به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ رسیدگی به این پرونده از سال 96 و با گزارش یک راننده تاکسی که مدعی بود زنی را با جسدی مثله شده به منطقهای در خارج از شهر تهران رسانده است، آغاز شد.
راننده تاکسی در توضیحات بیشتر به مأموران گفت: ساعاتی پیش زنی میانسال که بسته بزرگی بههمراه داشت خودروی من را دربستی کرایه کرد و باهم به خارج از شهر رفتیم اما هنگامی که به مقصد رسید و قصد داشت بسته را از ماشین خارج کند متوجه شدم که داخل بسته جسد مثله شدهای قرار دارد و من هم موضوع را به پلیس گزارش دادم.
پساز اظهارات راننده تاکسی مأموران به نشانی مورد نظر رفتند و زن میانسالی با نام محبوبه را بازداشت کردند و در همان ابتدا مشخص شد که جسد مربوط به همسر سابقش بوده است و در همان بازجوییهای اولیه به قتل او اعتراف کرد و گفت: بیست سال پیش به خاطر اعتیاد ابراهیم از هم جدا شدیم و در همه این سالها دخترمان پیش پدرش زندگی میکرد. همسر سابقم وقتی مواد مصرف میکرد رفتارهایش خشونتآمیز میشد و حتی اجازه نمیداد من دخترم را ببینم و همین مسأله باعث شده بود از او متنفر شوم. مدتها طول کشید تا موفق شدم ابراهیم را قانع کنم که دخترم را ببینم. پساز اینکه دخترم بزرگتر شد او هم مدام به من میگفت که از رفتارهای خشونتآمیز پدرش عذاب میکشد و ناراحت است. بعد از مدتی برای اینکه دخترم اذیت نشود یک روز در میان به خانه آنها میرفتم و کارهایشان را انجام میدادم و ابراهیم هم از این کار من استقبال کرد و پیشنهاد داد تا مدتی در آنجا زندگی کنم و من هم قبول کردم. اما او دوباره کارهای گذشتهاش را شروع کرد و من را مورد ضرب و شتم قرار داد و من هم با توجه به رنج سالهایی که کشیده بودم به یکباره عصبانی شدم و با چاقو او را زدم که کشته شد. بعد از آن خیلی احساس پشیمانی کردم اما دیگر فایدهای نداشت و تصمیم گرفتم با مثله کردن جسدش او را از خانه خارج کنم که راننده تاکسی پس از اطلاع از این ماجرا مرا به پلیس لو داد.
پساز اظهارات محبوبه، بازپرس متهم را به پزشکی قانونی معرفی کرد تا سلامت روانی او مورد بررسی قرار گیرد که متخصصان بعد از بررسی اعلام کردند او دچار اختلال شخصیت مرزی است و متهم در زمان ارتکاب به جرم مسئول اعمال خود نبوده است.
نظر پزشکی قانونی مورد اعتراض اولیای دم قرار گرفت و پرونده به کمیسیون سه نفره و 5 نفره پزشکی قانونی رفت و هر دو کمیسیون روانی بودن متهم را تأیید کردند که بازهم اولیای دم به آن اعتراض کردند و درخواست تشکیل کمیسیون 7 نفره پزشکی را دادند که در این کمیسیون بیماری متهم در حد جنون و رافع مسئولیت کیفری تشخیص داده نشد. با توجه به نقض نظر دو کمیسیون قبلی وکیل متهم بهنظر کمیسیون اعتراض کرد و کمیسیون 9 نفره تشکیل شد، که این بار نیز آنها محبوبه را مسئول اعمال خود تشخیص دادند و گفتند بیماری روانی او بعد از ارتکاب جرم ایجاد شده است. به این ترتیب دختر مقتول برای مادرش درخواست قصاص کرد و کیفرخواست علیه متهم صادر شد.
دختر متهم در خصوص درخواست قصاص مادرش گفت: من خواهان حکم قصاص هستم. هر چند پدرم مرد بداخلاقی بود اما او من را بزرگ کرده بود مادرم میدانست چقدر دوستش دارم.
با توجه به اینکه کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شده، وکیل متهم درخواست کرد با توجه به وخامت حال موکلش او با سند آزاد شود تا بتواند هم روند درمان را پیگیری کند هم شرایطی برای اخذ رضایت اولیای دم فراهم شود. این درخواست روی میز قضات شعبه 10 قرار گرفت و بزودی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و وقت رسیدگی هم برای پرونده متهم تعیین خواهد شد.