به گزارش خبرگزاری برنا؛ به مناسبت فرا رسیدن عید غدیرخم، سیدحمید خویی، پژوهشگر حوزه دین و غدیرپژوه، به بازخوانی مهمترین فرازهای خطبه غدیر و تبیین مهمترین پیامهای این روایت متواتر پرداخته که در ادامه از نظر میگذرد.
یکی از مهمترین متون حدیثی که از پیامبر(ص) و معصومین(ع)، امروز به عنوان یک ذخیره ارزشمند معرفتی در اختیار ما قرار دارد، خطبهای است که پیامبر اکرم(ص) در روز هجدهم ذیالحجه سال هجدهم هجری در محلی به نام غدیر خم ایراد کردند و تمام رسالت بیستوسه ساله خود را در آن خلاصه کردند و بعدا این خطبه به خطبه غدیریه معروف شد.
همه مسلمانان، سنت نبوی را در کنار آیات قرآن کریم به عنوان یکی از منابع اصلی و همتراز معرفت دینی میشناسند. سخن پیامبر(ص) به لحاظ ارزش، به اعتبار آیه کریمه قرآنی «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحى»، همان ارزش کلام وحیانی
قرآن را دارد و باید به خطبه غدیر همانطور نگریست که آیات وحیانی
قرآن کریم را مینگریم.
خطبه غدیر اگر نه مهمترین و متواترترین سخن پیامبر(ص) خدا باشد، حداقل یکی از معتبرترین آنها است. بسیاری از علمای اهل سنت و شیعه به ویژه پاسدار حریم تشیع، علامه امینی در تحقیقات خود به تفصیل منابع فراوانی که سندهای روایی و حدیثی خطبه غدیر را اثبات میکند، آوردهاند و به جرات میتوان گفت که این خطبه متواترترین و معتبرترین حدیث رسول خدا(ص) است. تا جایی که اگر کسی اعتبار آن را خدشهدار کند، میشود گفت که در این صورت هیچ حدیثی از ائمه(ع) قابل استناد نخواهد بود. برای اینکه هیچ حدیثی مانند خطبه غدیر پشتوانه متقن و بسیار متواتر و معتبری از محدثان و راویان سنی و
شیعه ندارد.
نکته مهمی که در مورد خطبه غدیر باید مورد توجه باشد جامعیت و شمولیت این خطبه است. تمام عناصری که پیامبر اکرم(ص) در این خطبه مورد اشاره قرار میدهند در یک پیوستگی و انسجام متقن و معناداری در کنار هم قرار گرفتهاند. از آن اولین جمله تا آخرین کلمه خطبه، همه در انسجامی خاص و در حال انتقال یک پیام مشخصی هستند که قله این پیام ابلاغ رکن امامت و ولایت به عنوان یکی از ارکان سهگانه اسلام در کنار توحید و ولایت است. یعنی اگر رسول خدا(ص) در مورد توحید سخن میگویند، زمینهساز پذیرش بهتر پیامی است که خدا در غدیر، پیامبر(ص) را مامور کردند که به مردم ابلاغ کنند و پیامبر(ص) نیز این کار را کردند.
لذا اگر از نماز و ... سخن گفته میشود، همه در یک انسجام کاملی است که در حقیقت منظور بنده از بیان این نکته این است که هیچ کدام از گزارههای غدیر را نمیتوان مجرد از فضای خطبه بررسی کرد. همانطور که آیات را نمیشود به صورت انتزاعی دید و باید همه را در کنار هم دید، خطبه غدیر نیز در کلیت میتواند آن پیامی که مقصود رسول خدا(ص) بود را منتقل کند.
ولایت علی(ع) و اهل بیت(ع) است که اسلام را معنادار میکند
ارزش خطبه غدیر در حقیقت به ارزش پیامی که در این خطبه به فرمان خدا از سوی پیامبر(ص) به
مسلمانان ارائه شده نهفته است. شاید در هیچ کجای قرآن ادبیاتی که خداوند در دستور ابلاغ ولایت امام علی(ع) به رسول خدا(ص) به کار بردهاند را نشود دید. وقتی خداوند با این فرمان تهدیدآمیز با رسول خود سخن میگوید که «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ»،
ادبیات تهدیدگونهای است که آنچه از سوی خدا مامور به ابلاغ هستی، باید ابلاغ کنی که در غیر اینصورت گویی که هیچ کاری انجام ندادهای و تمام رسالت تو به باد میرود. به روشنی این آیات حکایت از آن دارد که موضوع و پیام غدیر، در تاریخ اسلام فوقالعاده حساس و سرنوشتسازی است.
اینکه اگر این پیام منتقل نشود تمام زحمات رسول خدا(ص) به هدر خواهد رفت معلوم است که تمام اسلام یک طرف است و آنچه که اسلام را کامل میکند و اسلام را معنادار میکند ولایت علی(ع) و ائمه(ع) است. لذا خطبه غدیر را میشود مهمترین پیام اسلام و پیام رسول خاتم(ص) دانست. از باب توضیح باید بگویم که همه ادیان قبل از اسلام در گذر زمان دچار تحریف و انحراف میشدند، اما هر بار که پیروان دین و آیینی دچار تحریف میشدند، خداوند پیامبر جدیدی میآورد تا مسیر انحرافی آنها را تصحیح کند و مردم را به سوی بندگی خدا بازگرداند. اما تقدیر این بود که دین اسلام خاتم ادیان باشد.
یکی از شرایط قطعی خاتمیت اسلام، حفظ سلامتش در گذر زمان است. یعنی برای اینکه خاتم باشد الزاما باید در گذر زمان از هر نوع تحریف مصون بماند. لذا خدا در این دین مکانیزم ویژهای را قرار داد که ضامن سلامت دین باشد و اسم این مکانیزم ولایت و امامت است و غدیر در حقیقت به رسمیت شناساندن رکن امامت است. رکنی که ضامن
سلامت دین و صیانت از اصالت و درستی دین در گذر زمان است. نکته دیگر اینکه پیامبر(ص) در مورد قرآن چند وظیفه دارند که عبارتاند از: دریافت وحی، تلاوت، تبیین و تبلیغ آیات است و این کاری است که با خطبه غدیر انجام داد. یعنی خطبه غدیر تبیین آیات غدیر است که در قرآن کریم آمده است. در حقیقت این خطبه تبیین دو آیه سوم و شصتوهفتم سوره مائده است که یکی قبل از حادثه غدیر و دیگری بعد غدیر بر رسول خدا(ص) نازل شده است.
غدیر امر مطلق و انتخاب خالص الهی است
یکی از محورهای خطبه غدیر که فرازهای نخستین این خطبه را تشکیل میدهد، دعوت به توحید است و اشاره نسبتاً تفصیلی به توحید به نحوی پشتوانه سازی برای ارائه پیام غدیر است و اینکه تأکیدی است که ولایت امام علی(ع) امری از سوی خداوند قادر و حکیم است که فرمان او باید قبول شود.
رسول خدا(ص) فرمودند که خداوند بزرگ، عالم و آگاه به همه حوادثی است که در عالم هستی رخ میدهد، بدون اینکه برای این آگاهی یابی نیاز به تغییر مکان داشته باشد و همه مخلوقات الهی مقهور قدرت و فرمان خداوند هستند. خداوند از همه نهانها آگاه است و نسبت به همه وجدانها و درونهای انسانها احاطه کامل دارد. خداوند بر همه چیز غالب است و قدرت خدا بر هم قدرتها چیره است و هیچ چیز همچون خدا نیست و شهادت میدهم که الله، خدایی است که همه چیز در برابر عظمت او سر فرود آوردهاند و هر چیزی در مقابل عزت نامحدود خداوند ذلیل شده است.
همه چیز تسلیم قدرت خدا است و خداوند یگانهای است که هرچه را اراده کند محقق میشود و اشاره به این آیه است که فرمود «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیئًا أَنْ یقُولَ لَهُ کُنْ فَیکُونُ». این اراده خدا است و مقدمهای است برای این سخن نبوی که انتخاب علی(ع) و ائمه(ع)، امری الهی است و ارادهای است که از سوی خداوند محقق شده و رسول خدا(ص) کمترین نقشی در آن ندارد. در ادامه خطبه نیز دارد که خداوند کسی است که زنده میکند و میمیراند، غنی میکند و به
فقر میرساند و به این معنا است که همه آن چیزی که قرار است تحت عنوان غدیر به مردم بیان شود امر مطلق و انتخاب خالص الهی است و اراده و مشیت خداوند است و بس.
غدیر کاملکننده رسالت رسول خدا(ص)
حضرت رسول(ص) در فرازی از خطبه ارزشمند غدیر، میفرمایند که اقرار میکنم بر نفس خویش به بندگی خدا و عبودیت پروردگار و شهادت میدهم به خدایی و
خلاقیت او. بیم آن داشتم که اگر فرمانی که خدا به من داده را عمل نکنم خدا من را بر این نافرمانی عذاب کند، عذابی که هیچ کس توان دور کردن او را از من ندارد.
خداوند ابلاغ کرد که اگر آنچه به من در مورد ولایت علی(ع) ابلاغ کرده را ابلاغ نکنم، گویا که کل رسالت خداوند را به مردم ابلاغ نکردهام و ماموریت خود را انجام ندادهام. خداوند من را از کید مردم محافظت کرد و این مسئله را تضمین نمود، آنجا که فرمود تضمین «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ». یعنی ای پیامبر آنچه بر تو فرمان داده شده را ابلاغ کن که اگر این کار را نکنی گویا رسالتت را ابلاغ نکردهای و مطمئن باش که تو را از مردم محافظت میکند. بعد فرمود ای مردم در تبلیغ آنچه که خداوند بر من نازل کرده است کوتاهی نکردهام.
اما بر شما علت نزول این آیه را تبیین میکنم و پیامبر(ص) میگویند که جبرئیل سه بار مکررا بر من نازل شد و فرمان خدا را بالاغ کرد که باید ولایت علی(ع) را به مردم ابلاغ کنم. اما از آنجا که از کثرت منافقان و اندکی مؤمنان، آگاه بودم، از انجام این ماموریت سر باز میزدم و میخواستم که از ابلاغ این پیام معاف شوم، تا اینکه این آیه با این صراحت نازل شد که اگر این کار را نکنی رسالت خود را ناتمام گذاشتهای که بر مبنای یک واقعیت تاریخی است که اگر این دین مکانیزم ضامن سلامت خود را که امام است نداشته باشد، دچار تحریف میشود و نتیجهاش با عدم ابلاغ رسالت فرقی ندارد.
سبک و سیاق سخنان رسول خدا(ص) حکایت دارد که شرایط اجتماعی
جامعه مدنی و پیرامونی رسول خدا(ص) و به ویژه تأثیرگذاری جریان نفاق مدنی به حدی بود که پیامبر(ص) را علیرغم همه علایق شخصی و دلبستگیهایی که به علی(ع) داشتهاند از ابلاغ فرمان الهی در مشروعیت بخشیدن به ولایت علی(ع) نگران بودند و پیامبر(ص) را دچار تردید میکرد تا اینکه این ادبیات تهدیدآمیز قرآنی ایشان را وادار کرد که با کسب اطمینان او از صیانت الهی این پیام را به مردم منتقل کند.
اصلیترین پیام خطبه غدیر ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین علی(ع)
شاید اصلیترین پیام خطبه غدیر و این حادثه، تبلیغ و ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) و تعیین رسمی ایشان به عنوان جانشین رسول خدا(ص) در دوره مابعد از رحلت ایشان باشد. لذا بخشهای مهمی از این خطبه به ستایش علی(ع) و به بیان جانفشانیها و فداکاریها و تبیین مقام ایشان اختصاص یافته است. در نهایت نیز به این موضوع که خدا اراده کرده که علی(ع) و فرزندان او را پس از او به عنوان حجج الهی و جانشنیان رسول خدا(ص) تعیین کند پرداخته شده است.
به فرازهایی از خطبه غدیر در این مورد میپردازیم. فرمود که ای مردم، از پذیرش ولایت علی(ع) استنکاف نکنید که علی(ع) هدایتگر به حق و عامل به آن است. یکی از سخنان معروف رسول خدا(ص) در مورد علی(ع) این است که فرمود «علی با حق و حق با علی است». به نظرم میرسد که نکته مهم فرمایش ایشان در این حدیث بعد از این فقره است که فرمود «هرجا که علی(ع) باشد حق آنجا است». یعنی حق تابعی از علی(ع) است نه برعکس. در خطبه غدیر نیز فرمود که علی(ع) دعوت به حق کرده و باطل را نیز نابود میکند.
در جای دیگری فرمود ای مردم، علی(ع) را برتر از هر کس و هر چیز بدانید که خدا او را برتر از هر کس و هر چیز دانسته است. در خطبه دوم نهجالبلاغه امام علی(ع) جملهای دارند که میگویند هیچ کس از این امت با
اهل بیت رسول خدا(ص) قابل قیاس نیستند که آنها ستونهای دین و پایههای یقین هستند و راههای هدایت محسوب میشوند و واپس ماندگان باید خود را به آنان برسانند و پیش رفتگان نیز باید برگردند و با آنها همراهی کنند.
فرمود ای مردم، ولایت علی(ع) را قبول کنید که ولایت نصب شده و برگزیده شده از سوی خدا است. ای مردم، علی(ع) امامی برگزیده از سوی خدا است و این اشاره به این نکته قرآنی است که قرآن، شان انتخاب امام را همچون شان انتخاب رسول، شانی الهی میداند و همانطور که انبیا(ع) را خدا انتخاب میکند امامان را نیز خدا برمیگزیند. چنانکه فرمود «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً».
عدم قبول ولایت اهل بیت(ع) حبط عمل را در پی دارد
در فرازی از خطبه غدیر، رسول مکرم اسلام(ص) میفرمایند که ای مردم، بدانید که علی(ع) امامی برگزیده شده از سوی خدا است و خدا هرگز کسی را که ولایت او را انکار کند نمیبخشد. در حالی که دست علی(ع) را در دست داشتند فرمودند هیچ کس جز برادر من امیر مؤمنان و شایسته این لقب نیست و بعد در اوج خطبه از مردم سوال کرد که چه کسی ولایتش از شما به شما بیشتر است؟ مردم گفتند ولایت خدا و رسولش بر ما بیش از ولایت خودمان به خودمان است.
پس آنگاه رسول خدا(ص) فرمود مردم بدانید که هرکه من مولای اویم، علی(ع) مولای او است و بعد دعا کرد و فرمود خدایا هرکه ولایت علی(ع) را قبول کند و او را دوست بدارد، دوست بدار و با هرکس که با علی(ع) دشمنی کند، دشمن باش و هرکس علی را یاری کرد تو نیز یاریاش کن و هرکس که بر او پشت کرد، او را بی یار و یاور قرار ده.
فرمود ای مردم، بدانید که خداوند دین شما را با امامت علی(ع) و فرزندان او تکمیل کرده است و هرکس امامت علی(ع) و امامت امامان بعد از او را که تا روز قیامت حجج الهی بر مردم هستند را قبول نکند، اینان کسانی هستند که همه اعمال آنها حبط میشود و حبط یکی از کلمات بسیار مه قرآنی است. یعنی کسی که سعی میکند، اما سعی او به فنا میرود که عملش در این صورت حبط شده است.
مصداقش در کلام خدا این است که فرمود «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا». یعنی ای پیامبر(ص) به مردم بگو، میخواهید بگویم که زیانکارترین شما چه کسانی هستند؟ کسانی که تلاش میکنند و ای بسا نماز میخوانند، اما تمام سعی و تلاش آنها به باد فنا میرود و این در حالی است که گمان میکنند کار درست را انجام میدهد، و پیامبر(ص) فرمود شرط قبولی اعمال، قبولی ولایت ائمه(ع) است و این را در سخنان دیگر رسول خدا(ص) و در سخنان دیگر ائمه(ع) نیز داریم که اگر عمر نوح را داشته باشید و با زبان روزه در مقام ابراهیم(ع) بین رکن و مقام نماز بخوانید، اما ولایت علی(ع) و فرزندان او را قبول نداشته باشید و از دشمنانش برائت نجویید، حتی دو رکعت نماز شما نیز قبول نخواهد شد.
ابلاغ پیام غدیر یک تکلیف است
با وجود تأکید فراوانی که در خطبه غدیر بر موضوع ولایت علی(ع) و مقام بیبدیل ایشان به چشم میخورد، در عین حال نباید فراموش کرد که غدیر و پیام آن در حقیقت بیان مفهوم امام و امامت و مشروعیت بخشیدن به امامت دوازده امامی است که از اهلبیت رسول خدا(ص) هستند و به فرمان خدا جانشینی حضرت را بر عهده دارند. لذا اینگونه میتوان گفت که غدیر خم، عید ولایت است و پیام غدیر پیام امامت و امام نیز در هر دوازده امام معصوم است.
به فرازهایی از خطبه غدیر در این زمینه نگاه میکنیم. رسول خدا(ص) فرمود این مردم، دیدید که خداوند علی(ع) را بر شما، امام و ولی واجبالاطاعهای قرار داد که همه مسلمانان اعم از مهاجران و انصار، شهرنشینان و بادیهنشینان، عجم و عرب و آزاد و برده باید از علی(ع) اطاعت کنند و پذیرش امامت او و تن دادن به لوازم این پذیرش واجب است. خداوند مولای شما و خدای شما است. پس از خدا، ولایت از آنِ رسول او است. رسولی که اکنون با شما سخن میگوید. پس از من علی(ع) ولی و امام شما است که به فرمان خدا است و پس از علی(ع) امامت در نسل و ذریه من است، تا روزی که خدا و رسول ش را ملاقات کنید.
رسول خدا(ص) فرمود، ای مردم بدانید که فرزندان من از اهل بیت من که امام شما هستند، امینان خدا بر
زمین و حاکمان خدا در میان مردم هستند. ای مردم، من جانشینی خود را در فرزندان خودم و در نسل خودم به صورت پی در پی تا روز قیامت قرار دادهام و آنچه را که مامور به ابلاغ بودهام را به شما باز گفتهام تا حجتی باشد بر همه آنان که هستند و نیستند و بر همه کسانی که در این عرصه غدیر حضور دارند و یا ندارند. اما نکته مهم خطبه، این فراز از جمله است که فرمود پس باید که حاضران به غایبان اطلاع دهند و باید که پدران و مادران به فرزندان، پیام غدیر را ابلاغ کنند.
فرمان رسول خدا(ص) همچون فرمان خدا بر هر مسلمانی واجب و لازمالاطاعه است که میخوانیم «مَّن یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ»، و این فرمان الهی بر همه است که رسول خدا(ص) فرمود بر همه واجب است که پیام غدیر را به عنوان یک تکلیف شرعی به دیگران ابلاغ کنند. این یک اختیار نیست بلکه یک تکلیف شرعی است. بر همه
والدین واجب است که در تربیت فرزندان، پیام غدیر را به فرزندان خودشان منتقل کنند و این باور را در آنها نهادینه سازند.
در چارچوب ابلاغ پیام الهی در غدیر خم توسط حضرت رسول(ص)، در مورد موضوع امام و امامت پس از بیان تفصیلی مقام علیبنابی طالب(ع) و امامت او به عنوان یک فریضه واجب الهی و اشاره به امامت ائمه(ع) که از فزندان علی(ع) هستند، پیامبر اکرم(ص) اشاره تفصیلی و مبسوطی به حضرت خاتمالاوصیاء یعنی امام مهدی(عج) دارند. در حقیقت در موضوع امامت، پیامبر(ص) تأکیدی بر نخستین عنوانِ امامت دارند و واپسین عنوان امامت را نیز حضرت مهدی(عج) معرفی میکنند و در این مورد در خطبه غدیر فرمود ای مردم بدانید که واپسین امامان خاندان ما، قائم ما مهدی(عج) امت است. او کسی است که بر همه ادیان قبل چیره میشود و او کسی خواهد بود که پیام نهایی همه ادیان الهی را ظاهر خواهد کرد.
ای مردم، بدانید که مهدی(عج) ما کسی است که از همه مظلومان انتقام خواهد گرفت. بدانید که مهدی(عج) ما کسی است که همه دژهای مستکبران و ستمگران و استثمارگران را ویران میکند. بدانید که مهدی(عج) ما همه قبایل اهل شرک و کفر را مغلوب خواهد کرد و همه را به راه راست هدایت میکند. ای مردم، بدانید که خاتم اوصیاء ما، یاور دین خدا است و بدانید که او کسی است که هر صاحب فضیلتی را به اندازه فضلش در جای بایسته خود قرار میدهد، چنانکه هر ظالمی را نیز به اندازه ظلمش در جای بایستهاش قرار میدهد.
ای مردم، بدانید که مهدی(عج) ما برگزیده خدا و انتخاب شده او است و او وارث همه دانشهای همه انبیاء الهی است و به همه دانشها و فهمها احاطه دارد. بدانید که او از خدای خویش خبر خواهد داد و آیت الهی را برپا خواهد کرد. بدانید که مهدی(عج) همانی است که تمام پیشینیان به ظهور او در فرجام حیات بشر بشارت دادهاند. بدانید که او حجت و باقی مانده خدا است. هیچ حجتی بعد از او نیست، هیچ حقی جز آنچه او به همراه دارد نیست و هیچ نوری نیست مگر اینکه نزد او است، مرم بدانید که مهدی(عج) ما ولی خدا در زمین است و حَکم و داور خدا در میان آفریدههایش و امانتدار خدا در پیدا و پنهان او خواهد بود.
روح نماز و زکات علی(ع) است
از محورهای اصلی سفارشات پیامبر اکرم(ص) در خطبه غدیر، سفارش و تأکید بر فریضه اقامه نماز و پرداخت زکات است. در دو جا پیامبر(ص) بر این دو فریضه تاکید میکنند. در جایی فرمودند ای مردم، نماز را اقامه و زکات را پرداخت کنید، همانطور که خداوند شما را بر آن فرمان داده است. در چند جمله بعد پیامبر(ص) مجددا این دستور را تکرار میکند و میفرماید دوباره سفارشم را تکرار میکنم که نماز را برپا دارید و زکات را پرداخت کنید، با توجه به اینکه محور اصلی خطبه ولایت علی(ع) است، اینگونه میتوان گفت که روح نماز، علیابنابی طالب(ع) است و جان نماز را علی(ع) احیا کرد و در مورد زکات نیز همین گزاره صادق است.
آیه «انِّما وَلیُّکُمْ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصلَّوهَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ» در ستایش انفاق علی(ع) است که در رکوع نماز خود، انگشتری را به
فقیر دادند و آیهای نازل شد که این انفاق را زکات نامید. البته انگشتر هیچ کدام از معیارها و مصداقهایی که در فقه زکات به آن اشاره میشود نیست و آن چیزی که فراتر از مفهوم فقهی زکات میفهمیم این است که هر نعمتی را که خداوند به انسان عنایت میکند، دیگر انسانها نیز باید از آن بهره ببرند. مثلا اگر خداوند به انسان ثروت میدهد، زکاتش بخشش بخشی از آن مال به نیازمندان است، یا اگر خداوند به انسان علمی میدهد، به ما گفتهاند که «زکات العلم نشره»، یا اگر سلامتی میدهد، زکات آن دستگیری از افتادگان و عیادت از بیماران است و لذا میشود یک نوع پیوستگی ماهوی را بین تأکید پیامبر(ص) بر ولایت علی(ع) و تأکید همزمان ایشان بر اقامه نماز و ایتاء زکات مورد توجه قرار داد.
به این معنا که نماز واقعی در چارچوب قبول ولایت اهلبیت(ع) اقامه میشود و زکات واقعی نیز در راستای پیروی از مکتب اهلبیت(ع) محقق خواهد شد و مورد قبول خداوند قرار میگیرد. در همین راستا رسول اسلام(ص) سفارش مکرری دارند بر پارسایی و تقواپیشگی و فرمودند ای مردم، شما را سفارش میکنم به پارسایی و دوری از معصیت خداوند.
ای مردم، از قیامت و روز محشر بر حذر باشد، آنچنان که خداوند فرمود
زلزله روز قیامت امری بزرگ است. زیاد به یاد
مرگ و به فکر قیامت باشید و شاید این جمله رسول خدا(ص) اشاره به این آیه باشد که فرمود ای مؤمنان، تقوا را پیشه کنید و هر روز از خود بپرسید که برای فردای قیامت چه چیزی فرستادهاید. زیاد به یاد روز حساب و کتاب باشید. همچنین به فکر روزی باشید که باید در پیشگاه خداوند حساب پس بدهید.
از محورهای قابل توجه فرمایشات رسول خدا(ص) در خطبه غدیر، تکیه به فریضه امر به معروف و نهی از منکر است. قرآن کریم با تعابیر مختلفی بر وجوب این دو فریضه مهم اشاره کرده است و به تبع قرآن، پیامبر(ص) نیز در سخنان خود از جمله در خطبه غدیر بر وجوب
امر به معروف و نهی از منکر صحه گذاشته و فرمودهاند، به خوبیها فرمان دهید و از بدیها و زشتیها نهی کنید. آگاه باشید که بالاترین معروف و غایت نهایی خوبیها این است که به این گفته امروز من یعنی ولایت اهل بیت(ع) و همراهی با آنها برسید و این پیام را به آنان که در این محضر حاضر نیستند ابلاغ کنید و آنها را به ولایت علی(ع) دعوت کنید.
در ادامه فرمود باید مردم را نهی کنید از مخالفت با اعتقاد به امامت و بدانید که ولایت علی(ع) و دعوت به ولایت ایشان، فرمانی از سوی خدا و من است و سپس پیامبر(ص) به نکته مهمی اشاره میکنند و میگویند مردم بدانید که نهی از منکر و امر به معروف به عنوان دو تکلیف واجب شرعی محقق نمیشود و به عنوان تکلیف شرعی و واجب مستحق ثواب از سوی خدا قبول نمیشوند، مگر در چارچوب اعتقاد به امامت و پیروی از امامان معصوم(ع).
این نکته مهمی است که امر به معروف و نهی از منکر امری است که علی(ع) فرمود ارزشش در مقایسه با تمام مستحبات نماز و روزه یکسال، مانند دریا است نسبت به قطره. یعنی اگر کسی یک سال اعمال عبادی مستحب انجام دهد، در مقایسه با امر به معروف و نهی از منکری که واجب است، مانند نسبت قطره به دریا است. علی(ع) فرمود امر به معروف و نهی را منکر را ترک نکنید که در این صورت گرفتار دو بلیه میشوید، اول اینکه شروران بر شما تسلط پیدا میکنند و دوم اینکه دعای شما مستجاب نمیشود. علیرغم این تاکید، باید نسبت به دعوت دیگران به ولایت اهل بیت(ع) توجه داشت و بالاترین نهی از منکر نیز نهی از مخالفت با اهل بیت(ع) است.
دوگانه علی(ع) و قرآن ضامن هدایت بشر
از محورهای اصلی و مهم سفارشات مهم رسول خدا(ص) در خطبه غدیر، سفارش به قرآن و تدبر در قرآن و فهم صحیح و عمیق آیات قرآن است. اصولا این نکته کاملا قابل انتظار بود که رسول خدا(ص) علی(ع) را بدون قرآن و قرآن را بدون علی(ع) نبیند. چراکه ایشان فرمودند که «علی مع القرآن و القرآن مع علی». این حقیقت مهمی است که پیامبر(ص) به زبانهای گوناگون بر آن تاکید کرد که نمیشود علی(ع) را بدون قرآن و قرآن را بدون علی(ع) فهمید. نمیشود قرآن را بدون علی(ع) مورد توجه قرار داد و قرآن هم بدون علی(ع) معنا ندارد. در حقیقت بیان مفهوم اساسی حدیث ثقلین است که فرمودند کتاب خدا و عترت را در بین شما میگذارم که از هم جدا نمیشوند. تاکید پیامبر(ص) بر این است که علی(ع) بدون قرآن و قرآن بدون علی(ع) ضامن هدایت انسان نیستند و آنچه انسان را از ضلالت حفظ میکند، دوگانه علی(ع) و اهل بیت(ع) به همراه قرآن است.
لذا در این خطبه پیامبر(ص) هم به ولایت علی(ع) و هم به تدبر در قرآن و انس با قرآن سفارش دارند. شاید مصیبت بزرگ
جهان اسلام این باشد که گروهی به علی(ع) متمسک شدند و به قرآن بی توجهی کردند و گروهی دیگر به قرآن توجه کردند اما اهل بیت(ع) را فراموش کردند و این هردو به مقصد غایی که
مد نظر دین بود نرسیدند. در این زمینه پیامبر(ص) فرمودند ای مردم در قرآن تدبر کنید و آیاتش را بفهمید. تدبر نیز به معنای تفکر عمیق است. تأکید فراوانی در سخنان معصومین است که قرآن نباید به تنهایی خوانده شود، بلکه باید به آن عمل کرد و لذا خواندن مقدمهای برای تدبر است و تدبر مقدمهای برای فهم و فهم مقدمهای برای عمل است و در نهایت باید قرآن را در عمل ترجمه کرد. چنانکه در زیارت آل یاسین عرض میکنم که «السلام علیکم یا تالی کتاب الله و ترجمانه» امام زمان(عج) ترجمان عینی و عملی کلام خدا است و خوب است که از این فرصت غدیر استفاده شود و این پیام ایشان به مخاطبان ارائه شود که قرآن را در حاشیه زندگی قرار ندهید، قرآن پایه اصلی دین است و در حقیقت همه ائمه(ع) اطهار افتخارشان این بود که ترجمان قرآن هستند.
فرمود ای مردم در محکمات آیات خدا بیندیشید و از متشابه آن که تأویلش را خدا و راسخون در علم که ائمه(ع) هستند میدانند، تبعیت نکنید و به خدا سوگند حقیقت قرآن را بر شما بیان نمیکند و آیات را تفسیر نمیکند مگر کسی که الآن دست او را در دست خود دارم که اشاره به علی(ع) است.