به گزارش خبرگزاری برنا و به نقل از روزنامه جام جم چه شد که ناگهان این قدر باران بارید؟ آیا باید به این زمستان و بهارهای پر برف و باران عادت کنیم؟ یا خشکسالیها همچنان دست از گلوی سرزمین ما برنداشته است؟
چه خبری از این بهتر که دو سال آبی پرباران را نسبت به میانگین بارندگیهای دو دهه اخیر پشت سر گذاشتیم. دامنه بسیاری از کوهها سرسبز و بهارمان پر از پروانه شد. حتی در این روزهای گرم تابستان بیشتر وقتها آسمان تهران و بسیاری از مناطق کشور ابری است و گاه نم بارانی هم در چله تابستان میبارد.
اما آیا دادههای حاصل از مطالعات اقلیمی تاییدی بر این گزاره است؟ تحلیل اقلیمشناسان چقدر با این دیدگاه همسو است؟ چه شد که ناگهان این قدر باران بارید؟ آیا باید به این زمستان و بهارهای پر برف و باران عادت کنیم؟ یا خشکسالیها همچنان دست از گلوی سرزمین ما برنداشته است؟
با کاهش نزولات جوی در یک دهه اخیر در منطقه غرب آسیا و ایران و در میان حجم زیادی از نگرانیها در باب کمآبی و ادامه دوران خشکسالی که از سال ۱۳۸۷ آغاز شده بود؛ فروردین ۱۳۹۸ تجربه متفاوتی را برای بسیاری از هموطنانمان از بارندگیها رقم زد.
مردم استانهایی مانند خوزستان، لرستان، چهارمحال و بختیاری، همدان، مرکزی، گلستان، کهگیلویه و بویراحمد و فارس بارندگیهای بیسابقه با میانگین رشد ۶۰ تا ۱۶۰ درصدی در بارش را تجربه کردند.
در تحلیل این موضوع باید به یک نکته مهم دقت داشت و آن هم این که پیشبینی پدیدههای اقلیمی آن هم برای چند دهه تقریبا غیر ممکن است؛ بنابراین با وجود این بارندگیها نمیتوان صحت این گزاره را پذیرفت که دوران ترسالی آغاز شده است. حسین طبری، محقق هیدرولوژی و تغییراقلیم در دانشگاه کییو لون بلژیک در گفتگو با خبر آنلاین ضمن تأیید این نکته گفته است: «وقوع دو سالتر متوالی نمیتواند لزوما حاکی از ورود به دوران ترسالی باشد، زیرا خشکسالی و ترسالی حاصل نوسانات اقلیمی هستند. بنابراین، ترسالیهای اخیر میتواند دو یا چند سال طول بکشد و در سالهای آتی شاهد خشکسالی مجدد باشیم. این نوسانات بسیار طبیعی است.»
چرخههای خورشیدی، اولین کنترلکننده
دکتر حسن لشکری، استاد اقلیمشناسی سینوپتیک دانشگاه شهید بهشتی، خشکسالی و ترسالی را پدیدهای ذاتی در همه اقلیمهای سیارهای زمین میداند و به جام جم میگوید: «این پدیده در ذات گردش جو نهفته است؛ بنابراین وقوع ترسالیها و خشکسالیها از سرشت محلی اقلیمها تاثیر بسیار کمی میپذیرند، زیرا کنترلکننده خشکسالیها و ترسالیها پدیدههای محلی نیستند.
مهمترین این پدیدهها، چرخههای خورشیدی است که منبع اولیه تامینکننده انرژی تکوین و شکلگیری گردش عمومی جو محسوب میشود.»
به گفته این استاد اقلیمشناسی سینوپتیک، با توجه به این که خورشید عامل اصلی تفاوتهای اقلیمی در سیاره زمین است، نوسانات دمایی سطح آن میتواند تغییراتی را در دمای سطح زمین هم ایجاد کند.
وی میافزاید: «تجربه نشان داده است، خشکسالیها و ترسالیها با شدت و ضعف و با دورههای بازگشت مختلف در هر اقلیمی تکرار میشوند. هر چه خشکسالیها و ترسالیها شدیدتر و قویتر باشند دوره بازگشت طولانیتری دارند. با وجود این که چرخههای خورشیدی یا تعداد لکههای خورشیدی دوره ۱۱ ساله دارند، اما تعداد آنها در هر رخداد به طور دقیق شبیه چرخه قبل یا بعد از خود نیست.
گاهی تعداد لکهها به عدد ۲۰۰ در زمان اوج چرخه نزدیک میشود، در حالی که در اوج چرخه دیگر به ۵۰ لکه هم نمیرسد؛ بنابراین پدیدههای جوی در عین این که قابلیت تکرار دارند، اما به طور دقیق شبیه هم نخواهند بود. علاوه بر فعالیتهای خورشیدی، پدیدههای جوی دیگری نیز با تأخیر کوتاه یا بلندمدت بر آرایش سامانهها، بر روند خشکسالیها و ترسالیها مؤثر هستند.»
به گفته دکتر لشکری، با این که پژوهشگرانی در کشور با استفاده از مدلهای اقلیمی، پیشبینیهای طولانی ۵۰ تا صد ساله برای برخی عناصر جوی انجام دادهاند، اما صرف نظر از این که این پیشبینیها از چه دقتی برخوردارند یا به چه میزان قابل اعتمادند، پیشبینی طولانیمدت خشکسالیها و ترسالیها قدری دشوار است. در واقع با دانش امروز ارائه پیشبینی طولانیمدت و دقیق خشکسالیها و ترسالیها ممکن نیست.
اهمیت کنترلکنندههای اقلیمی
همواره یکی از تاثیرگذارترین عوامل در روند بارشها، وجود مراکز فشار در سطح کره زمین است. مراکز فشار در واقع مراکزی هستند که فشار هوای بسیار زیادی در ترازهای بالایی اتمسفر دارند و عامل اصلی گردش عمومی جو هستند.
در واقع اصلیترین کنترلکنندههای اقلیم سیارهای همین مراکز هستند. از جمله اینها میتوان به مراکز پرفشار آزور یا پرفشار سیبری اشاره کرد که بسته به نوع شکلگیریشان به انواع دینامیکی یا حرارتی تقسیمبندی ماهیت اصلی اقلیم هر منطقه بر اساس نزدیکی یا دوری نسبت به این مراکز شکل میگیرد.
به عنوان مثال میزان بارش، دما، شدت وزش باد و دیگر عناصر اقلیمی به طور مستقیم و غیر مستقیم تحت تسلط مراکز فشار کنترلکننده در منطقه مورد نظر است. در این میان، مراکز پرفشار جنب حاره یکی از اصلیترین مراکز فشار دینامیکی در سیاره زمین است که تاثیر زیادی بر اقلیم غرب آسیا از جمله ایران دارد.
ماجرا از این قرار است که همواره مناطق استوایی بیشترین انرژی را در طول سال از خورشید دریافت میکنند. این انرژی باعث میشود هوای گرم و سبک استوایی به سمت عرضهای بالاتر حرکت کند. اما در حوالی مدار راسالسرطان به دلیل نیروی کوریولیس (ناشی ازحرکت وضعی) زمین توانایی صعود به طرف عرضهای بالاتر را ندارد و در آن منطقه تودهای عظیم از هوا فرومینشیند و به این ترتیب بزرگترین مرکز پرفشار سیاره زمین، یعنی مرکز پرفشار جنب حاره شکل میگیرد.
این مراکز پرفشار در تابستان به اوج شدت خود میرسد و هوایی پایدار و آسمانی صاف را به همراه دارد، اما در دوره سرد سال با عقبنشینی، قدرت نفوذ آن بر جو کشورمان کاهش مییابد و شرایط را برای صعود هوا و تشکیل ابر و بارندگی فراهم میکند.
دکتر لشکری با اشاره به اهمیت مراکز پرفشار در اقلیم ایران و نقش آنها در بروز خشکسالی میگوید: «تاکنون تحقیقات زیادی روی پرفشارهای جنبحارهای موثر بر اقلیم ایران انجام شده است.
در برخی از تحقیقات نقش کنترلکننده اقلیم ایران را به پرفشار آزور و در برخی دیگر نیز این نقش را به پرفشار یا واچرخند عربستان نسبت دادهاند، ولی در سالهای اخیر تحقیقات جامع و متعددی در مورد پرفشار عربستان انجامشده است، این تحقیقات نقش برتر این مرکز پرفشار را بر رفتار و عملکرد سامانههای بارشی و اقلیم ایران نشاندادهاند.»
به ادامه بارندگیها امیدوار باشیم؟
دکتر لشکری با اشاره به رصد و پایش مداوم موقعیت استقرار مراکز پرفشار عربستان در بارشهای دو سال اخیر میگوید: «بررسیهای ما نشان میدهد زمانی که مرکز پرفشار عربستان ساختار قویتری داشته و از لحاظ دینامیکی تقویتشده، جابهجایی به سمت شرق و استقرار روی آبهای گرم باعث شده صعود رطوبتی بیشتری اتفاق بیفتد و برعکس زمانی که ساختار دینامیکی ضعیفتری داشته با وجود جابهجایی به سمت شرق صعود رطوبتی ضعیفتر داشته و بارشهای ضعیفتری را برای کشور ما رقم زده است.
درصد مکرر موقعیت استقرار هسته مرکزی پرفشار جنبحارهای عربستان نشان میدهد در این دو سال در اکثر قریب به اتفاق روزهای بارشی، مرکز پرفشار عربستان روی آبهای گرم عرب و عمان استقرار داشته و زمینه بسیار مناسبی را برای صعود رطوبت به درون سیستمهای بارشی فراهم کرده است.»
با توجه به گفته استاد اقلیمشناسی سینوپتیک دانشگاه شهید بهشتی، با در نظر داشتن جابهجایی قابل توجه و پردوام مرکز پرفشار عربستان به سمت شرق در دو سال اخیر و نوسانات طولی این واچرخند در چند سال گذشته، انتظار میرود ترسالی این دو سال با شدت و ضعف در سال آینده و با احتمال کمتر در سال بعد از آن نیز تداوم داشته باشد.
نقش کلیدی مرکز پرفشار عربستان در بارندگیهای اخیر
مطالعات اقلیمشناسی نشان میدهد سامانه پرفشار جنبحاره عربستان مهمترین کنترلکننده اقلیم منطقه جنوب و جنوبغرب کشور است. در برخی سالها بر اثر تغییرات شرایط جوی ترازهای بالایی که در مقیاس اقلیم سیارهای مورد مطالعه قرار میگیرند، هسته پرفشار جنبحارهای عربستان بسیار دیرتر از شرایط عادی از منطقه خارج شده و زودتر از موعد به سمت منطقه برگشته است.
این فرآیند طول دوره بارشی را کوتاهتر میکند؛ بنابراین آغاز یا پایان خشکسالی و ترسالی منوط به عوامل و الگوهای فشار منطقهای است.
مطالعه مراکز پرفشار از جمله پرفشار جنب حاره آزور یا عربستان میتواند ارزیابی دقیقتری از بروز خشکسالی یا ترسالی بدهد. در افکار عمومی حتی در بسیاری از پژوهشهای علمی، مرکز پرفشار عربستان عموما بهعنوان پدیدهای که خشکی و خشکسالی به همراه دارد، تلقی میشود؛ ماهیت ذاتی یک مرکز پرفشار آن هم پرفشار دینامیک، پایداری و خشکی است.
اما این نقش در یک شرایط سینوپتیکی (یعنی مجموعهای از سامانهها در کنش متقابل با یکدیگر) میتواند کاملا عملکرد متفاوتی داشته باشد.
دکتر لشکری به اهمیت داشتن دید سینوپتیکی در تحلیل رخداد خشکسالیها یا ترسالیها تأکید میکند. منظور محققان از دید سینوپتیکی، نگرش همهجانبه و یکپارچه و مطالعه مجموعهای از سامانهها در کنش متقابل با همدیگر و بررسی همه عناصر اقلیمی در وقوع یک رخداد است. وی در این باره میگوید: «پیش از آن که به نقش منفرد و تکبعدی یک سامانه توجه کنیم، باید این سامانه را در قالب یک شرایط سینوپتیکی بررسی و تحلیل کرد.
در آن صورت ساختار، موقعیت استقرار و کنش متقابل یک مرکز پرفشار میتواند خشکیزا و منجر به تقویت یا ایجاد خشکی و خشکسالی شود یا برعکس منجر به بارش و تقویتکننده ترسالیها باشد. جابهجایی به سمت غرب و شرق مرکز پرفشار عربستان نقش بسیار مهمی در ترسالیها و خشکسالیهای ایران دارد.»
این استاد اقلیمشناسی سینوپتیک میافزاید: «مطالعه انجامشده روی الگوی طولانیمدت استقرار هسته مرکز پرفشار عربستان نشان میدهد جابهجایی طولی این مرکز پرفشار در دهههای اخیر دچار نوسانات شدیدتری نسبت به گذشته شده است.
تحقیقات انجامشده در مورد جابهجایی مکانی مرکز پرفشار عربستان در دوره سرد سال نشان میدهد تغییر مکانی آن به سمت شرق و استقرار روی دریاهای گرم عرب و عمان، بهویژه در لایههای زیرین تروپسفر (نزدیک به سطح زمین) نقش بسیار مهمی در صعود هوا و ورود رطوبت به درون سامانههای بارشی کمفشار سودان و مدیترانهای ایفا میکند که در نتیجه بارش را به دنبال دارد.
در عین حال وقتی همین سامانه پرفشار به سمت غرب جابهجا میشود، روی غرب و شمالغرب عربستان و جنوب غرب ایران استقرار پیدا میکند. در این شرایط علاوه بر اینکه مانع ورود سامانههای بارشی به کشور شده، جوی پایدار و خشک در بخش اعظم ایران حاکم میشود که خبر از خشکسالی میدهد و طول دوره بارندگی را نیز کوتاهتر میکند.»
بنابراین میتوان گفت، طی دو سال اخیر که کشور با بارشهای گسترده فراگیر و شدید و گاهی سیلآسا بهویژه در نیمه جنوبی و حتی مرکزی برخوردار بوده است، جابهجایی به سمت شرق این مرکز پرفشار کاملا مشهود بوده و نقش غیرقابلانکاری در تامین رطوبت سامانهها داشته است.»