به گزارش برنا، رضا دبیری نژاد با بیان این مطلب در نشست آنلاین تحولات بدن و بدنمندی بازدیدکنندگان موزهها در دوران کرونا اظهار داشت: موزه ها اگر قرار است نهادهای اجتماعی باشند باید از سرمایه هایشان در خدمت جامعه استفاده کنند که بازنشر مجازی یکی از این تجربه هاست. مناطقی خارج از موزه در سطح شهر وجود دارد که می توان روایت های موزهای را به آنجا منتقل کرد. به عنوان مثال من و همکارانم کپی آثار موزه ملک را به ایستگاههای مترو بردیم و در آنجا نمایشگاه برگزار کردیم.
در این نشست آنلاین که با حضور کوشا گرجیصفت، جامعهشناس و عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران و دبیری طیبه عزتاللهینژاد، عضو هیأتعلمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات بهصورت مجازی برگزار شد، رئیس موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک با بیان اینکه نمیشود گفت موزهها در دوران کرونا کلا تعطیل بودند، تاکید کرد: نباید فعالیت موزه ها را به تماشا و دیدن محدود کنیم. در این مدت موزهها فرصت پیدا کردند در شبکه های اجتماعی حضور پیدا کنند و حجم تولید دادههای موزهها در فضای مجازی در یک سال گذشته با ده سال قبل از آن برابری می کند. ضمن اینکه موزه ها مثل کوه یخ هستند و فقط بخشی از کارهایشان دیده میشود. در مقطع شیوع بیماری کرونا فعال ترین صنف در حوزه میراث فرهنگی موزهها بودند.
از شی محوری تا مخاطب محوری
وی با یادآوری این نکته که در گذشته همیشه اثر موزه ای به معنای اشیا فرض شده، توضیح داد: در گذشته مخاطب در حاشیه بود و معنا در شی تجلی پیدا میکرد. شکلگیری پدیده موزه مربوط به زمان حضور فیزیکی انسانها در یک مجرا بوده است. حضور فیزیکی، مرحله اول شکلگیری موزهها بود. بعدها حضور بدن به معنای واسطه درک و دریافت و ابزار فهم، در موزهها جدیتر شد. بهخصوص زمانی که ما وارد نسل موزههای مخاطبمحور شدیم.
دبیری نژاد ادامه داد: در موزه های شی محور از بدن انسان میترسیدند. بین انسان و اشیا یک دیوار حایل میکشیدند و نگهبان هایی بودند اجازه نمیدادند که انسان ها به اشیا نزدیک شوند. بعدها به سمتی رفتیم که چگونه می شود مساله موزه را به مخاطب منتقل کنیم. کم کم فهمیدیم که می شود اشیا را لمس کرد. در موزه های خلاق حتی از مخاطب می خواهند کف موزه دراز بکشند و سقف را نگاه کنند.
رئیس موزه ملی ملک به اثرات کرونا بر موزهها اشاره و اظهار داشت: معتقدم که کرونا بهنوعی باعث بتشکنی در موزهها شد و با آن حذف حضور فیزیکی، آن نگاه شیءمحوری در موزهها افول کرد. موزهها در ابتدا با یک چالش مواجه شدند و آن این بود که چطور بتوانند در این شرایط، بیشتر روایت کنند و بیشتر عمومیتر و اجتماعیتر باشند و شاید به همین دلیل بود که بین موزهها رقابتی برای بیشتر دیدهشدن شکل گرفت.
دبیری نژاد ادامه داد: کرونا تلنگری بود که موزهها بیشتر به سمت روایتهای شخصی بروند و با هشتکسازیها بیشتر به هم پیوند بخورند. شاید کرونا محدودیتهایی را به لحاظ محدودکردن حضور فیزیکی ایجاد کرد، اما به واسطه کشف منِ مجازی و شخصیتهای مجازی که قدرتمند هم بودند، کنشگری اجتماعی خود را بهعنوان یک نهاد اجتماعی، در زیست مجازی بیشتر کرد و از این طریق فرصت برابری برای موزهها در دیدهشدن فراهم شد؛ چیزی که قبلاً نبود و فقط موزههای مهم شناختهشده بودند. لذا در این شرایط موزههای کوچک هم به عرصه آمدند و حتی فرصت ایجاد گفتگو میان آنها شکل گرفت.
حضور فیزیکی مخاطب در موزه مهم است
کوشا گرجیصفت، جامعهشناس و عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران نیز در بخشی از این نشست به استفاده از فضای مجازی در زمینه بازدید از موزهها اشاره و تصریح کرد: در دنیای مجازی به دلیل اینکه افراد هم میتوانند تولیدکننده و هم مخاطب باشند، احتمال شکلگیری نوعی فضای دموکراتیک در رسانه وجود دارد. فضای مجازی قدرتی دارد که میتواند یک حوزه عمومی را تشکیل دهد؛ ولی با انتقال محتوای موزهها به این فضا، امکان رفتن آن به فضای مارکتینگ (بازار یابی و کسب و کار) وجود دارد.
وی افزود: به نظر من آن چیزی که درباره موزه مهم است، همان حضور فیزیکی و رفتوآمدیست که با اشیاء تاریخی وجود دارد؛ موضوعی که کرونا در آن وقفه ایجاد کرده و دقیقاً مشخص نیست که برای بازتولید آن چه باید کرد.
این جامعهشناس با انتقاد از رویکرد موردتوجه در سیاست، درباره جای خالی مفاهیم مرتبط با جهان طبیعت متذکر شد: وقتی که ما درباره سیاست صحبت میکنیم، همواره فکرمان به دولت معطوف میشود ولی باید یادآور شد که جهان دیگری هم وجود دارد که همان جهان اشیاء یا طبیعت است که واقعاً به جهان انسانها گره خورده. نگرانیای که من دارم این است که ما در ادبیاتمان در علوم اجتماعی، گویی دیگر خیلی به این جهان طبیعت کاری نداریم؛ جهانی که بدن هم جزئی از آن است. ما باید بتوانیم فهم کنیم که چه کار کنیم که مسألهمان فقط سیاست نباشد.
موزهها باید تجربیات گذشته را به زبان امروز ترجمه کنند
طیبه عزتاللهینژاد، عضو هیأتعلمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات نیز با بیان اینکه موزه ها به عنوان مراکز فرهنگی و هنری و تاریخی می توانند بیان مساله داشته باشند گفت: آنها باید واسطه ای بین دیروز و امروز باشند و تجربیات گذشته را به زبان امروز ترجمه کنند و در اختیار جامعه بگذارد. مثلا توضیح دهند اگر در گذشته بیماری مثل کرونا اتفاق می افتاد جامعه پزشکی چه کار می کرد. یا این که مردمان قدیمی با شیوه زیستی خودشان چه راه حلی برای بحرانها داشتند. با وجود اینکه بین دیروز و امروز فاصله زمانی وجود دارد، ولی میشود از ایده های خلاق دیروز استفاده کرد.