلس جدید و قوه قضائیه اهمیت و ضرورت پیدا میکند.بدون برنامه پنج ساله مناسب و برنامه و بودجه درست و قوانین صحیح ازسوی مجلس و بدون نظارت بازدارنده ازفساد وپیش برنده ی تولید و مبارزه قاطع با فساد ازسوی قوه قضاییه این کار امکان پذیر نخواهد بود.
اما سخن پایانی اینکه جهش تولید برای اقتصاد مقاومتی سردار سلیمانی می خواهد!
در سالهای قبل دیدیم ، نیرویی مانند سپاه قدس و سرداری مانند شهید سلیمانی در مقابل محاصره امنیتی و نظامی و حتی سیاسی ایران انقلابی ایستاد و علاوه بر پیروزی در جنگ کم سابقه نیابتی تمام استکبار برعلیه تمام جبهه مقاومت، مرزهای مقاومت را از سواحل گرم اقیانوس هند تا سواحل مدیترانه گسترش داد و بیش از ۴۰۰ میلیون نفر را مخاطب و مشتری پیام خود ساخت! اکنون که خون پاک او پس از جهاد گشاینده او بیش از گذشته تاثیرگذار گردیده است ،آیا نمی توان با همین نگاه،با همین رویکرد با همین جهت گیری ولایی و انقلابی ،بازار تمدنی ای را با ۵۰۰ میلیون نفر ایجاد و تقویت کرد؟ بدون تردید این کار شدنی است! به شرطی که کسانی مانند سلیمانی در این میدان وارد شوند.انشاء الله آن زمان نزدیک است.