
به گزارش خبرگزاری برنا ؛ توجه به فضاهای سبز شهری و بوستانهای محلی، بیشتر با هدف تأمین حداقل فضای سبز مورد نیاز برای شهرها صورت میپذیرد؛ اما مسئله اصلی اینجاست که با وجود اثرگذاری این فضاها بر حس تعلق مکانی ساکنان، کیفیت و چگونگی این تأثیرات تبیین نمی شوند؛ بنابراین بررسی نقش طبیعت در راستای تقویت حس تعلق مکانی در جوامع شهری، بسیار ضروری و پراهمیت جلوه میکند.
بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی میزان تأثیرگذاری طبیعت بر حس تعلق مکانی در مجتمعهای مسکونی اکباتان تهران، پردیسان قم، زیتون اصفهان و مهرگان قزوین پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی و همبستگی است و تجزیهوتحلیلها بر اساس 360 پرسشنامه تکمیل شده توسط ساکنان این 4 مجتمع مسکونی انجام گرفت.
پس از بارگذاری و وزندهی عوامل سنجش طبیعت و تعلق مکانی از طریق محاسبه مقدار کای اسکوئر در سطح معناداری (0.05 < p ) نتایج حاصله به با کمک نرمافزارهای Lisrel و SPSS نشان داد ارتباطی معنادار و مثبت بین دو متغیر طبیعت و حس تعلق مکانی در نمونههای مورد مطالعه برقرار است.
ضریب تأثیر طبیعت در تعلق مکانی ساکنان در مجتمعهای مسکونی اکباتان (0.87)، پردیسان (0.42)، زیتون (0.91) و مهرگان (0.37) به دست آمده است. همچنین با توجه به اینکه مقدار RMSEA در مجتمعهای مسکونی به ترتیب برابر با (0.054)، (0.042)، (0.061) و (0.040) به دست آمده، رابطه بین طبیعت با تعلق مکانی مورد تأیید قرار گرفته است.
در منابع مختلف و بر اساس نظر کارشناسان و دانشمندان مطالعات شهری در دنیا، استاندارد بین المللی فضای سبز برای هر انسانی که در شهرها زندگی می کند، از 15 تا 50 مترمربع و به طور متوسط 30مترمربع ذکر شده است. رقم پیشنهادی سازمان ملل متحد 20تا 25 مترمربع برای هر نفر ذکر شده است.
بعضاً گفته شده است که در بعضی از نقاط تا 60 مترمربع پیش بینی شده است و با توجه به افزایش جمعیت، در نظر گرفتن این فضاها بایستی متناسب با نرخ رشد جمعیت در چندین سال آینده باشد. بر اساس مطالعات و بررسی های وزارت مسکن و شهرسازی، سرانه متعارف و قابل قبول فضاهای سبز در شهرهای ایران بین 7 تا 12 برای هر نفر است که در مقایسه با شاخص تعیین شده از سوی محیط زیست سازمان ملل متحد (20تا 25مترمربع برای هر نفر،) رقم کمتری است.
یافتهای تحقیق نشان می دهد همواره ارتباطی معنادار و مثبت بین دو متغیر طبیعت و حس تعلق مکانی در نمونهای مورد مطالعه برقرار است.این مقدار در مجتمعهای مسکونی اکباتان و زیتون وضعیت بهتری را نشان می دهد و نشان دهنده اثرگذاری بیشتر طبیعت بر دلبستگی با مکان و حس تعلق مکانی است.
تحقیقات در مورد چهار مکان بالا نشان می دهد که تعاملات ساکنان در دو مجتمع مسکونی اکباتان و زیتون و بخصوص در محیطهای سبز و طبیعی محل زندگی توانسته حس تعلق مکانی قویتری را در ساکنان القا کند. در واقع در اکباتان و زیتون ارزشهای اجتماعی که بر پایه روابط اجتماعی و همسایگی در فضاهای سبز و طبیعی ایجاد می شود توانسته حس تعلق و دلبستگی ساکنان به محل زندگی را بیش از دو مجتمع مسکونی پردیسان و مهرگان بهبود بخشد و از این طریق هویت مادی محل زندگی خود را تضمین کند.
نتیجه دیگری که از این پژوهش حاصل می شود را می توان چنین بیان کرد که وجود فضاهای طبیعی در مجتمع های مسکونی، فراتر از تأمین سرانه فضای سبز برای ساکنان است. ارتباط حسی که ساکنان با این فضاها و همچنین با یکدیگر در ظرف و بستر طبیعت برقرار می کند، باعث تسلط شناختی بر مکان می شود که این عامل تأثیری بسزایی در ایجاد و تقویت حس تعلق به مکان دارد.
با توجه به نتایج به دست آمده مشخص می شود در آن دسته از سکونتگاههای انسانی که رویکرد غالب در ایجاد آنها، رویکردی تک بعدی نگر بوده که در آن صرفاً به ساخت فضایی برای اقامت و استراحت، اشتغال و یا مکانی برای جذب سرریز جمعیت کلانشهرها توجه شده است، نتیجه ای جز «غافل ماندن از تأثیرگذاری جنبه های روانی بر حس تعلق ساکنان» در بر نداشته است؛ بنابراین نیاز است تا حس تعلق به مکان در این سکونتگاهها تقویت یابد.
این چکیده ای از مقاله دکتر محمد بهزاد پور استاد تمام وقت و عضو هیئت علمی گروه معماری، واحد دانشگاه آزاد هشتگرد می باشد.
پاره ای از افتخارات دکتر محمد بهزاد پور در رشته معماری در ذیل آمده است.