به گزارش گروه روی خط رسانههای برنا، یکی از موضوعهایی که خبرنگاران طی یک ماه گذشته پیگیری کردهاند، تماسهای تلفنی رئیسجمهور تازه امریکا جو بایدن با رهبران جهان است. این تماسها در ابتدای دوره ریاست جمهوری سنت دیرینهای دارد، اما این نسبت به دفعات گذشته اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
در واقع، بایدن با شعار کنار گذاشتن سیاست یکجانبهگرایانه رئیسجمهور پیشین امریکا دونالد ترامپ و احیای همکاری با جامعه جهانی و به خصوص متحدین و شرکای امریکا به کاخ سفید آمد و تماسهای تلفنی او نشان میدهد که او برای اجرای این سیاست چه کشورهایی را در اولویت قرار داده است.
اولین تماسهای تلفنی او با متحدان سنتی امریکا در اروپا بود که انتظارش میرفت و عادیسازی روابط امریکا با متحدان قدیمی را نشان میداد و تأخیر قابل توجه تماسش با رهبران روسیه و چین نیز قابل انتظار بود؛ چراکه پیشبینی میشد بایدن به خصومت امریکا با این دو کشور ادامه دهد و ابعاد آن را نسبت به دوره قبل تشدید هم بکند.
با این حال، او هنوز با پادشاهی آل سعود تماس تلفنی نداشته و این تأخیر در حالی انجام میگیرد که سیاستهای اعلام شده بایدن در مورد عربستان سعودی میتواند کابوس ولیعهد این کشور محمد بنسلمان را رقم بزند.
تماس فقط با ملک سلمان
هر چند گفته میشد بنسلمان برای پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری سرمایهگذاری کرده بود و شکست ترامپ به معنای شکست سنگین بنسلمان هم بود، اما حالا معلوم شده که بنسلمان فقط در آن سرمایهگذاری شکست نخورده بلکه پیروزی بایدن پیامدهای بسیار سنگینی برای او داشته است.
این موضوع با سخنان صریح و بی پرده سخنگوی کاخ سفید جن ساکی در کنفرانس مطبوعاتی ۱۶ فوریه معلوم شد که گفت: «جو بایدن قصدی برای برقراری تماس تلفنی با محمد بن سلمان ولیعهد سعودی ندارد» و افزود: «ملک سلمان همتای سعودی رئیسجمهور امریکاست و بایدن در نظر دارد روابط کشورش را از مسیری تازه و تنها از کانال ارتباط با او دنبال کند» و بر این نکته تأکید کرد که در دیپلماسی مورد نظر بایدن برای ارتباط با عربستان، «محمد بن سلمان ولیعهد این کشور جایی ندارد.»
در وهله نخست باید گفت که صراحت لهجه ساکی در این سخنان بسیار بیشتر از حد عادی است و به نظر میرسد که او به جای پاسخ گفتن به پرسش خبرنگاران میخواسته پیام خود را مستقیماً به بن سلمان برساند. میتوان تصور کرد که بن سلمان در یک ماه گذشته تلاش داشته تا به نحوی با کاخ سفید جدید ارتباط برقرار کند، اما این سخنان ساکی نه تنها حاکی از شکست اوست بلکه پاسخ تند کاخ سفید است که دست از تلاش بردارد، زیرا او را در دیپلماسی خاورمیانهای خود کنار گذاشته است. چنین پیامی برای کسی که عملاً به عنوان پادشاه در سایه عربستان شناخته میشود بسیار سنگین است و حتی میتواند بر آینده پادشاهی او تأثیر بگذارد.
پرونده پرمخاطره
شکی نیست که بنسلمان با نوعی شبهکودتا توانسته پلههای قدرت را پشت سر بگذارد. او در ابتدا با دو فرمان پدرش، ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه آلسعود، گزینههای اول و دوم ولیعهدی را کنار گذاشت و با فرامین بعدی افراد غیر قابل اعتماد را از مقامهای لشکری و کشوری کنار گذاشت تا با گماردن افراد معتمدش راه خود را برای رسیدن به تخت پادشاهی هموار کرده باشد.
بن سلمان با این اقدامات خلقالساعه بود که توانست در عمل قدرت را در خاندان آل سعود به دست بگیرد و برای رسیدن به این هدف از انجام هیچ کاری از جمله اخاذی، حبس، شکنجه و حتی قتل مخالفان حکومتش دریغ نکرد هر چند که حالا یکی از این موارد به شدت برای او دردسرساز شده و به نظر میرسد که دولت جدید بایدن هم قصد کوتاه آمدن از آن را ندارد.
این مورد مربوط میشد به پرونده روزنامهنگار ناراضی سعودی جمال خاشقچی که در ۲ اکتبر ۲۰۱۸ و به دست تیم اعزامی از ریاض در کنسولگری این کشور در شهر استانبول سلاخی شد. حمایت شخصی ترامپ از بن سلمان باعث شد تا ولیعهد سعودی برای مدت کوتاهی از مکافات این عمل خلاصی یابد، اما دموکراتها همواره انگشت اتهام را به سوی او گرفته بودند و به نظر میرسد که بایدن قصد دارد با عمل به یکی از وعدههای انتخاباتیاش وضعیت سختی را برای بن سلمان رقم بزند.
او در کارزار انتخاباتی خود وعده شفافسازی در مورد این پرونده را داده بود و حالا میخواهد گزارش اطلاعاتی امریکا را در مورد این پرونده از طبقهبندی محرمانه خارج کرده و آن در دسترس عموم قرار بدهد. این گزارشی است که توسط جامعه اطلاعاتی امریکا تنظیم شده و به گفته روزنامه واشنگتن پست، در آن این نتیجه گرفته شده است که محمد بن سلمان دستور قتل خاشقچی را صادر کرده بود.
اگر این گزارش منتشر شود و اگر در آن چنین نتیجهای ذکر شده باشد، آن گاه بن سلمان در وضعیت بسیار سختی قرار خواهد گرفت چراکه مشارکت او در این پرونده تا کنون در حد گمانهزنیهای رسانهای بود و سند دولت نظیر این منتشر نشده بود تا او را متهم به چنین جنایتی بکند.
آینده پادشاهی
معلوم نیست که نیت دولت بایدن برای انتشار این سند واقعاً چه باشد. ساکی در مورد انگیزه کاخ سفید به مصوبه مجلس نمایندگان در این خصوص اشاره کرد و مدعی شد که دولت بایدن با این کار قصد اجرای این قانون را دارد.
روشن است که این حرف سخنگوی کاخ سفید صرفاً یک لفاظی سیاسی برای انحراف افکار عمومی از هدف یا اهداف اصلی کاخ سفید است و در این مورد باید به سراغ اهداف احتمالی رفت. کمترین هدف احتمالی فشار کاخسفید بر پادشاهی عربستان و شخص بنسلمان است تا به طور کامل از سیاستهای کاخ سفید تبعیت کند.
دولت بایدن در مسائل مختلفی درگیر با پادشاهی سعودی است که جنگ یمن، مذاکرات خاورمیانه و ترتیبات امنیتی منطقه و به خصوص پرونده هستهای ایران سرفصلهای قابل توجه این مسائل هستند. دولت قبلی امریکا در هر یک از این مسائل همگام با امیال و خواستهای بنسلمان بود، اما آمدن دموکراتها به کاخ سفید آن وضعیت را به کلی تغییر داده است.
پایان دادن به جنگ یمن سیاست اعلامی کاخ سفید است، هر چند که هنوز نقشه راه مشخصی برای آن تعیین نکرده، اما تحقق این موضوع در شرایط فعلی با هر نقشه احتمالی جز شکست قطعی بن سلمان در این جنگ نتیجه دیگری نخواهد داشت. اهرمهای فشاری نظیر گزارش جامعه اطلاعاتی امریکا در مورد قتل خاشقچی به دولت بایدن کمک میکند تا بن سلمان را برای پذیرش پایان این جنگ به زانو درآورد.
بدترین سناریو به دنبال انتشار این گزارش میتواند کنار گذاشتن بن سلمان از دایره قدرت در خاندان آلسعود باشد. در واقع، ساکی در کنفرانس مطبوعاتی ۱۶ فوریه عملاً این کار را کرده و وقتی گفت که بنسلمان جایی در «دیپلماسی مورد نظر بایدن برای ارتباط با عربستان» ندارد، زنگ خطر را برای ولیعهد سعودی به صدا درآورد.
شکی نیست که پادشاهی بنسلمان با توجه به قدرت مطلقه پادشاه در خاندان سعودی به معنای شروع دورهای تیره و تار نه تنها برای عربستان بلکه برای کل خاورمیانه است. جاهطلبیها، خشونتها و اقدامات به شدت شتابزده بنسلمان در این چند سال نمایی بسیار کوچک از وضعیت پادشاهی او را به نمایش درآورد و به نظر میرسد که برخی از استراتژیستهای واشنگتن از دیدن این نما به وحشت افتاده باشند.
گفته میشود که هنوز اشخاصی مثل احمد بن عبدالعزیز و محمد بن نایف بن عبدالعزیز، عمو و پسرعموی بنسلمان، نفوذ قابل توجهی در میان شاهزادگان آل سعود و عوامل حکومتی دارند و امریکا با اشرافی که بر این خاندان دارد میتواند از آنها یا افراد دیگری به عنوان مهره جایگزین بن سلمان استفاده کند.
گذشته از این افراد، میتوان به جریانها و اشخاص خارج از دایره شاهزادگان آلسعود توجه کرد که همانند جریان الصهوه به رهبری شیخ سلمان العوده از مخالفان قابل توجه بن سلمان در داخل عربستان هستند و دولت بایدن میتواند از آنها برای کنار گذاشتن بن سلمان استفاده کند. با این حال، هنوز زود است که از جدیت دولت بایدن برای انجام این کار گفت و تنها بعد از انتشار گزارش جامعه اطلاعاتی امریکا و پیامدهای بعدی آن است که میتوان از گام احتمالی بعدی بایدن در مورد سرنوشت بن سلمان گفت هر چند که چند گام اخیر در این مدت کوتاه کابوس سنگینی را برای او رقم زده است.
منبع: روزنامه جوان