به گزارش برنا؛ تنوع باورهای فرهنگی در بین زنان از آیینهای مذهبی گرفته تا جشنها و اعیاد ملی موجب میشود حوزه مطالعاتی گستردهای را در بر گیرد. حتی اختلاف نظر در نحوه برگزاری آیینها با توجه به جغرافیای مناطق موضوع مهمی در پژوهشهای مردمشناختی محسوب میشود، زیرا گروهها بر حسب فرهنگ و نوع تفکرشان رویکردهای متفاوتی به مسائل فرهنگی دارند. تنوع روایتهای شفاهی نشان میدهد ساختار باورهای فرهنگی در مناطق مختلف در کلیت موضوع یکسان و زنان نقش اصلی در برگزاری و انتقال آنها دارند.
هرچند باورهای فرهنگی بین مردمان قدیم از اصالت برخوردار بودند و در واقع پایبندی عموم به آن نقطه عطفی بوده، بررسی فرهنگ و آداب و رسوم اقوام ایرانی نشان میدهد برخی آیینها مقارن ماه رمضان در بین زنان رواج داشته است. از جمله میتوان به کیسه برکت، کلیدزنی، پیراهن مراد و ... اشاره کرد که یا مختص زنان بوده است یا زنان در برگزاری آن نقش فعالی داشتهاند.
کلیدزنی زنان کرمانی از این آیینها به شمار میرود. شبهای ماه رمضان در کرمان مراسمی با عنوان کلیدزنی برگزار میشود که در آن، زنی داخل یک سینی، آینه، سرمهدان و یک جلد کلاما... مجید میگذارد به منازل اهل محل میرود و در حالی که صورت خود را با چادر پوشانده است، با کلید به سینی میزند. صاحبخانه پس از گشودن در، آینه داخل سینی را برمیدارد و چهره خود را مینگرد. سپس مقداری شیرینی، قند یا پول داخل سینی قرار میدهد.
کلیدزن این عمل را با نیت از پیش تعیینشده انجام میدهد و صاحبخانه به او میگوید: هر مراد و نیتی داشته باشی خداوند آن رابرآورده سازد. در پایان، خوراکیها یا پول جمعآوریشده را به مستمندان میدهند.
یا در بین زنان قدیم همدان، رسمی وجود دارد که تحت عنوان کیسه برکت شناخته شده است. مراسم کیسه برکت در روز ٢٧ رمضان است. در این روز، زنان روزهدار هنگام رفتن به مسجد و اقامه نماز ظهر، به همراه خود پارچه و نخ و سوزن میبرند و بین ۲ نماز ظهر و عصر، با استفاده از این وسیلهها به کار دوختن یک یا چند کیسه برکت مشغول میشوند. به اعتقاد مردم همدان، هرکس داخل این کیسه پول بریزد، خداوند به او مال و دارایی زیاد میبخشد. تهیه پیراهن مراد از دیگر آیینهای زنان در روز بیستوهفتم ماه مبارک رمضان است. بیشتر تهرانیها در مسجد شاه تجمع میکردند و با پارچههایی که از قبل تهیه کرده بودند، بین ۲ نماز، پیراهن مراد را میدوختند و معتقد بودند با پوشیدن آن، همه حاجتهایشان برآورده خواهد شد. باور داشتند اگر کسی این پیراهن را که با پول گدایی دوخته میشد بپوشد، تا سال بعد حاجت و مرادش برآورده میشود.
دختران دم بخت از روز اول ماه رمضان دور کوچه و محله به راه میافتادند و از مردم گدایی میکردند و شب بیستوهفتم از صبح زود، چرخهای خیاطی را به مسجد سپهسالار میبردند و با پارچه سفیدی که با آن پول میخریدند، بین ۲ نماز ظهر و مغرب مشغول دوختن پیراهن میشدند و بعد از آن زمان، پیراهن مراد را میپوشیدند. در خراسان نیز در ماه رمضان، مراسم و آیینهای برگزار میشد که مختص زنان بود. از جمله در سبزوار قدیم و بین زنان این دیار، چون ماه مبارک رمضان به نیمه میرسید، مردم از آن شب به عنوان شب کاتل یا کتل (به معنای کوه) یاد میکردند. در این شب، زنان نوعی نان روغنی که متشکل از روغن حیوانی، سبزی مخصوص، ادویه، پیاز و گوشت قورمه بود تهیه میکردند.
فلسفه این کار آن بود که معتقد بودند ماه رمضان مانند کوهی است که تا شب پانزدهم، نیمه آن را که سربالایی کوه بوده است رفتهاند و با این غذای مقوی، بقیه آن را که اتفاقا سرازیری کوه است راحتتر طی خواهند کرد و از شب پانزدهم به بعد، بهاصطلاح از کاتل پایین میآمدند. بزرگترها که روزه میگرفتند، بهمزاح به بچههای کوچک میگفتند: امشب میخواهیم به سرکاتل (کتل) برویم.