به گزارش برنا؛ امیرعابدزاده درباره نقش الگویی خود در فوتبال ایران عنوان کرد: من خودم خیلی انگیزه می گیرم، وقتی میتوانم الهام بخش فرد دیگری باشد و وقتی به من در این مورد پیام می دهند، دلگرمی زیاد می گیرم.
او درباره رفتارش در اردوهای تیم ملی گفت: من سعی می کنم بیرون از زمین فوتبال با همه راحت باشم و با همه بگوبخند داشته باشم. به موقع اما در زمین تمرین جدیت را دارم.
عابدزاده درباره اینکه الگویش در زندگی حرفه ای چه کسی بوده اظهار داشت: وقتی الان به سختی های مسیر برمی گردم، متوجه می شوم، تمام آن لذت بوده است. من از مسیرم همواره لذت برده ام و اگر به موفقیتی رسیده ام، به این دلیل است که سعی می کنم از هر روزم لذت ببرم. هر روز دوست دارم به تجربیاتم استفاده کنم. نمی توانم بگویم که باید سختی کشید و به موفقیت رسید. کسی زورم نکرده که تمرین اضافه کنم ولی این کار را می کنم. در مورد الگو هم پدرم همیشه الگویم بوده است. یکی از دلایل اصلی ام برای موفقیت این است که پدرم و خانواده ام را خوشحال کنم. البته سعی می کنم از دروازه بان های دیگر و منابع مختلف برای بهتر شدن استفاده کنم. سعی می کنم از همه یاد بگیرم. البته اول باید به خودشناسی رسید و بدانیم چه می خواهیم. در مجموع الگوی اصلی ام پدرم بوده و خواهد بود.
او درباره خنده های احمدرضا عابدزاده گفت: خنده های پدرم از ته قلب و وجودش بود و هنوز آن خنده ها یادم است. هنوز خنده هایش به من انرژی می دهد. داستان های زندگی پدرم و سخت کوشی اش اینقدر از طرف دیگران برایم تعریف شده که دیگر وارد ضمیر ناخودآگاهم شده است. اعتماد به مهارت های خودش را می بینم در وجود خودم. اینکه مثل رباط بود. او روزی 4 ، 5 ساعت تمرین می کند که راحت نیست. بله این چیزها را از پدرم یاد می گیرم. الان هم در مورد نکات دروازه بانی صحبت می کنیم.
عابدزاده درباره رویا و هدف نهایی اش در فوتبال توضیح داد: همیشه گفته ام دوست دارم در تیم بزرگ باشم. همیشه گفته ام که رئال مادرید. الان در تمام اوقات در حال یادگیری هستم. انسان باید مراحل تکاملی را طی کند و الان می فهمم مقصدی وجود ندارد و مسیر مهم است. الان من از تک تک بازی هایی که انجام می دهیم و می بریم، لذت می برم. می خواهم این حس را هر روز تکرار کنم تا به مقصدی که می خواهم برسم. شک ندارم خدا به من کمک خواهد کرد.
دروازه بان ملی پوش ایرانی درباره حضورش در فوتبال انگلیس گفت: من در تاتنهام اصول حرفهای گری را شناختم. وقتی به گذشته نگاه می کنم، حس می کنم تجربیاتش باعث شد به فوتبال اروپا برگردم. من آن مقطع به دلیل نداشتن ویزا و پاسپورت نتوانستم در انگلیس بمانم ولی الان شرایط بازی در انگلیس فراهم است. به نظرم باید هدف مشخص باشد و در مسیر حتی اگر شکست خوردید هم تسلیم نشوید.
وی درباره اهمیت یادگیری زبان انگلیسی در پیشرفت عنوان کرد: ما سال گذشته یک بازیکن ژاپنی داشتیم که خیلی خوب بود ولی نمی توانست خوب صحبت کند. وقتی نمی توانی ارتباط بگیری، کارت سخت می شود. البته کسانی هم هستند که نگذاشته اند خوب صحبت نکردن، باعث عدم پیشرفتشان شود. نمی توان گفت حتما باید باشد ولی اگر زبان انگلیسی را خوب بلد باشی، کارت خیلی راحت تر می شود. من خودم زبان یاد گرفتن را دوست دارم و علاوه بر انگلیسی، پرتغالی هم صحبت می کنم. مثلا علیرضا هم هلندی را یاد گرفت و انگلیسی را هم بلد بود. به هر حال باید تلاش کرد و همینطور نمی شود.
عابدزاده درباره حضور بازیکنان ایرانی دیگر در پرتغال گفت: من و علی علیپور شرایط خوبی در تیم داریم. علی یکی دو هفته ای مصدوم بود که خدا را شکر برگشته و بازی خیلی خوبی هم کرد. وقتی آمد خوب تیم حریف را پرس کردیم و گل زدیم. من هم شرایط خیلی خوبی دارم. مهدی هم که عالی بوده است و کار را را به قول معروف در پورتو گرفته است. شهریار را مستقیم با او صحبت نکردم ولی با سرمربی آنها که 2 سال در ماریتیمو حرف زده ام. شهریار همان بحث زبان را دارد و در حال یادگیری است. او هم خدا را شکر گل زد و خدا را شکر همه بازیکنان تیم ملی خوب هستند و من واقعا به آنها افتخار می کنم.
عابدزاده درباره شرایط تیم ملی گفت: خب نتایج همه چیز را نشان می دهد. ما دو بازی خیلی خوب داشتیم. تیم شرایط خوبی دارد و همه با هم رفیق هستند و همه همدیگر را در یک سطح می بینند؛ چه قدیمی ها و چه جدیدترها. آقای اسکوچیچ انرژی جدیدی را به تیم وارد کرد. دو نتیجه خوب کسب کردیم و امیدوارم این روند ادامه داشته باشد.
وی درباره تناسب شدت تمرینات با سبک زندگی بود و او در واکنش به این سال عنوان کرد: خواب، تغذیه و تمرین یک مثلث است که اگر هر کدام شدت بیشتر یا کمتری داشته باشند، تعادل به هم می ریزد و نتیجه مورد نیاز را نمی گیرید. بنابراین همه این ها باید تعادل داشته باشد. باز برمی گردیم به موضوع خودشناسی. باید هر کسی بدن خودش را بشناسد. هر بدنی شرایط متفاوتی دارد. مثلا آیا من به عنوان امیر عابدزاده می توانم پس از تمرین تیمی، تمرین انفرادی کنم یا نه؟ این ها به خودشناسی برمی گردد. مثلا من عادت به هشت ساعت خواب دارم. اگر به این ساعت خواب نرسیده باشم،خیلی فشار نمی آورم و سعی می کنم بعد از استراحت کافی با تمرین فردی جبران کنم.
عابدزاده درباره تغذیه با اشاره به اینکه مدتی گیا خوار بوده است، افزود: من سعی می کنم همه چیز را تجربه کنم. چیزهای جدید یاد بگیرم و به خاطر همین 8 ، 9 ماه گیاه خوار شدم. هم به خاطر عملکردی که بدن دارد و التهاب را پایین می آورد و هم به خاطر حمایت از حیوانات. این کار را کردم. سعی می کنم همیشه چیزهای متفاوتی را تجربه کنم. وقتی چیزی را می خواهید، خدا شما را در مسیرش قرار می دهد. من با یک متخصص تغذیه آشنا شدم که متخصص تغذیه جوکوویچ است و جالب اینکه ایرانی است. او توصیه هایی به من داشته که در حال انجام آنها هستم و منتظرم ببینم چه می شود. در مجموع باید بین سه موضوعی که در موردش صحبت کردیم، تعادل وجود داشته باشد.عابدزاده:اسکوچیچ انرژی جدیدی به تیم وارد کرد
امیر عابدزاده درباره نزدیک ترین دوستش در اردوی تیم ملی و غیب شدن غذاهای روی میز (شیطنت سامان قدوس) پرسیده شد. دروازه بان ماریتیمو با خنده حرف هایش را از سر گرفت و گفت: الان که گفتید در اردو غذاها یک مرتبه از روی میز غیب می شدید، منظورتان این بود که من پرخوری می کنم (با خنده)... ولی خب شما هم می دانید که دوست صمیمی من سامان بوده است. در مجموع اما همه بچه های تیم ملی گل و داداشی هایم هستند و از همین جا به آنها سلام می کنم.
دروازه بان تیم ملی سپس در واکنش به این سوال که آخرین کتابی که خوانده چه بوده، بیان کرد: کتابی در مورد ذهنیت مایکل جردن بوده. الان هم کتابی در مورد تجسم کردن (تصویرسازی) می خوانم. کتاب آسانی است و توصیه می کنم بخوانید.
او در ادامه درباره اهمیت تصویرسازی ذهنی برای بازیکنان پرداخت و افزود: من خودم بازی با پورتو پنالتی تلس را گرفتمم. در طول هفته تصویرسازی می کردم. نمی دانم چرا؟ یک جورایی به من الهام شده بود. تلس هم قبل از اینکه به منچستر برود، پنالتی زن اول تیمش بود. وقتی پنالتی شد، خنده ام گرفت. چون اصلا هم نبود. داور برای آنها گرفت. خنده ام گرفت و گفتم چه با حال؛ قرار است پنالتی تلس را بگیرم. البته باید حسی که پس از موفقیت دارید را تجسم کنید. من این کار را کرده بودم. وقتی در بازی پنالتی شد، با خودم گفتم که این کار را کردم و دیده ام و چیز خاصی نیست. ولی گاهی هم شده که تجسم سازی کرده ام ولی به اندازه کافی قوی نبوده و موفق نشده ام.
عابدزاده درباره اینکه از پدرش خبر دارد یا نه گفت: من هم دلم برایش تنگ شده است؛ خیلی وقت است که ندیدمش. به امید خدا در اردوی فرودین ماه می نشینیم و یک قهوه می زنیم و گپ می زنیم.